دیدگاه فرانسوی در مورد فرایند صلح در افغانستان

 

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
دیدگاه فرانسوی در مورد فرایند صلح در افغانستان

فرانسه یکی از کشورهای عضو ناتو می‏‌باشد که در حمله به افغانستان در سال ۲۰۰۱ مشارکت داشته است. در تحلیل‌های مطبوعاتی، سخنان نظامیان و دیپلمات‌های فرانسه همواره به کارکرد خوب نیروهای افغان که کنترل دروازه‌های ورودی شهر کابل را در اختیار داشتند، اشاره می‌شود. بااین‌حال فرانسه از سال ۲۰۱۲ روند خروج کامل نیروهای خود را…

 

فرانسه یکی از کشورهای عضو ناتو می‏‌باشد که در حمله به افغانستان در سال ۲۰۰۱ مشارکت داشته است. در تحلیل‌های مطبوعاتی، سخنان نظامیان و دیپلمات‌های فرانسه همواره به کارکرد خوب نیروهای افغان که کنترل دروازه‌های ورودی شهر کابل را در اختیار داشتند، اشاره می‌شود. بااین‌حال فرانسه از سال ۲۰۱۲ روند خروج کامل نیروهای خود را از افغانستان آغاز و در سال ۲۰۱۴ به پایان رساند. پس‌ازاین تاریخ، فرانسه هیچ‌گونه حضور نظامی مستقیم در افغانستان نداشته است. همچنین به نظر می‌رسد که در مذاکرات صلح با طالبان که میان دولت آمریکا و طالبان در حال انجام است، دولت فرانسه از اعلام حمایت‌ و اظهارنظرهای کلی فراتر نرفته است. بااین‌حال کمک‌های مالی فرانسه، اظهارنظرها در نشست‌های شورای امنیت سازمان ملل، دیدگاه‌های اندیشکده‌ها و مطبوعات فرانسوی می‌تواند مهم‌ترین محورهای راهبرد فرانسه را برای ما آشکار کند. در ادامه ابتدا به جایگاه افغانستان در سند «مرور راهبردی[۱]۲۰۱۷»، اظهارنظرهای نماینده‌­ی دائم فرانسه در سازمان ملل متحد و مطالب منتشرشده از سوی اندیشکده­‌ها و مطبوعات فرانسه، پرداخته می­‌شود.

افغانستان در سند راهبردی ۲۰۱۷
با توجه به آخرین سند راهبردی فرانسه می‌­توان جنبه­‌های اهمیت افغانستان را برای این کشور بررسی کرد. در آخرین سند راهبردی فرانسه که تنها سند منتشرشده در دولت ماکرون نیز می‌باشد، ده بار نام افغانستان ذکرشده است. این ده بار در زمینه‌­های زیر بوده است:

ذیل فصل مربوط به مناطق دارای ریسک: در این فصل آسیای جنوبی به دلیل رقابت میان چین و پاکستان با هند و همچنین وجود گروه‌­های تروریستی در افغانستان و پاکستان ازجمله مناطق خطرناک برای فرانسه در نظر گرفته‌شده است.
افغانستان به دلیل واقع‌شدن در مرز میان دو منطقه‌­ی خاورمیانه و آسیای جنوبی، گسترش تروریسم از آن، استقرار داعش و تقویت طالبان در سراسر افغانستان و پاکستان اهمیت زیادی دارد. همچنین این کشور به دلیل ضعف امنیتی و بن‌بست سیاسی تبدیل به محیطی مساعد برای تجارت مواد مخدر و مبدأ مهاجرت پناهندگان شده است.
هم‌افزایی میان فعالیت­‌های تروریستی و فعالیت­‌های جنایی (پول­شویی، قاچاق و …) و ظهور گروه‌­هایی تروریستی بین‌المللی
آشوب‌زدگی افغانستان و ایجاد محیطی مساعد برای رشد و گسترش گروه­‌های تروریستی
این کشور به‌عنوان یکی از مناطقی که داعش پس از خروج از سوریه و عراق در آن مستقر شده است موردتوجه می‌باشد.
افغانستان به‌عنوان یکی از مناطقی که در آن تکنیک­‌های مورداستفاده‌ی گروه­‌های تروریستی، برتری تکنولوژیک غرب را به چالش گرفته است در نظر گرفته شده است.
موضع­‌گیری‌­های نماینده‌­ی دائم فرانسه در شورای امنیت
آغاز فرایند گفتگوهای صلح در جلسه­‌ی مورخ ۲۱ دسامبر ۲۰۱۷ مورد تأیید و حمایت شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفت. در این جلسه شورای امنیت از فرایند صلح در افغانستان و به رسمیت شناختن طالبان به‌عنوان یک نیروی رسمی در افغانستان حمایت کرد. طی آن جلسه نماینده­‌ی فرانسه به‌طورکلی از راه‌حل سیاسی منتج از مذاکره و با ثبات‏‌سازی افغانستان در طولانی‌مدت، تعهد برای رسیدن به صلح و برگزاری مذاکرات صلح به ابتکار دولت افغانستان حمایت کرد. مواضع فرانسه در این جلسه پیرامون چهار محور قابل بررسی است: ۱- مشارکت در ایجاد صلح در افغانستان؛ ۲- تسهیل مشارکت کشورهای منطقه؛ ۳- همراهی با مذاکرات میان دولت و نیروهای سیاسی افغان؛ ۴- هماهنگ‌سازی کمک­‌های بین‌المللی. این مواضع کم‌وبیش در تمام جلسات شورای امنیت از سوی نماینده‌ی فرانسه تکرار شده است.

به‌طور خاص در جلسه‌­ی مورخ ۸ مارس ۲۰۱۸ نماینده‌­ی فرانسه، پیشنهاد گفتگوهای صلح بدون هیچ‌گونه پیش‌شرط اولیه را که از سوی اشرف غنی ارائه‌شده و شامل بازشناسی طالبان به‌عنوان یک نیروی سیاسی رسمی در افغانستان می­‌شد، موردحمایت قرار داد. یکی از نکات مورد تأکید گوگن، نماینده­‌ی دائم فرانسه در سازمان ملل، درگیر شدن بیشتر زنان در فرایند صلح می‌باشد که در مطبوعات فرانسه نیز مورد تأکید قرار گرفته است.

در جلسه­‌ی روز ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۸ نیز نماینده‌­ی دائم فرانسه در سازمان ملل در شورای امنیت به سه محور پرداخت: انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری، فرایند صلح و مبارزه با مواد مخدر.

در این جلسه بیشترین تأکید نماینده‌­ی فرانسه بر مسئله‌­ی مبارزه با مواد مخدر و مبارزه با منابع تأمین مالی تروریسم بود. در بیشتر سخنان گوگن، نگرانی در مورد تأمین مالی طالبان و داعش، هم‌­افزایی میان این دو گروه و لزوم فراگیر بودن مذاکرات صلح قابل ملاحظه است و از طالبان خواسته می‌­شود تا به درخواست­‌های دولت افغانستان پاسخ دهد. در جلسه‌­ی دیگری که در دسامبر ۲۰۱۸ برگزار شد نیز مجدداً همین محورها مورد تأکید قرار گرفت. نماینده­‌ی فرانسه در این جلسه از کشورهای منطقه خواست که بی‌پرده از این فرایند حمایت کنند و اظهار کرد که تلاش‌­های جامعه‌­ی جهانی نیز باید هماهنگ باشد و نه رقابت‌آمیز.

در جلسه­‌ی ۲۶ ژوئن ۲۰۱۸، بیشترین تأکید گوگن بر استقرار داعش در این منطقه، بالا رفتن حجم عملیات و استفاده­‌ی طالبان و داعش از تجارت مواد مخدر به‌عنوان ابزار تأمین مالی بوده است.

بخش دیگری از اظهارنظرهای رسمی دولت فرانسه در مورد افغانستان مربوط به اظهارنظرهای رسمی مقامات یا دولت فرانسه می­‌شود که در موارد زیر می‌­تواند خلاصه شود:

بیانیه­‌ی ۲۵ دسامبر ۲۰۱۸ در مورد حملات انتحاری در کابل؛ که در آن بر همراهی دولت فرانسه با دولت افغانستان در زمینه‌­ی مبارزه با تروریسم در طول فرایند صلح تأکید شده است. بیانیه‌­ی ۳۱ مه ۲۰۱۷ که در مورد حملات انتحاری در منطقه‌­ی دیپلماتیک کابل است، بیانیه‌­ی ۲۵ آوریل ۲۰۱۸ در مورد کشته شدن روزنامه­‌نگاران، بیانیه­‌ی رسمی در مورد حملات به منطقه‌­ی دیپلماتیک کابل و بیانیه‌­ی ۲۱ آوریل ۲۰۱۷ در مورد حملات مزار شریف و مارس ۲۰۱۷ نیز در مورد حمله به بیمارستان نظامی کابل.
تکرار نگرانی از استقرار داعش در افغانستان در سفر ژان ایو لودریان به افغانستان.
بیانیه‌­ی مطبوعاتی وزارت امور خارجه­‌ی فرانسه در افزایش کمک­‌های فرانسه به افغانستان به دلیل مستقر شدن داعش در این کشور. در این بیانیه بر ادامه‌­ی حمایت سیاسی و مالی فرانسه از عملیات «حمایت قاطع» ناتو و درگیری فرانسه در عملیات عراق، سوریه و ساحل تأکید شده است (لازم به ذکر است که فرانسه پس از سال ۲۰۱۴ هیچ نیرویی در افغانستان ندارد.)
تحلیل­ اندیشکده­‌های فرانسوی در مورد فرایند صلح در افغانستان
ازجمله مقالاتی که اندیشکده‏‌ی ایفری در این زمینه به چاپ رسانده است می‌توان به مقالۀ ژان لوک راسین[۲]، با عنوان «افغانستان به کجا می‌رود»[۳] اشاره کرد. به‌طورکلی در این مقاله نویسنده چندان به حضور نیروهای فرانسه در افغانستان نپرداخته است بلکه بیشتر تلاش کرده تا چشم‌انداز صلح در افغانستان را با توجه به سیاست قدرت‌های خارجی به‌خصوص آمریکا در این کشور و تناقضات درونی آن مورد بررسی قرار دهد. از نظر نویسنده با افزایش نفوذ طالبان در افغانستان، استقرار داعش در این کشور، سیاست‌های چین و روسیه در افغانستان و اختلافات داخلی میان نیروهای سیاسی امید چندانی به چشم‌انداز صلح در این کشور نمی‌توان داشت. در این مقاله به‌طورکلی چشم‌انداز صلح به دلیل ضعف دولت افغانستان و همچنین چنددستگی داخلی در نیروهای طالبان که بخش‌هایی از آن چندان پذیرای تقسیم قدرت با دولت نیستند، چشم‌اندازی بسیار نامطمئن ترسیم شده است.

یکی از موضوعات مورد توجه اندیشکده‌‏ی ایفری، راهبرد روسیه در افغانستان است. انتشار دو گزارش در سپتامبر و می ۲۰۱۸ به ترتیب با عنوان «فهم سیاست روسیه در افغانستان» و «سیاست افغانستانی روسیه در بافتار منطقه‌ای و روابط روسیه-غرب» که به‌طورکلی به سیاست روسیه در افغانستان پرداخته‌اند؛ نشان‌دهنده‌ی اهمیت این موضوع از نظر اندیشکده‌ی ایفری است. این دو گزارش، دو دیدگاه متضاد را در مورد سیاست روسیه در افغانستان ارائه می‌دهند.

گزارش اول، سیاست‌های روسیه در افغانستان را در حمایت از طالبان ارزیابی می‌کند و تلاش می‌کند تا حالات مختلف پیاده‌سازی این سیاست و انگیزه‌های آن را دریابد. در این گزارش به سیاست روسیه در قبال گروه‌های مختلف سیاسی افغانستان، سیاست نزدیکی به پاکستان، سیاست ضدآمریکایی روسیه پس از سال ۲۰۱۴ و روابط روسیه با چین و هند و تأثیر آن بر سیاست روسیه در افغانستان پرداخته شده است. از دیدگاه نویسندگان این گزارش، سیاست‌های روسیه در افغانستان به‌طورکلی توسط منافع حیاتی این کشور و خواست روسیه برای احیای جایگاه «قدرت بزرگ» ایجاب شده است. در پایان این گزارش این‌گونه نتیجه‌گیری شده است که «بازیگران بد» (پاکستان، چین، روسیه) در حال بی‌ثبات‌سازی افغانستان هستند و مقابله با آن‌ها تنها با اضافه کردن چندهزار سرباز به سربازان موجود امکان‌پذیر نیست بلکه باید سیاست واقع‌‏نگرانه با حضور مستقیم نظامی همراه شود.

اما گزارش دوم، دیدگاه کاملاٌ متضادی را ارائه می‌کند. از نظر نویسنده، اکاترینا استپانوا، رئیس مؤسسۀ مطالعات جنگ و صلح، مسکو با توجه به امکانات اندکی که در افغانستان از نظر نفوذ در گروه‌های سیاسی دارد، نیاز به برقراری ارتباط با تمام بازیگران منطقه‌ای و همچنین سیاست ضد تروریستی خود ناچار است که راه تقویت مذاکرات صلح و برقراری ارتباط محدود با طالبان را در پیش بگیرد.

اندیشکده‏‌ی ایریس به نسبت ایفری مقالات بیشتری را به بررسی فرایند صلح در افغانستان اختصاص داده است، اما گزارش مفصلی در این مورد منتشر نکرده است. بیشترین تمرکز این اندیشکده بر فرایند صلح بوده و کمتر به نقش بازیگران خارجی پرداخته است. در مقاله‌ای با عنوان «افغانستان: واشنگتن، کابل و کارت هندوستان» که در وبسایت این اندیشکده منتشرشده است، اولویه گیاراستدلال می‌کند در وضعیتی که ایالات‌متحده در حال بیرون کشیدن نیروهای خود از افغانستان است؛ هندوستان یکی از معدود بازیگران قابل اعتماد برای افغانستان است. این مقاله به وضعیت دشوار دولت افغانستان در نتیجه‌‏ی مذاکرات آمریکا با طالبان در غیاب مقامات افغان و امکان خروج نیمی از نیروهای آمریکایی از افغانستان می‌پردازد. همچنین این اندیشکده در مقالات دیگری در وبسایت خود مسائلی مانند رویکرد هند و پاکستان نسبت به افغانستان و نیروهای سیاسی افغان در انتخابات ریاست‌جمهوری پیش­‏رو در این کشور و تأثیرات احتمالی ناشی از خروج آمریکا را بررسی نموده است. در مقاله­‌ی دیگری با عنوان «در افغانستان، رکود انتخاباتی به نفع طالبان است» به ترس مردم افغانستان از شرکت در انتخابات به دلیل تهدیدات طالبان پرداخته است.

همچنین در گفتگویی که در وبسایت اندیشکده ایریس منتشرشده است، کریم پاکزاد پژوهشگر مسائل افغانستان به مذاکرات صلح می‌­­پردازد. وی معتقد است که هم طالبان و آمریکا از مواضع خود کوتاه آمده‌­اند؛ زیرا طالبان پیش‌ازاین هرگونه مذاکره‌­ای را در وضعیتی که نیروهای آمریکایی در افغانستان حضور دارند رد کرده بود و از سوی دیگر نیز آمریکا پذیرفته است که طالبان در افغانستان از دولت قدرتمندتر است.

فرایند صلح افغانستان در مطبوعات فرانسه
مطبوعات فرانسه نیز همان دغدغه‌های اندیشکده‌ها را پیگیری کرده‌اند و بیشتر تلاش کرده‌اند تا وضعیت افغانستان، سیاست آمریکا و وضعیت دولت افغانستان را مورد تحلیل قرار دهند. توماس واتکینز، خبرنگار «خبرگزاری فرانسه» در مقاله‌ی خود به وضعیت دولت افغانستان و سیاست آمریکا می‌پردازد. وی مذاکرات صلح افغانستان را با مذاکرات پاریس درباره‌ی جنگ ویتنام مقایسه می‌کند و اینگونه نتیجه‌گیری می‌کند که قدرت چانه‌زنی دولت ترامپ با حدود ۱۴۰۰۰ نیرو که نیمی از آن‌ها نیز از افغانستان خارج خواهند شد، نسبت به دولت قبلی بسیار کمتر است. همچنین وی در مورد اینکه طالبان به تعهدات خود در این مذاکرات پایبند باشند نیز اظهار تردید می‌کند. وبسایت‌های «فرانس انفو» و «لاکروا» به وحشت نسل جوان افغانستان و به‌خصوص زنان از بازگشت طالبان پرداخته‌اند. وبسایت «مدیا پارت» نیز در مقاله‌ای به این پرسش پرداخته است که آیا طالبان طرف قابل اعتمادی در مذاکرات می‏باشد یا خیر. شبکه‌های خبری و روزنامه‌های بزرگ فرانسوی نیز تقریباٌ به موضوعات مشابهی پرداخته‌اند. روزنامه‌ی لیبراسیون نیز در گفتگویی که با عبدالله داشته است به دشواری‌ها و تردیدهای دولت افغانستان در مقابله با طالبان پرداخته است.

جمع‌بندی
تحولات افغانستان به‌واسطه‌ی تأثیری که می‌­تواند بر سیل پناهندگان و گسترش جریان­‌های تروریستی داشته باشد، برای کشوری مدیترانه‌­ای مانند فرانسه که مستقیماً از هر دو جهت مورد تهدید است اصولاً باید مهم باشد؛ بااین‌حال به نظر می­‌رسد که سیاستمداران فرانسوی کاملاً مسائل افغانستان را رها کرده‌­اند. با جستجو در وبسایت­‌های خبری و رسمی به‌غیراز اظهارنظرهای نماینده­‌ی دائم فرانسه در شورای امنیت سازمان ملل متحد، اظهارنظر دیگری که از سوی مقامات رسمی دولت فرانسه مطرح شده باشد یافت نمی‌­شود؛ در میان ۳۵ کشور حاضر در عملیات «حمایت قاطع» که از سال ۲۰۱۴، توسط ناتو در افغانستان آغاز شده است نیز نامی از فرانسه دیده نمی­‌شود. مقامات فرانسوی نقش خود را در این عملیات حمایت سیاسی و مالی اعلام می­‌کنند؛ که بیشتر جنبه­‌ی اعلامی داشته و در عمل نمود چندانی از آن نمی­توان ملاحظه کرد[۴]. دلایل کنارکشیدن فرانسه از مسائل افغانستان را احتمالاٌ می­توان در این موارد جستجو کرد: نخست اینکه دولت افغانستان در میان کشورهای غربی بیشتر تحت نفوذ آمریکاست و فرانسه پس از سال ۲۰۱۴، هیچ‌گونه حضوری در این کشور نداشته است. کشورهای دیگر حاضر در افغانستان نیز به‌هیچ‌وجه سهمی قابل مقایسه با آمریکا ندارند. دوم اینکه فرانسه در حال حاضر بیشتر بر نفوذ در حوزه‌­های نفوذ سنتی (لبنان و سوریه در غرب آسیا و همچنین مغرب عربی و کشورهای آفریقایی) تمرکز کرده است و سوم اینکه مسائلی مانند سیل پناهجویان و تروریسم نیز بیشتر از سوی کشورهای مغرب عربی و حوزه­‌ی دریای مدیترانه متوجه فرانسه می‌­شود تا از سمت افغانستان. به‌تبع کاهش نقش فرانسه در افغانستان، مطبوعات و اندیشکده‌­های فرانسوی نیز تحلیلی در مورد مواضع یا نقش فرانسه در افغانستان ارائه نداده‌­اند؛ بلکه بیشترین تأکید آن­ها بر احتمال یا عدم احتمال موفقیت فرایند صلح، انتخابات افغانستان و نقش بازیگران خارجی در معادلات داخلی افغانستان بوده است. انتشار دو گزارش مفصل از سوی اندیشکده­ ایفری در مورد مواضع و عملکرد روسیه در افغانستان قابل‌توجه‌ترین مطلبی است که می­‌توان در منابع موجود یافت.‌‌

دپارتمان اروپا
۱۱ اسفند ۱۳۹۷

[۱] Revue Stratégique

[۲] Jean-Luc RACINE

[۳] Où va l’Afghanistan

[۴] در مورد حمایت‌های مالی فرانسه از دولت افغانستان در وبسایت آژانس فرانسوی توسعه، به ۱۵۵ میلیون دلار سرمایه‌گذاری این آژانس در ۳۵ پروژه‌ی زیربنایی در افغانستان و همینطور کمک ۴٫۱ میلیارد دلاری آژانس عمومی توسعه، در سال ۲۰۱۶ اشاره شده است. در این مورد بنگرید به:

http://www.afd.fr/fr/page-region-pays/afghanistan

 

منبع:https://www.eurica.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟