اما و اگرها در همکاری تهران- مسکو بر سر پرونده سوریه

 
در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
 مساله روابط تجاری و دیپلماتیک تهران – مسکو در دوران بازگشت تحریم ها از جمله مسائلی است که محل بحث های فراوانی است. در ایمن رابطه منتقدان روابط دو کشور معتقدند که روسیه نمی تواند شریکی قابل اطمینان برای ایران در دوره تحریم ها باشد. اما از آن سو موافقان این رابطه هم معتقدند که روابط دو کشور، چه در حوزه سیاسی و دیپلماتیک و چه در حوزه تجاری از آن استحکام و قوت لازمه برخوردار است که در دوران بازگشت تحریم ها نیز می توان به حمایت مسکو چشم امید داشت؛ از این رو دیپلماسی ایرانی برای تحلیل روابط ایران و روسیه در دوران تحریم ها گفت و گویی را با شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه ترتیب داده است که در ادامه می خوانید:

برخی از کارشناسان سیاسی و حتی مسئولین معتقدند که باید در خصوص همراهی روسیه و رفتار مسکو با بازگشت تحریم ها در ارتباطاتش با ایران به دیده شک و تردید نگریست؛ از دیدگاه شما آیا می توان بازیگری مانند روسیه را شریکی جدی و در عین حال قابل اطمینان برای ایران دانست؟

من بعید می دانم که روسیه نسبت به رفتار و سیاست سایر شرکای ایران قابل اعتماد نباشد. لذا می توان در آینده هم روی همکاری مسکو حساب کرد چرا که روسیه کشوری نیست که به این سعت شریک مهم وراهبردی مانند ایران رادست بدهد. تا به امروز رفتار روسیه که چنین چیزی را نشان نمی دهد. در ادامه بعد از خروج ترامپ از برجام هم مسکو اگر نگوییم مهمترین ناقد این رفتار واشنگتن بوده حداقل جزء مهمترین آنها بوده است که همواره از خطرات و تهدیدات از میان رفتن توافق هسته ای سخن به میان آورده است. از همین رو مسکو درخواست داشته که برجام حتی بودن آمریکا هم ادامه پیدا کند. این رفتارها نشان از نگاه روسیه به ایران و برجام دارد. اما در کنار این مساله این را هم باید در نظر داشت که همان طوری که بسیاری از شرکت ها و بانک های کوچک و بزرگ اروپایی و آمریکایی به واسطه بازگشت تحریم ها در مراودات خود با ایران تغییرات جدی می دهند، قاعدتا شرکت ها و بانک های روسیه هم نمی توانند ادامه همکاری خود را کمافی السابق ادامه دهند. به خصوص شرکت ها و بانک های بزرگ این کشور که اساسا نمی توانند چنین روابطی را حفظ کنند. اما با این وجود به نظر می آید که روسیه مانند دوره اول تحریم های ایران در سال های نه چندان دور آماده است تا از طریق بانک ها و شرکت های کوچک تر روابط تجاری خود با ایران را در دوران تحریم ها ادامه دهد.

اما در این میان خود روسیه هم در سایه تحولات اوکراین، مساله شبه جزیره کریمه و نیز کشته شدن اسکریپال (جاسوس سابق روسیه) تحت تحریم های شدید اروپا و آمریکا قرار دارد. در این شرایط توان روسیه برای همکاری با ایران تا چه اندازه خواهد بود؟

بله مسکو اکنون تحت تاثیر این تحریم ها است. به تبعش هم اقتصاد این کشور تا اندازه ای از این مساله  ضربه خورده است. اما علیرغم این شرایط به نظر می رسد روسیه کماکان علاقه داشته باشد که روابط تجاری خود را با ایران از طریق همان شرکت ها و بانک های کوچک ادامه دهد. حال باید دید که در آینده روسیه با این همکاری تا چه اندازه می تواند با تحریم های جدید روبه رو شود. اگر این تحریم ها تاثیر گذار باشد، یقینا می تواند در نحوه و کیفیت همکاری روسیه با ایران هم تاثیرات سوئی بگذارد. مضافا این که در طول یک دهه گذشته سطح و سقف همکاری تجاری دو کشور از مرز دو میلیارد دلار تجاوز نکرده است. لذا این رقم با کمی افت نمی تواند تاثیرات جدی بر اقتصاد کشور در زمان تحریم ها بگذارد. از سوی دیگر هم باید گفت این رقم هم برای روسیه آنچنان بزرگ نیست که ما از مسکو بخواهیم تحت هر شرایطی روابط تجاری خود را با ایران حفظ کند. لذا بیش و پیش از آن که ما چنین انتظاری را از روسیه داشته باشیم، باید به جد پیگیر حفظ روابط تجاری کشورهای اروپایی نظیر فرانسه و یا چین و هند بود. این کشورها هستند که باید از آنها انتظار داشت روابط تجاری خود با ایران را کماکان حفظ کنند. در زمان کنار رفتن تحریم ها ایران تمامی امتیازات خود رو سازی و نیز صنعت نفت و گاز و پتروشیمی خود را با فرانسوی ها بست. لذا باید ما نگران آینده تعاملات آنها با ایران باشیم؛ نه روسیه. این کشورها به خصوص فرانسه حتی قبل تر از خروج آمریکا از برجام به فکر رفتن از ایران بودند. پس این بازیگران و کشورها هستند که تا کنون خود را بی اعتماد جلوه داده اند.  

علیرغم نکاتی که شما به آن اشاره کردید بسیاری رفتار مسکو در نشست اعضای اوپک و غیر اوپک  در وین اتریش را دال بر آغاز همراهی مسکو  برای ائتلاف علیه ایران تلقی می کنند. آیا باید انتظار داشت که در سایه این دست از اقدامات روسیه، آینده دو کشور همراه با اما واگر نباشد؟

آن چه در نشست وین رخ داد که با برخی تحلیل های عجیب وغریب رسانه های داخلی هم همراه بود، بیش از آن که منبطق بر تحلیل باشد، با نوعی بدبینی همراه بود.

اما بدبینی بهتر از نگاه خوشبینانه و یا ساده لوحانه است. این طور نیست؟

ببیند در خصوص تحلیل رفتار روسیه در نشست وین دست کم سه نکته وجود دارد که باید همواره مد نظر قرار گیرد. اول این که روسیه از زمان طرح کاهش تولید نفت برای افزایش قیمت که خودش به عنوان مهمترین عضو غیر اوپک پیگیر آن بوده است، همواره اعلام داشته که در صورت افزایش قیمت نفت و رسیدن به یک قیمت درست و منطقی به دنبال افزایش تولید خود خواهد بود. پس این مساله رفتار امروز و در عین حال دور زدن نفتی ایران نبود است، بلکه از مطالباتی بوده که روسیه همواره به دنبال تحقق آن بوده است. اساسا طرح کاهش تولید هم برای افزایش قیمت نفت بود که تا مرز 30 دلار و 20 دلار کاهش پیدا کرده بود. حالا که افزایش قیمت روی داده روسیه هم مانند عربستان و یا امارات متحده عربی و دیگر اعضا خواستار افزایش سطح تولید خود هستند. پس این رفتار مسکو به هیچ وجه سیاسی نبوده و نمی توان در راستای خواسته های ‌آمریکا تلقی شود. نکته دوم ناظر بر این مساله است که افزایش تولید نفت روسیه الزاما به معنای همراهی مسکو با واشنگتن و یا ریاض نیست. به هرحال در نشست وین به دلایل مشترک و یا متناقض به دنبال افزایش تولید نفت بوده اند. شاید رفتار ریاض سیاسی و در سایه درخواست آمریکا بوده است. اما مسکو چنین تصمیمی را نداشته است. چنان که پیشتر هم گفتم روسیه به دلیل مساله کریمه تحت تحریم های شدیدی قرار دارد. لذا برای کاهش آثار تحریم های اقتصادی به دنبال افزایش سطح تولید نفت خود و نیز به حرکت درآوردن شرکت ها و صنعت نفتش است. پس این درخواست برای مخالفت با ایران نیست. پس این هم راستایی روسیه و عربستان یکسان نیست. نکته سومی که متاسفانه به غلط در رسانه های داخلی هم به آن پرداخته می شود این است که افزایش تولید نفت روسیه به معنای تلاشی برای حذف ایران در بازار جهانی نفت نیست. چرا که اساسا بازارهای مقصد صنعت نفت روسیه با ایران متفاوت است. با نگاهی کلی می بینیم که بازارهای مقصد صنعت نفت ایران کشورهایی ماند چین، هند، ژاپن و کره جنوبی است. تنها بخش کوچکی از بازار ایران در اروپا قرار دارد که با روسیه مشترک است. علاوه بر این نکته اگر به دوران اول تحریم ها که خلیی هم دور نیست، نگاه شود می بینیم که نه روسیه بلکه عربستان و دیگر کشورهای عربی منطقه بودند که به دنبال جایگزین کردن بازار نفت ایران بودند.

اما در کنار مساله روابط تجاری آیا در سایه عدم حضور برجام می توان در خصوص مساله کیفیت روابط دیپلماتیک هم با دیده تردید نگریست. چراکه بسیاری معتقدند توافق هسته ای که با رفع قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل همراه بود توانسته دست کشورها را برای روابط سیاسی با تهران باز بگذارد؟

این سوال شما دو وجه دارد. وجه اول به روابط ایران و روسیه باز می گردد. وجه دوم هم به میزان تاثیرگذاری تحولات و عوامل در روابط بین الملل بر روابط این دو کشور. امروز روابط تهران و مسکو فارغ از دیگر مسائل در یک سطح جدی و خوبی قرار دارد. اما مساله اینجا است که این روابط فارغ از عوامل و تحولات صحنه بین الملل پیش رود. لذا آن چه تا این لحظه نشان می دهد آمریکا به دنبال همکاری و ائتلاف روسیه با خود علیه ایران است. مثلا در صحنه سوریه اکنون واشنگتن با تغییر رفتار خود مانند خروج نیروهای نظامیش خود از سوریه و نیز عدم حمایت از گروهای مسلح حاضر در سوریه به دنبال کسب رضایت حمایت مسکو علیه تهران هستند. به عبارت دیگر امروز آمریکا حداقل در پرونده مهمی مانند سوریه به دنبال حذف ایران و خروج او از این مساله مهم در منطقه است. علاوه بر این انتظار دیگر آمریکا از روسیه همراهی روسیه در دوران تحریم است تا بتواند با تحریم های روسیه هم دایره عمل برای ایران را تنگ وتنگ تر کند. حال باید دید که تحولات میدان دیپلماسی و روابط بین الملل آبستن چه حوادثی خواهد بود. اما تا به امروز که روسیه با بازی هوشمندانه خود سعی در حفظ روابط و در عین حال پیش بردن سیاست کاهش تنش خود با جامعه بین الملل بوده است.

در این چند وقت اخیر سه مساله توان موشکی، دیپلماسی منطقه ای و حقوق بشر جزء مسائل غیر هسته ای بوده که آمریکا و اورپایی ها خواستار حل آن از سوی ایران بوده است. با در نظر داشتن این نکته آیا مساله سوریه به عنوان نقطه ثقل همکاری روسیه و ایران در خاورمیانه که در عین حال سیبل حملات جامعه جهانی به ایران هم است، می تواند در آینده دستخوش تحولاتی شود. به خصوص که آکنون روسیه با دیدارهای خود با سران اسرائیلی به دنبال تغییر رفتارش در سوریه است؟

 همکاری ایران و روسیه در پرونده سوریه مبتنی بر همکاری دو کشور در یک پرونده خاص است که مشابه آن در روابط هیچ دو کشوری وجود ندارد. عین این همکاری هم حتی در پرونده عراق، یمن و یا افغانستان وجود ندارد.

پس باید پرسید که به چه دلیل و یا دلایلی است همکاری دو کشور در سوریه شکل گرفته است؟

خوب این میزان از همکای خاص دو کشور در سوریه به دو دلیل عمده منافع و تهدیدات مشترک صورت گرفته است. احتمال تسری حملات گروه های تروریستی حاضر در سوریه به مرزهای روسیه و ایران سبب شد تا دو کشور به همکاری در این پرونده همت گمارند. افزون بر این مساله اکنون منافع دو کشور سبب شده تا میزان همکاری ها افزایش پیدا کند. اما در عین حال در طول این سال های همکاری دو کشور بر سر مساله سوریه فشارهای فراوانی بر روسیه از جانب کشورهای عربی منطقه، کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا، آمریکا و حتی اسرائیل بوده است که هم چنان این فشارها ادامه دارد. اما باید دید تا چه اندازه تهدیدات و منافع مشترک می تواند بر این فشارها برای ادامه همکاری روسیه و ایران بر سر پرونده سوریه غلبه کند. اکنون مساله نوع ترسیم آینده سوریه میان ایران و روسیه به اشکال متفاوتی دنبال می شود. امروز به شکل آشکاری روسیه می خواهد این پرونده را از طریق سیاسی و با متد خود حل کند. لذا هم با دولت مرکزی دمشق، هم با برخی از گروه های مسلح حاضر در سوریه، هم با اسرائیل، آمریکا و کشورهای عربی منطقه ای مانند عربستان ارتباطات خود را حفظ کرده است. البته این سیاست چندجانبه گرایی روسیه از همان روزهای ابتدایی حضور در سوریه از جانب مسکو برای حل این معضل پی گرفته شده است که به نظر هم می آید به شکل بسیار پررنگ تری در آینده ادامه پیدا کند. لذا حضور و همکاری دو کشور ایران و روسیه در سوریه الزاما به معنای دیگاه مشترک دو کشور در این خصوص نیست. پس به نظر می رسد که در خصوص ترسیم نوع آینده سوریه اختلافات جدی میان تهران و مسکو وجود داشته باشد. در این خصوص شاید ایران از روسیه انتظار داشته باشد که مسکو با تل آویو، ریاض و یا واشنگتن بر سر مساله سوریه وارد مذاکره نشود. اما یقینا روسیه منافع خود را دنبال می کند و احتمالا هم در آینده این سطح از مذاکرات از سوی روسیه به شکل جدی تری پی گیری می شود.

مانند دیدار ترامپ و پوتین در هلسینکی فنلاند؟

بله. این دیدارها می تواند در این راستا تفسیر و تعبیر شود. یقینا دامنه فشارهای جامعه بین الملل بر روسیه در آینده افزایش خواهد یافت. چرا که این کشورها معتقدند که روسیه تنها کشوری است که می تواند ایران را در پرونده سوریه محدود کند.

اما از دید شما آیا روسیه چنین توانی را دارد؟

این مساله را باید در آینده و در سایه تحولات دید. اما اگر روسیه چنین توانی هم نداشته باشد، جامعه بین الملل انتظار دارد که روسیه حداقل حضور و جولان نیروهای ایرانی را در کنار مرزهای مشترک سوریه و اسرائیل کاهش دهد. این مساله از جانب آمریکا به شدت پیگیری می شود. خوب به هرحال امنیت اسرائیل برای‌ آمریکا بسیار حائز اهمیت است. لذا دیدار هلسینکی روی مساله نیز خوهد چرخید. ضمن این که انتظار می رود ترامپ به دنبال همراهی روسیه در دوران تحریم علیه ایران هم باشد.

منبع:http://irdiplomacy.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *