این در حالی است که در ضربالاجل قبلی ترامپ با این تهدید، تعلیق تحریمها را تمدید کرد که کنگره و متحدان اروپایی واشنگتن «نواقص» توافق را برطرف کنند. ترامپ هم در زمان مبارزات انتخاباتی خود و هم در جایگاه رئیس جمهوری هرگز مواضع منفی خود نسبت به برجام را پنهان نکرده و همواره آن را بدترین توافق تاریخ خوانده است. درحالی به ضربالاجل نزدیک میشویم که به نظر میرسد طرفهای دیگر این توافق چند جانبه موفق نشدند تا خواستههای مورد نظر رئیس جمهور را تامین کنند. «نواقص» ادعایی برجام از نظر ترامپ شامل سه بحث است: اول موضوع بند موسوم به بند غروب (یعنی زمانی که مهلت قانونی محدودیتهای فعالیت هستهای ایران به پایان میرسد)؛ دوم گنجاندن محدودیتها برای توسعه و آزمایش موشکهای بالستیک؛ و در نهایت مسئله نظارتهای سختگیرانهتر جهت راستیآزمایی فعالیتهای هستهای ایران. این در حالی است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی- به عنوان مرجع اصلی راستیآزمایی فعالیت هستهای ایران و تعیین پایبندی آن به مفاد توافق- از زمان اجرایی شدن برجام تاکنون همواره در گزارشهای خود بر پایبندی تهران به تعهداتش تاکید کرده است.
«انستیتوی واشنگتن برای مطالعات خاور نزدیک» با حضور سه تحلیلگر و دیپلمات سابق امریکا، نشستی تخصصی با عنوان «مقابله با ایران و آینده برجام» برگزار کرد. سخنرانان این نشست عبارتند از جیمز جفری، دنیس راس، و جی سولومون. جفری که در دولت جرج بوش پسر خدمت کرده، دیپلماتی با سابقه محسوب میشود. راس هم از دیپلماتهای برجسته امریکایی است که سابقه کار در دولت اوباما را در پرونده خود دارد. در نهایت سولومون است که تحلیلگر و روزنامهنگاری تحقیقی است که به صورت تخصصی موضوع مذاکرات هستهای ایران را دنبال میکند. از جمله آثاری که به قلم سولومون به نگارش درآمده «جنگهای ایران: بازی جاسوسی، نبرد بانکها و توافقهای پشت پرده که خاورمیانه را تغییر شکل داد» است. این گزارش شامل مهمترین نکاتی است که هر کدام از سخنرانان در این نشست مطرح کردند. بدیهی است انتشار این گزارش صرفا جهت آشنایی مخاطبین نسبت به موضوع بوده و به معنای تایید یا رد آن توسط موسسه آینده پژوهی جهان اسلام نیست.
جیمز جفری:
جیمز جفری سخنرانی خود را با بیان این موضوع مطرح میکند که اولین نکتهای که باید درباره برجام بدانیم، این است که این توافق در واقع ابتکار دولت «جرج دبلیو بوش» بود؛ هرچند تاکید میکند در حال حاضر بوش و جمهوریخواهان این موضوع را نمیپذیرند. وقتی رئیس جمهور بوش تصمیم گرفت به مسئله هستهای ایران رسیدگی کند، باید میان دو مسیر انتخاب میکرد. گزینه اول توقف دائمی تمام ظرفیتهای هستهای تهران بود که به تهاجمی زمینی شبیه به آنچه در عراق اتفاق افتاد، نیاز داشت اما بنا به شرایط موجود، این گزینه به نفع مذاکرات کنار گذاشته شد. بدینترتیب امریکا مسیر دوم یعنی گزینه P5+1 یا همان EU3+3 را انتخاب کرد. جفری معتقد است اساسا واشنگتن با رفتن به سراغ مسیر چند جانبه نمیتوانست به توافق بهتری دست یابد و تهران این موضوع را میدانست.
جفری در ادامه میگوید علیرغم گفته «جو بایدن» (معاون وقت باراک اوباما) مبنی بر اینکه توافق هستهای با ایران توافقی معاملهای بود اما به نظر نمیرسد که دولت سابق امریکا خواستار یک توافق صرفا معاملهای بوده باشد که به موجب آن تحریمهای هستهای در مقابل پذیرش محدودیتها در برنامه هستهای، برداشته شود. بلکه دولت اوباما امیدوار بود که «برنامه جامع اقدام مشترک» از طریق مجبور کردن نظام برای اینکه به عضو مسئولیتپذیرتر جامعه بینالملل تبدیل شود، در واقع توافقی باشد که موجب تحول در رفتار ایران گردد؛ اروپاییها هم هدف مشترکی داشتند. بر همین اساس ماده 33 «برجام» و دیگر عوامل، تمایل به متحول ساختن رفتار خارجی ایران را نشان میدهد و از بازگشت آن به جامعه بینالملل استقبال میکند. به بیان جفری در بخشهایی از دولت اوباما این نگاه وجود داشت که دولت به رویکرد متفاوتی نسبت به خاورمیانه و در نتیجه رویکردی متفاوت نسبت به ایران احتیاج دارد. به عبارت دیگر به این توافق اینگونه نگاه میشد که «ما ایران را میپذیریم و به جامعه بینالملل بازمیگردانیم. وقتی احساس کردیم که قابل اعتماد است، میتواند با ما گفتگو کند».
بر این اساس جفری معتقد است که خروج از برجام توسط واشنگتن موجب دشواریهای دیپلماتیک در نقاط دیگر هم میشود. مثلا ترکیه درباره این ایده که دولت جدید امریکا میتواند به سرعت توافقی که توسط دولت پیشین آن به دست آمده را نابود کند، نگران است. این روند میتواند منجر شود که هم متحدان و هم دشمنان، جدیت امریکا درباره پایبندی به توافقات را زیر سوال ببرند.
جی سولومون:
جی سولومون نگاه خوشبینانهای به بقای توافق هستهای ایران- دست کم در شکل کنونی آن- ندارد. وی معتقد است برجام یا دچار فروپاشی زودهنگام میشود و یا دوباره در سالهای آینده مورد مذاکره مجدد قرار میگیرد. سولومون این ادعا را در سه دلیل جستجو میکند: اولین دلیل مربوط به بند موسوم به غروب برجام است. به گفته این تحلیلگر، توافق هستهای به ایران اجازه میدهد که بعد از پایان مهلت محدودیتهای هستهای خود، دارای ظرفیت هستهای در سطح صنعتی باشد. به باور سولومون از آنجا که بعید است جامعه بینالملل این را بپذیرد که ایران یک بار دیگر به آستانه دست یافتن به سلاح هستهای برسد، بنابراین به دنبال اصلاح «بندهای غروب» قبل از فرا رسیدن زمان پایان آن است.
دلیل دوم مربوط به مجاز بودن وضع تحریمها است. سولومون میگوید فکر میکند ایرانیها بعد از انجام توافق، به طور هوشمندانه این تفسیر را ارئه کردند که چون دیگر برجام محقق شده، نمیتوان آنها را تحریم کرد. بدین ترتیب در حالیکه تهران معتقد است برجام، امریکا را از تحمیل چنین محدودیتهایی منع میکند، مقامات امریکایی میگویند آنها تحریمهای مربوط به برنامه هستهای را برداشتند اما حق دارند برای مسائلی نظیر «تروریسم یا نقض حقوق بشر و موضوعات دیگر» همچنان تهران را تحریم کنند. بر اساس همین عدم اجماع دو طرف درباره موضوع تحریمها است که سولومون فکر میکند حتی اگر در ضربالاجل پیش رو هم رئیس جمهور امریکا تداوم تعلیق تحریمها را دوباره امضا کند، در صورتیکه تحریمهای غیر هستهای سنگین علیه بانک مرکزی ایران یا صادرات نفتش وضع شود، باز هم برجام در معرض فروپاشی است چون تهران آن را نقض توافق میداند.
در نهایت دلیل سوم به مسئله بازرسیها برای راستیآزمایی فعالیت هستهای ایران مربوط است. به گفته سولومون در حالیکه توافق تعیین کرده که بازرسان باید در «هر زمانی، در هر جایی» به سایتهای مشکوک ایرانی دسترسی داشته باشند اما طرفهای توافق هرگز به اجماعی درباره این بند دست نیافتند. سولومون میگوید که از نزدیک تحولات مذاکرات را در وین دنبال میکرده و ایرانیها در طول آن مذاکرات هم گفتند اجازه دسترسی به سایتهای نظامی وجود ندارد؛ بنابراین به تعبیر وی، تهران بدین ترتیب آژانس بینالمللی انرژی اتمی را از اعمال کامل بازرسیها منع کرده است.
در نهایت ترامپ میتواند یا راهی برای حل این مسائل پیدا کند یا از توافق خارج شود. با وجود اینکه رئیس جمهور تاکنون موفق نشده به اجماع مورد نظر برای مذاکره دوباره توافق دست یابد اما مقامات اروپایی تمایل خود را برای پذیرش تحریمهای مشخصی با توجه به فعالیتهای منطقهای ایران و مقاومتش در برابر بازرسیها را نشان دادند. این تحلیلگر با یادآوری دوران مذاکرات هستهای که نهایتا به برجام ختم شد، میگوید در آن زمان فرانسه سختترین حامی تحریمها بود. این موضوع میتواند الان به نفع واشنگتن تمام شود؛ یعنی قدرت دلار تضمین میکند که اروپا فقط به خاطر تجارت بیشتر با ایران، تجارت با امریکا را به خطر نیندازد.
دنیس راس:
دنیس راس با اشاره به اینکه حوزهای که ایران در آن بسیار فعال است سطح منطقهای است، میگوید مقامات واشنگتن باید روی دست یافتن به فهمی مشترک با اروپاییها بر سر این موضوع تمرکز کنند که چطور وقتی ایران فعالیتهای «بیثباتکننده» خود در منطقه را تشدید میکند، هزینهها را برای این کشور افزایش دهند. برخلاف سولومون که فروپاشی یا مذاکره مجدد توافق را سرنوشت در انتظار برجام میداند، راس میگوید کشورهای اتحادیه اروپا نه دوباره بر سر توافق مذاکره میکنند و نه از توافق خارج میشوند اما آماده هستند تا به نگرانیهای دولت ترامپ رسیدگی کنند.
به باور راس، اروپاییها آمادگی دارند تا در رابطه با برنامه موشکی و «ماجراجوییهای» منطقهای ایران، علیه کشور تحریم وضع کنند. درباره بند غروب برجام هم میگوید این کشورها ممکن است با صدور بیانیهای، انتظارات خود درباره فعالیتهای هستهای ایران در آینده را اعلام کنند، حتی اگر نخواهند بندهای اصلی برجام را تغییر دهند. این دیپلمات امریکایی میگوید هدف اصلی واشنگتن این است که به تهران فشار آورد اما خروج از برجام فقط فشار را از روی تهران به سمت واشنگتن تغییر میدهد. راس توصیه میکند که امریکا برای پرهیز از تحقق این سناریو، یک استراتژی در برابر ایران تدوین کند و آن را با استراتژی روشنی نسبت به سوریه همراه نماید. اگر دولت امریکا نمیخواهد علیه فعالیتهای نظامی خارجی ایران دست به اقدام مستقیمی بزند هم باید دست کم این ظرفیت را برای اسرائیل فراهم کند که هر زیر ساختار هستهای مرتبط با ایران را در سوریه هدف قرار بدهد. با وجود اینکه برای رئیس جمهور ترامپ دشوار است که وعده ضد برجامی خود را به صورت نامحدود به تاخیر بیندازد اما باید این موضوع را مد نظر قرار بدهد که الان به طور خاص زمان خوبی است که از توافق هستهای به عنوان اهرم فشاری علیه نظامی استفاده کند که به اندازه کافی با چالشهای سیاسی و اقتصادی در داخل روبهرو است.
کلام پایانی:
چند هفته مانده به اعلام تصمیم رئیس جمهور ایالات متحده، تحلیلگران امریکایی در اتاق فکرهای برجسته از ابعاد مختلف این تصمیم را مورد ارزیابی قرار دادند. همانطور که در متن بالا ملاحظه شد، درحالیکه جفری و راس (با وجود انتقاداتی که به توافق هستهای وارد میکنند) از باقی ماندن امریکا در برجام حمایت مینمایند اما نگاه کلی سولومون به اینکه توافق به همان شکلی که انجام شده حفظ شود، منفی است.
در مجموع میتوان این نکات را از صحبتهای این سه تحلیلگر و دیپلمات سابق امریکایی استخراج کرد:
اول برجام صرفا توافقی برای محدود کردن فعالیتهای هستهای ایران در برابر برداشته شدن تحریمها نبود بلکه دولت اوباما و اعضای اروپایی این توافق امید داشتند که برجام در نهایت به تغییر رفتار منطقهای و بینالمللی تهران بینجامد؛ هدفی که محقق نشد.
دوم موافقت اروپا با اعمال فشار به تهران در حوزههای غیر برجامی (تروریسم، موشکی و حقوق بشر) اما با تاکید بر اینکه توافق هستهای در شکل فعلی باقی بماند.
سوم توصیه به دولت ترامپ مبنی بر حفظ توافق هستهای به عنوان چارچوبی برای اعمال فشارهای غیر هستهای به تهران.
و در نهایت چهارم حتی با وجود حفظ توافق اما قرائتهای متفاوت تهران و واشنگتن نسبت به موضوع وضع تحریمهای غیر هستهای، بحث بند غروب، و بازرسیها برای تاکید راستیآزمایی فعالیت هستهای میتواند طرفهای توافق را درگیر مشکلات کند.
منبع:https://iiwfs.com
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.