مصر و تونس در سال 2019-  بخش پایانی

 
در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
در دو دهه اخیر تعداد کاربران اینترنت در کشور تونس کشور از 0.1 درصد در سال 2000 یعنی در حدود 100.000 هزار کاربر به حدود 67 درصد در سال 2019 رسیده است یعنی تونس یک رشد تقریباً66 درصدی را در دو دهه اخیر تجربه داشته است. که از این تعداد 7.8 میلیون نفر کاربر اینترنت، تعداد7.5 میلیون تونسی کاربر فیسبوک و 2 میلیون کاربر فعال شبکه اینستاگرام هست.

 این تعداد به این معنی هست که حدود 90 درصد کاربران تونسی اینترنت، عضو شبکه اجتماعی فیسبوک می‌باشند؛ در حقیقت حدود73 درصد از کل جمعیتتونس عضو شبکه اجتماعی فیسبوک می‌باشند، یعنی از هر سه نفر تونسی دو نفر عضو شبکه اجتماعی فیسبوک هست. و تقریباً بیش از نیمی از جمعیتتونس کاربر اینترنت می‌باشدیعنی از حدود 3/2 به اینترنت دسترسی دارد.

 


اکنون اگر فرض را بر این بگیریم که هر خانواده به صورت میانگین 4 نفر میباشد که یک استاندارد جهانی می‌باشد تقریباًسه نفر در هر خانواده تونسی به طور نسبی کاربر اینترنت بر شمرده می‌شود. همچنین لازم به اشاره که کشور تونس اکنون با جمعیت 11.5میلیونی دارای تعداد 14.5 میلیون تلفن همراه می‌باشد.

جدول شماره (17). رشد کاربران اینترنت در کشور تونس _2019

سالتعداد کاربرانجمعیتدرصدمنبع
2000100,0009,666,9001.0 %افریقا تلکام _ ITU
2006953,00010,228,6049.3 %افریقاتلکام _ ITU
20081,618,44010,342,25315.6 %افریقاتلکام _ ITU
20091,765,43010,383,57717.1 %افریقاتلکام _ ITU
201138.561.12310.9852.56338.6افریقاتلکام _ ITU
20165,800,00011,134,58852.1 %افریقاتلکام _ ITU
20186.453.35211.023.35653.2افریقاتلکام _ ITU
20197,898,53411,783,16867.0%افریقا تلکام _ ITU

 

جدول شماره (18). درصد حضور کاربران جوان تونسی در رسانه های گوناگون اجتماعی _ 2019

نام شبکه اجتماعیتعداد کاربران (حدودی)درصدمنبع گزارش دهنده
فیس بوک7.5 میلیون کاربر90 %Hootsuite report
یوتیوب حدود 3.5 میلیون کاربر50 %Hootsuite report
واتس آپ 4.5 میلیون کاربر%60افریقا تلکامITU
فیس بوک مسنجر6 میلیون کاربر%80Hootsuite report
اینستاگرامحدود 2 میلیون کاربر%35Hootsuite report
توییتر1 میلیون کاربر%15Hootsuite report
گوگل پلاس 1 میلیون کاربر%15Hootsuite report
اسکایپحدود 1.5 میلیون کاربر%19Hootsuite report
لینکدین حدود 1 میلیون کاربر%15Hootsuite report
وایبرحدود 2 میلیون کاربر%35Hootsuite report
اسنپ چت500 هزار کاربر%9Hootsuite report
پینترست حدود 2 میلیون کاربر%35Hootsuite report

 

جدول شماره (19). میزان حضور جوانان تونسی در شبکه های اجتماعی در روز _ 2019

نوع حضورمیانگین ساعت های حضور
حضور در انواع گوناگون شبکه های اجتماعیحدود 9:10
پیام رسانی در شبکه های اجتماعیحدود 4:40 ساعت
تماشای محتوای ویدئویی فیلم، اخبار و…حدود 4:10 ساعت
گوش دادن به موسیقی درشبکه های اجتماعیحدود 1:35 ساعت

 

جدول شماره (20). جمعیت شناسی حضور تونسی ها در شبکه پر طرفدار فیس بوک_ 2019

میانگین سنتعدادمیانگین مردمیانگین زن
کل کاربران فیس بوک در  7.5  میلیون نفر84 %62 %
13 تا 17 سالحدود 1.5 میلیون نفر18 %12 %
18 تا 24 سالحدود 1.2 میلیون نفر17 %13 %
25 تا 34 سالمیلیون نفر 18.5 %17 %
35 تا 44 سال1 میلیون نفر 16.5 % 10 %
45 تا 54 سالحدود 450 هزار نفر7 %5.5 %
55 تا 64 سالحدود 250 هزار نفر4.5 %3 %
بالای 65 سال100 هزار نفر2.5 %1.5 %

 

 

 

جدول شماره (21). رفتارشناسی جوانان تونسی در شبکه پر طرفدار فیس بوک_ 2019

نوع عملکردمیزان
اشتراک گذاری عکس71 %
اشتراک گذاری لینک خبری23 %
اشتراک گذاری ویدئو12 %
اشتراک گذاری موقعیت9 %
لایک نمودن پست های دیگران79 %
کامنت گذاشتن برای پست های دیگران25.5 %
اشتراک گذاری پست های دیگر کاربران5 %

 

میزان محبوبیت ارتش در جامعه مصر و تونس

  • نخست ارتش مصر؛ (دارای محبوبیت در جامعه و تصمیم گیر در سیاست)

بررسی تاریخ مصر نشان‌ می‌دهد که این کشور به‌رغم پیشینه کهن تمدنی‌، تا پیش از دوره «پادشاهی نوین» نیروی مستقل نظامی نداشته‌است و در جنگ‌ها و نزاع‌ها در دوره‌های مختلف با استفاده از مزدوران دیگر کشورها به دفاع از سرحدات خود می‌پرداخته‌است. اولین‌بار در زمان عثمانی است که سربازی به نام محمدعلی توانست نیرویی در حدود 250 هزارنفر را سازمان‌دهی ‌کند اما پس

 

از او،انگلستان با رخنه در تمامی ابعاد نظامی مصر،ارتش این کشور را منحل ‌کرده،خود با بازسازی آن زیر نظر افسران انگلیسی،در عمل،ارتش این کشور را به زیرفرمان خود برد (حسینی، 1381: ‌337). با اوج‌گیری ناسیونالیسم مصری پس از جنگ جهانی اول، انگلستان مجبور شد در چند مرحله اختیارهایی را به ارتش مصر داده، خود به‌تدریج عقب‌نشینی‌کند. پس از جنگ جهانی دوم و با اعلام موجودیت رژیم غاصب اسرائیل، مصر در چهار مرحله با این کشور به جنگ واردشد؛ اولین‌بار در 1948 تا 1949 این اتفاق‌افتاد و در ادامه در سال‌های 1967‌، 1970 و 1973 با اسرائیل، روبه‌رو شدند (حسینی، 1381: 338 تا 341).شکست مصر از اسرائیل در جنگ 1948 که دلیل عمده آن را فساد و ناکارآمدی دستگاه دولتی ملک فاروق (پادشاه وقت مصر) بیان‌می‌کنند، موجب شد تا در سال 1952 گروهی موسوم به جنبش افسران آزاد، کودتایی نظامی را برنامه‌ریزی‌کنند که خود به نقطه عطفی در تاریخ مصر انجامید. کودتای ۲۳ جولای ۱۹۵۲ که اغلب، نوعی انقلاب تلقی‌می‌شود، نشانگر آغاز استقلال رسمی مصر است. افسران آزاد، شورای فرماندهی انقلاب را پایه‌گذاشتند و دوره‌گذار را اعلام‌کردند. در ۱۹۵۶، قانون اساسی جدید تصویب‌شد و به جمال عبدالناصر، قدرت‌های بسیاری ازجمله حق انتصاب وزرا داده‌ شد. در جبهه‌ اقتصادی، صنعتی‌شدن و ملی‌سازی، بالاترین اولویت‌ها را یافتند. کودتا مصر را به کشوری تبدیل‌کرد که در آن، حکومت تحت تسلط ارتش، اهداف و جهت اقتصاد را کنترل‌ می‌کرد؛ هم‌زمان با این تحولات، تغییری درون طبقه‌ حاکم رخ‌داد به‌طوری‌که نفوذ بورژوازی صاحب زمین به نفع طبقه‌ا‌ی جدید از صنعت‌گرایان کاهش‌یافت. به لحاظ تاریخی ضد بریتانیایی‌ بودن، جنبش افسران آزاد و جنگ‌های مصر با اسرائیل، نقش مهم تاریخی ارتش را در تصور عموم مردم مصر تقویت‌کرد. لیکن پس از جنگ با رژیم صهیونیستی، ارتش مصر در نگاه مردم به نگهبان سرزمین و هویت ملی در برابر تجاوز احتمالی اسرائیل تبدیل‌شد چراکه در آن مقطع تاریخی، دنیای عرب به‌خصوص مصر، هویت ملی خود را در چارچوب منازعه با هویت صهیونیسم و اسرائیل تعریف‌ می‌کرد؛ براساس این، حکومت ناصر، نقش سیاسی برجسته‌ای برای ارتش در درون طبقه‌ی حاکم درنظر گرفت و عرصه را برای کنترل ارتش بر ابزارهای تولید، صنعت، خدمات و… فراهم‌ آورد؛ علاوه‌ براین، پس از ۱۹۵۲، ارتش خود را نیرویی ضداستعماری معرفی‌کرد و رهبران ارتشی مانند ناصر شرح‌دادند که زمینه‌های کودتای ۱۹۵۲ را بایستی ابتدا به ‌واسطه‌ حضور بریتانیا در مصر دانست و نیز در فساد مشهود سلطنت جستجوکرد؛ این اعتبارنامه‌های ضداستعماری و لفاظی ملی‌گرایانه‌ همراه آن که بر توسعه صنعتی تمرکزداشتند، موجب شد، ارتش حجمی عظیم از مشروعیت را نزد مردم به‌دست‌آورد که همچنان بیش از نیمی از جامعه همچنان به آن باور دارد.

*ملی‌کردن کانال سوئز در ۱۹۵۶ به‌عنوان نمایش واضح موضع ضداستعماری رژیم جدید، نقش ایفاکرد و تحولی به‌شدت مردم‌ پسند برای مصریان ساخت؛ برای ارتش، این میراث مردمی تا به‌ امروز هم ادامه‌داشته‌است. دست آخر، نه‌تنها دو جانشین ناصر از ارتش بیرون ‌آمده‌اند،بلکه نظام ‌وظیفه‌اجباری تضمین‌می‌کند که پیوندهایی میان نهاد ارتش و جمعیتی گسترده ‌تر از مردم وجود دارد(Salem, 2013:p2).

ریاست‌جمهوری سادات، از تغییر در سیاست خارجی مصر، هم در سطوح سیاسی و هم اقتصادی حکایت‌داشت. ازلحاظ اقتصادی، سیاست «انفتاح» سادات، بازارهای مصر را به‌ وجود آورد و به سرازیرشدن سرمایه‌گذاری خارجی مستقیم منجرشد. از نظر سیاسی، مصر، معاهده‌ صلح ۱۹۷۹ را با اسرائیل امضاکرد که نه‌تنها به تنش میان مصر و سایر کشورهای عربی، بلکه میان سادات و شخصیت‌های اصلی سیاسی و نظامی انجامید که با معاهده ‌صلح، مخالف بودند؛ پس از امضای این معاهده، وزیرخارجه، محمد ابراهیم کامل گفت: «من خفت، انزجار و اندوه مردم را شاهد بودم زمانی که این تراژدی به وقوع پیوست» پس از امضای معاهده‌ صلح با اسرائیل در ۱۹۷۹، ارتش مصر دریافت ‌کننده دومین حجم عظیم کمک نظامی از جانب آمریکا بوده‌است. میان سال‌های1948تا2011،آمریکا بیش از 6/71 میلیارد دلار به مصر از لحاظ مالی کمک ‌کرده‌است (ذوالفقاری،1393: 33). پس از امضای معاهده صلح با اسرائیل در ۱۹۷۹ به این سو، هرساله ارتش مصر بیش از 3/1 میلیارد دلار کمک نظامی مستقیم از آمریکا دریافت‌می‌کند و حدود 80 درصد هزینه تهیه ادوات و تجهیزات نظامی وزارت دفاع مصر را آمریکا تأمین‌می‌کند (ذوالفقاری،1393: 33)؛ این روابط گسترده نظامی مالی با آمریکا، وجهه‌ای دیگر نیز دارد؛ ارتش مصر، هرگز تصمیمی و اقدامی اعمال‌ نخواهد کرد که دریافت این حجم عظیم کمک‌های نظامی–مالی را از ایالات متحده به‌ خطر اندازد.

 

 

جدول شماره (22). وضعیت ارتش مصر_ 2019

ساختار ارتش مصرتعداد نفرات
میانگین سنی ارتش مصر 18 تا 49 سال است
قدرت آتش رتبه 12 از میان 137 کشور دارای ارتش
زمینی685 هزار نفر
هوایی50 هزار نفر
دریایی32 هزار نفر
قرارگاه پدافندی ارتش مصر17 هزار نفر
گارد جمهوری10 هزار نفر
گارد ملی (نیروی ذخیره)حدود 350 هزار نفر ذخیره تحت عنوان گارد ملی
بودجه ارتش مصر 11 میلیارد دلار
کمک نظامی سال 2019 ایالات متحده 1.3 میلیارد دلار
3 درصد از تولید ناخالص داخلی
بر طبق مطالعات انجام شده در کشورهای عربی از هر 10 نفر مصری 7 نفر خواهان حکومت نظامی ها هستند.
میزان محبوبیت ارتش به عنوان یک نهاد در جامعه مصر حتی در میان جوانان بالای 65 درصد است.

بنابراین در حقیقت منظور از ارتش در کشور مصر: نقش سیاسی ارتش هست که سابقه تاریخی آن از تأسیس این کشور آغاز در دوره جمال عبدالناصر به اوج و تا به امروز با فرود فراز ادامه داشته است؛ در حقیقت، نقش ارتش در مصر به پیشینه حضور آنها در مصر بر می گردد و در واقع  همواره نیرویی عمده در صحنه سیاسی این کشور بعد از دوران پادشاهی بوده است.ارتش از دوران کودتای افسران آزاد به رهبری ناصر تا تحولات اخیر نهاد اصلی قدرت در ساختار سیاسی و نظامی مصر بوده است. یعنی هر چند در دوره ای این نقش برجسته تر و در دورانی از قدرت آن کاسته شده است، اما امری که همیشه ثابت مانده است آن است که ارتش همواره نهاد موثر قدرت در مصر بوده است. در وضعیت حاضر کشور مصر ارتش به عنوان نهادی که علاوه بر وظائف خود در حوزه نظامی، مسئولیت های رئیس جمهوری را نیز به عهده دارد به نهاد مرکزی قدرت در دگرگونیهای مصر تبدیل شده است. در این حال دو مولفه قدرت را در دورانگذار مصر شاهدیم: نخست ارتش که نماد ساختارهای حاکمیتی چند دهه گذشته و به نوعی حافظ وضع سابق است و دوم نیروهای جوان درون کشور که تلاش دارند به عرصه سیاست و حکومت وارد شود؛ لیکن در این میان نباید فراموش نمود که ارتش همچنان در مصر حتی در میان جوانان محبوبیت دارد. در حقیقت ارتش مصر همواره به خود می بالد که یک از قوی‌ترین ارتش‌های جهان عرب و آفریقا هست و اینکه ویژگی‌های سازمانی خویش را داراست؛ افسران مصری همواره دخالت در سیاست را امری «متعهدانه» تلقی می‌نمایند؛ در واقع افسران مصری در جامعه این‌گونه القاء می‌نمایند که تعلق اخلاقی به خدمت همگانی دارند؛ چراکه افسران مصری در خود می‌بینند که روح قهرمانی و مدیریت توأمان باهم دارند؛ آرمان‌های بلند افسران در ارتش مصر سبب شده است در این کشور دو کودتا (نخستین کودتا 1952) صورت گیرد و نمونه اخیر آن‌ در سال 2103 به وقوع پیوست، با این کودتا و القاء حس «متعهدانه» که عدم کارایی اخوان‌المسلمین مصلحت عمومی جامعه را با خطر روبرو ساخته است ارتش از پتانسیل کنشگران جامعه که مخالف سیاست‌های اخوان بودند به نفع خود حداکثر بهره‌برداری را نمود و با این دلیل که متعهد به حفظ منافع عمومی هست مجدداً به دخالت در سیاست مبادرت ورزید(Gasiorowski,2013).

 

  • دوم ارتش در تونس؛ (حضوری کمرنگ در سیاست اما محبوبیت رو به افزایش)

در همه ادوار تاریخ معاصر ‌خاورمیانه و شمال‌آفریقا نقش ارتش در سیاست کشورها غیرقابل کتمان بوده است؛ لیکن این نقش در پس از سرنگونی ملک فاروغ در تاروپود کشور مصر رسوب نموده است و تاریخ سیاسی معاصر این کشور را نمی‌توان بدون نقش ارتش نگاشت چراکه خود ستونی از ستون‌های اصلی اداره و هدایت و سیاست کشور مصر بوده است؛ اما در کشور تونس این نقش بسیار کمرنگ بوده و ارتش بیشتر در این کشور همان نقش اصلی خود یعنی دفاع و امنیت کشور را بر عهده دارد؛ گرچه در تونس نیز بن‌علی خود از افسران پلیس این کشور بود و علیه بورقیبه کودتا نمود ولی اساساً ارتش تونس نقش فعالی در دخالت در امر سیاست را نداشته است. ارتش تونس یک ارتش منظم کوچک با پتانسیل کاملاً امنیتی و دفاعی بوده است که پس از استقلال این کشور شکل‌گرفته و در دوران بن علی تا حدودی توسعه می‌یابد ولی توسعه آن نه اندازه نیروهای امنیتی چراکه ارتش تقریباً 50 هزارنفری این کشور در مقابل 120 هزار نیروی امنیتی که در دوران بن‌علی سازمان‌دهی شده بودند ناچیز هست. همچنین مشکل دیگر ارتش تونس بر خلاف دیگر ارتش های منطقه شمال آفریقا مانند مصر این موضوع که نقشی خیلی کوچکی در جنبش های ضد استعماری و ملی گرایانه داشتند از این رو مثلاً به مانند ارتش مصر که افتخار بیرون راندن بریتانیایی ها را دارد، ارتش تونس فاقد چنین افتخاری در جامعه بود؛ اما پس از تحولات سال 2011 نقش و چهره ارتش در جامعه و جوانان بهبود یافت، زمانی که شایعه شد ارتش از دستور شلیک به معترضین امتناع ورزیده است همچنین نقشی که بلافاصله در زمینه تامین امنیت پس از تحولات سال 2011ایفا نمود سبب شد میزان توجه به ارتش در جامعه افزایش یابد.

 

جدول شماره (23). وضعیت ارتش تونس_ 2019

ساختار ارتش تونستعداد نفرات
میانگین سنی ارتش تونس 18 تا 52 سال است
قدرت آتش رتبه80 از میان 137 کشور دارای ارتش
زمینیحدود 41000هزار نفر
هوایی4000 هزار نفر
دریایی4800 هزار نفر
گارد ملی (نیروی ذخیره)حدود 12 هزار نفر ذخیره تحت عنوان گارد ملی
بودجه ارتش تونس 550 میلیون دلار
*دریافت کمک های محدود نظامی از سال2011 جهت مبارزه با گروه های تروریستی بنیادگرای از کشورهای ترکیه، فرانسه، اتریش و آمریکا
1.3 درصد از تولید ناخالص داخلی
*بر طبق مطالعات انجام شده در کشورهای عربی از هر 10 تونسی 2 نفر خواهان حکومت نظامی ها بوده است.
*میزان محبوبیت ارتش به عنوان یک نهاد در جامعه تونس پس از سال 2011 خصوصاً در میان جوانان در حال رشد و افزایش است.

 

 

میزان و سطح محبوبیت اجتماعی رهبران مذهبی و غیرمذهبی در مصر و تونس

شاید این بحث را باید کلی در مورد همه جوامع عرب مطرح نمود؛ چرا که نتایج اغلب نظرسنجی های داخلی در کشورهای عربی به شکل کلی نشان میدهد که مردم در جوامع کشورهای به رهبران خود اعم از غیرمذهبی و مذهبی بی اعتماد شده اند و محبوبیت خود را تا حد زیادی از دست داده اند؛ به عنوان نمونه نتایج یک نظر سنجی(گروه تحقیقات بارومترعربی دانشگاه پرینستون) که در فاصله سال های 2018 و 2019 از میان 25 هزار فرد بالای 18 سال در کشورهای عرب نشین، تونس، مصر، مراکش، عراق، اردن، لبنان، فلسطین، الجزایر انجام شده است؛ در مرحله نخست اعتماد و محبوبیت گروه های عرب اسلامی به شدت کاهش یافته است و در مرحله دوم اعتماد و محبوبیت رهبران غیرمذهبی و سکولار در حال کاهش است؛ به عنوان نمونه در تونس النهضه در انتخابات موفق نشد، پیروزهای اولیه را حفظ نماید و یا در مصر اخوان المسلمین سقوط نمود، سقوطی که حمایت مردمی را در پی داشت؛ در این نظر سنجی تنها لننان است که اعتماد جوانان خصوصاً به رهبران مذهبی مانند رهبر حزب الله در حال افزایش هست؛ همچنین در مورد نگاه فراملی جوانان این کشورها به دیگر رهبران کشورهای اسلامی و غیر اسلامی به ترتیب در کشورهای تونس، الجزایر، مراکش، لیبی، فلسطین، لبنان و در نهایت مصر با سیاست های رجب طیب اردوغان با وجود مذهبی بودن و حمایت از احزاب اسلام گرای موافق بوده و دارای محبوبیت در میان جوانان است؛ براساس این نظر سنجی جوانان سیاستهای خارجی اردوغان در جهان اسلام را بیشتر حمایت نموده و اردوغان در نسبت با سیاستهای پوتین و دونالدترامپ در جهان اسلام از حمایت بیشتری برخوردار بوده است. لازم به اشاره است که جو سیاست گریزی و مذهب گریزی در میان جوانان کشورهای تونس و مصر خصوصاً در فاصله سنی 25 تا 35 سال به شدت در حال افزایش هست و غالب دیگر علاقه ای به مسائل سیاسی و مذهبی ندارند؛ به عنوان نمونه در تونس افرادی که خود غیر سیاسی و غیر مذهبی می دانند از 10 درصد در سال 2013 به 14.5 درصد در سال 2019 افزایش یافته است؛ پیامد چنین سیاست گریزی به طبع کاهش سطح محبوبیت رهبران کشورهای عربی را در پی داشته است؛ از سوی دیگر پلورالیسم شکل گرفته در کشورهای مانند تونس و مصر در لایه زیرین اجتماعی سبب شده که دیگر رهبران به مانند گذشته کاریزمای رهبری نداشته باشند یکی از دلایل شکل گیری این سطح از پلورالیسم در لایه زیرین اجتماع در تونس و مصر افزایش آگاهی های سیاسی و اجتماعی به مدد رشد فزاینده شبکه های اجتماعی در وب 2 و وب 3 در این کشورها هست. در حقیقت باید اشاره نمود که جهان عرب دوره‌های زمانی ملی‌گرایی عربی، اندیشه‌های چپ، مذهبی گرایی و… را پشت سر نهاده بودند و درحال پی ریزی جامعه پس از این تحولات هست، چرا که در حقیقت در این دوره جوانان جانب هیچ اندیشه سیاسی از سکولار تا اسلام را نگرفتند و این اندیشه‌های سیاسی بودند که همراه با جوانان شدند؛ گرچه پس از تحولات سال 2011 گروه های اسلامی تفوق و پیروزی یافتند؛ ولیکن گروه های اسلامی در بازخوانی هنجارهای اسلامی بدون تاسیس دولت اسلامی موفق نبودند؛ گرچه النهضه در تونس تاحدودی با چرخش هایی که انجام داده است تلاش کرده همچنان سطح محبوبیت خود را حفظ نماید؛ ولی در مصر این موضوع هرگز رخ نداد و در نهایت زمینه های حذف اخوان آغاز شد. رهبران و گروه های سیاسی و احزاب اعم از مذهبی و غیرمذهبی باید امروز در نظر گیرند که در جهان عرب یک فرآیند فردیت و فردگرایی به وقوع پیوسته و در حال رشد و گسترش بی سابقه است؛ لیکن تکثر شکل گرفته در جامعه به حوزه سیاسی، اجتماعی، دینی و اعتقادات تسرییافته است؛ تا جایی که در این جوامع باورها و اعتقادات سیاسی، اجتماعی و مذهبی از حالت قشری خارج شده و باور فردی موضوعیت پیدا کرده است؛ منظور این هست که فردی شدن باورها و اعتقادات امکان گزینش در حوزه های سیاست، اجتماع، مذهب و… تغییر داده است.

میزان و تعداد اعتراضات در کشورهای تونس و مصر پس از تحولات سال 2011

در اغلب کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا دورنمای تغییر انقلابی برای دموکراسی و عدالت اجتماعی،از سال 2011، مأیوس‌کننده شد؛ در حقیقت آنچه جوانان ابتدا تصور می نمودند در عمل و در واقعیت شکل منسجم به خود نگرفت؛ لذا پس از سال 2011 مجموعه اعتراضاتی مجدد در کشورهای مصر و تونس شکل گرفت؛ در مصر که حتی با وارد شدن ارتش به سقوط دولت اسلام گرای اخوان المسلمین انجامید؛ اما در تونس روند اعتراضات پس از سال 2011 شکل و شیوه دیگر به خود گرفت؛ اسلام‌گرایان تونسی حزب النهضه کمتر از اخوان‌المسلمین مصری جزم‌اندیش بودند. اما دو دلیل دیگر نیز اثرگذار شد نخست اینکه ارتش تونس بسیار ضعیف‌تر از ارتش مصر بود و دوم اینکه اتحادیه های کارگری در تونس که دارای قدرت زیادی هستند اهل این نبودند که بخواهند از راه های غیر سیاسی به مطالبات خود برسند؛ هر چند در این میان دو تن از رهبران چپ‌گرا، شکری بلعید و محمد براهمی، به دست سلفی‌ها، ترور شدند و این بر شدت اعتراضات افزود و در حقیقت خود بدل به زمینه فشار بیشتر بر روی النهضه بود که تحت این فشارها به عقب نشینی نماید و مجالی برای نگارش و تصویب قانون اساسی‌ سکولارتر و فمینیستی‌تر در پاییز و زمستان 2013 و 2014 فراهم آورد.

لازم به یادآروی است که گرچه مطالبات و خواست‌های معترضان در کشورهای مختلف عربی حتی در مصر و تونس به رغم نزدیکی نیز حاوی تفاوت‌هایی است، اما رفع تنگناها و معضلات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و میان‌نسلی از شاخص‌های مشترک خواست‌های آنهاست. انتظار غالب این بوده که رفع این مشکلات زمینه‌ساز «زندگی آبرومندانه و توام با حرمتی» شود که ایده‌آل اکثر معترضان بوده و هست؛  اغلب کشورهای درگیر اعتراض و قیام با چالش‌های ناشی از رشد و جوانی جمعیت خود و معضلات ناشی از ایجاد اشتغال برای آنها مواجه بوده‌اند. به عنوان نمونه گزارش سازمان ملل در باره توسعه انسانی در کشورهای عربی همچنان نشانگر این واقعیت است که حکومت‌های اغلب این کشورها در کاهش نابرابری‌های اجتماعی و توسعه شاخص‌های انسانی کارنامه چندان موفقی نداشته‌اند. در حقیقت نه‌تنها عواملی که باعث نارضایتی مردم و شکل‌گیری تحولات در جهان عرب (2011) شده بود به قوت و شدت قبل باقی ماند که وضعیت اقتصادی نیز چندان رشدی را تجربه نکرده است؛ لیکن برخی دولت‌ها برای کنترل وضعیت به ایجاد تغییرات اجباری برای مدیریت تقاضای تغییر و سیاست‌های بازتوزیعی روی آوردند. در کشورهایی که تقاضا برای تغییر زیاد نبود، نهادهای قانونی اساسی قوی وجود داشت و طرح‌های توزیع مجدد سخاوتمندانه‌ای اجرا شد، دولت‌ها توانستند شکاف‌های اجتماعی را پوشش دهند و از تبدیل شدن اعتراضات به قیام‌های خشونت‌آمیز جلوگیری کنند. در مقابل در کشورهایی که زیرساخت‌ها و قراردادهای اجتماعی عملاً از بین رفته بود و تقاضا برای تغییرات زیاد و شدید بود، اعتراضات خیلی سریع به شورش تبدیل شدند. در کشورهایی که نهادهای قانونی برقرارکننده نظم در آنها ضعیف بودند (به عنوان مثال لیبی، سوریه و یمن) اعتراضات به سرعت وارد فاز مسلحانه شدند و در حقیقت از حالت اعتراضی خارج شدند. اما در مجموع در کشور تونس و مصر پس از تحولات سال 2011 مجموعه اعتراضاتی را شاهد هستیم که در این بخش عنوان خواهد شد.

نخست اینکه چرا اعتراضات دیگر به مانند گذشته موثر نیست، شاید پاسخ در نمودار زیر باشد:

نمودار شماره (1). دلایل عدم شکل گیری اعتراضات موثر_ 2019

اما به هر روی در دو کشور مصر و تونس شاهد اعتراضاتی پس از سال 2011 هستیم که در جدول های زیر نمایان هست:

جدول شماره (24). مجموعه اعتراضات کشور مصر پس از سال 2011

تاریخرخدادنتایج رخداد
25 ژانویه 2012اولین سالگرد قیام 2011 مصر دادن شعادرهای احساسی توسط جوانان
28می 2012*اعلام نامزدهای دور دوم انتخابات در مصر (احمدشفیق از سیاست مداران قدیمی دوره مبارک و محمد المرسی از اخوان المسلمین)

 

*شکل گیری جنبش انقلابی جوانان بدون جنبش

و نامزدموثر و مصلوب.

آغاز مجدد اعتراض جوانان به دلیل حذف از صحنه سیاسی.
24 ژوئن 2012انتخابات رئیس جمهور مرسیاعتراض محدود برخی از احزاب و گروه های سیاسی
22 نوامبر 2012*آغاز اعتراضات گسترده در مصر بر علیه دولت محمد المرسی

 

*مشکلات تصویب قانون اساسی جدید و بی اعتباری آن

اعتراض جوانان در شهرهای قاهره، اسکندریه و…
26 نوامبر 2012تشیع جنازه “صلاح” جوان جنبش 6 آوریل (گیکا)اعتراض و درگریری جوانان با نیروهای پلیس
25 ژانویه 2013دومین سالگرد انقلاباعتراض جوانان
30 ژوئن 2013شدت یافتن اعتراضات گسترده بر علیه محمد المرسی و آغاز کمپین یا جنبش التمرداعتراض، ناآرامی و شورش در شهرهای مصر
3 جولای 2013کودتای نظامی بر علیه دولت محمد المرسی با حمایت کامل و قاطع مردمی در مصر و سقوط اولین دولت اخوان المسلمیناستقبال و شادمانی در شهرهای مصر
26 جولای 2013آغاز اعتراضات ضد کودتا جنبش اخوان المسلمین بر علیه السیسی فرمانده کودتای ارتش*تحصن اخوان المسلمین

 

*حضور خیابانی مردم هوادار ارتش

14 آگوست 2013حمله نیروهای امنیتی به میدان رابعه*کشته شدن صدها نفر از هواداران اخوان المسلمین که تحصن کرده بودند.

 

* شکل گیری نماد رابعه در جهان اسلام

19 نوامبر 2013اولین اعتراض فراگیر جوانان مصری بر علیه دولت نظامی السیسی*شعارهای گسترده علیه نظامی ها

 

*سرکوب توسط نیروهای امنیتی

گرچه تاکنون اعتراضاتی در برخی شهرها و دانشگاه های مصر صورت گرفته است ولی فراگیر نبوده و صرفاً بعد از چند روز با سرکوب نیروهای امنیتی دولت السیسی مواجه شده است.

 

جدول شماره (25). مجموعه اعتراضات کشور تونس پس از سال 2011

تاریخرخدادنتایج رخداد
11 و 12 ژوئن2012اعتراضات بر علیه یک نمایشگاه هنری ضد اسلامی

 

 

اعتراضات اسلام گرایان سلفی در پایتخت
14 سپتامبر 2012حمله به سفارت آمریکا به دلیل پخش یک فیلم ضد اسلامی*کشته شدن تعدادی مهاجم

 

* اعتراضات خیابانی

27 نوامبر 2012اعتراضات در شهرهای جنوب غربی تونس به دلیل مسائل ناامنیدستگیری 300 نفر
5 ژنوایه 2013اعتراضات در دانشگاه به دلیل جلوگیری از ورود زنان با پوشش نقاب (برقع) به امتحانات دانشگاهاعتراضات چند روزه در دانشگاه ها
6 فوریه 2013ترور شکری بلعید و قبل تر از آن محمد البراهمی*اعتراضات سراسری در تونس

 

*استعفای دولت حماد جبالی

دسامبر2018 و ژانویه2019اعلام جنبش و کمپین جلیقه قرمزها در تونس*اعتراضات خیابانی

 

* طرح 22 خواسته اجتماعی و اقتصادی

*جنبش جلیقه قرمزها گامی در مسیر مبارزه برای بازپس‌گیری کرامت و عزت تونسی‌هاست.

* اعلام پایبندی به اعترضات مسالمت آمیز.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟