ایران- ایالات متحده، دور شدن سایه جنگ، اما برای چه مدت؟

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید

آتش بس، متارکه جنگ، کاهش درگیری ؟ از تنش بین ایران و ایالات متحده کاسته شده، اما با آن که هیچ یک از دو طرف خواهان جنگ نیست، وضعیت همچنان بی ثبات است. این وضع چگونه می تواند متحول شود ؟ در این مورد با نیسان رفعتی، تحلیلگر اصلی امور ایران در «گروه بحران بین المللی»( International Crisis Group) گفتگو کرده ایم:

سیلون سیپل: هدف کوتاه مدت ترامپ در قتل سردار قاسم سلیمانی چه بود ؟ آیا هدف دراز مدت هم داشت ؟

نیسان رفعتی: این قتل درپی بالاگرفتن تنش هایی که درماه مه ٢٠١٩، هنگام اِعمال تحریم های آمریکا علیه [حکومت] ایران، به اوجی تازه رسید آغاز شد. جمهوری اسلامی در دو زمینه واکنش نشان داد: نخست اعلام کرد که به تدریج از تعهدات خود در چهارچوب «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام)، که حاوی محدود سازی شدید توسعه برنامه هسته ای نظامی ایران و در سال ٢٠١۵ امضاء شده بود سرباز می زند (١)، و در سطح منطقه هم دست به یک رشته تهاجم زد که مهم ترین آنها بمباران دو پالایشگاه عربستان سعودی در ١۴ سپتامبر بود و اخیرا، حمله علیه هدف های نظامی آمریکایی در عراق را چند برابر کرد که آمریکایی ها آنها را به عامل این حمله ها بودن متهم می کنند.

این چهارچوب کلی است. در نهایت به یک پایگاه آمریکایی در کرکوک با موشک حمله شد که موجب کشته شدن یک پیمانکار آمریکائی گردید و پیامد آن حمله های آمریکا در عراق و سپس حمله به سفارت آمریکا در بغداد توسط گروهی از تظاهرکنندگان بود. پس از حمله به پالایشگاه های سعودی، ترامپ به طور ضمنی اعلام کرد که تا زمانی که تهدید مستقیمی متوجه هدف های آمریکایی نباشد، دست به اقدامات تلافی جویانه نخواهد زد. این «خط قرمز» او بود. پس از آنچه که در کرکوک و بغداد گذشت، او به این نتیجه گیری رسید که از این خط قرمز عبور شده است.

ناکافی بودن فشارهای اقتصادی

سیلون سیپل: با این حال، او قبلا این احساس را به وجود آورده بود که «گزینه مسلحانه» را کنار نهاده است ؟

نیسان رفعتی: آری، اگرچه پس از بمباران پالایشگاه های سعودی، آمریکا دست به حملات سایبری علیه منافع ایران زد، اما زمانی رسید که دولت ترامپ متوجه شد که به رغم افزایش شدید، و از دید خودش کارآمد، فشارهای اقتصادی بر تهران، نتوانسته به دو هدف دونالد ترامپ درمورد ایران دست یابد: نخست محدود کردن توانایی عملی تهران در منطقه و سپس وادار کردن آن به آمدن سر میز مذاکره برمبنای خواست هایی که واشنگتن درنظر داشت بر آن تحمیل کند. هدف آمریکا از قتل قاسم سلیمانی بالابردن شدید سطح بازدارندگی بود. برتری نظامی هم بر فشارهای اقتصادی، که ترامپ اعلام کرده شدیدتر خواهد شد، افزوده شد.

سیلون سیپل: عواقب کوتاه مدت این عمل در رابطه ایران- آمریکا یا خاور نزدیک چه خواهد بود ؟

نیسان رفعتی: نخست به این توجه کنیم که قتل سلیمانی موجب بالاگرفتن احساسات ملی در ایران شد. کمی پیش از آن، در بسیاری از شهرهای کشور تظاهراتی علیه وخامت وضعیت زندگی برگزار شده بود. من شخصا فکر می کنم که این تظاهرات عمومی می تواند درایران ازسر گرفته شود، زیرا مشکلات اجتماعی- اقتصادی واقعا وخیم است. اما در مرحله اول، ترامپ نوعی از وحدت ملی ناگزیر به وجودآورد و تشدید تحریم اقتصادی آمریکا بر ایران، موجب مقاومت سرسختانه ایرانی ها خواهد شد.

نتیجه دوم این است که واکنش ایران به کشته شدن سلیمانی، تاکنون بسیار حساب شده ومعتدل بوده است. درحال حاضر، هیچ یک از دوطرف خواهان بالاگرفتن تنش ها نیست، اما این به معنای آن نیست که تشدید درگیری غیرممکن است. این امر می تواند حتی به رغم اراده بازیگران انجام شود. تا زمانی که کاهش تنش آغاز نشود، همواره خطر ازسرگیری آن وجود دارد. کانون های رودررویی، مانند عراق، یمن، عرصه سایبری و غیره کم نیست.

شبکه های همچنان فعال

سیلون سیپل: عواقب درازمدت تر چه می تواند باشد ؟

نیسان رفعتی: جنبه نمادین قتل سلیمانی در ایران از بین نخواهد رفت. تا زمانی که زندگی تحت تاثیر محاصره آمریکا باشد، ایران خواهد کوشید که از خود دفاع کند. این کار را یا از طریق شبکه هایی که سلیمانی ایجاد کرده، و از بین نرفته اند، می کند و یا با فعال کردن نیروهای نیابتی خود در منطقه و یا با اقدام های مخفیانه ای که مسئولیتش قابل اثبات نباشد. تصور کنید که، حتی در حالت ضعف، این که ایران دست روی دست بگذارد احتمال کمی دارد.

مشکل در این است که نه ترامپ و نه ایرانی ها خواستار یک جنگ کامل نیستند، اما مشکلات زیادی بر سرراه تنش زدایی وجود دارد. وضعیت به نوعی است که، معمولا، نقش میانجی ها اهمیت می یابد. اما آمریکایی ها این را نمی خواهند و ایرانی ها نیز از نقشی که اروپایی ها می خواهند به عنوان میانجی بازی کنند ابدا راضی نیستند. درحال حاضر، فقدان تماس و ارتباط بین دو طرف آمریکایی و ایرانی، بزرگ ترین خطر برای آینده درگیری های انباشته آنها است. تا زمانی که دو طرف به گفتگو نپردازند، وضعیت همچنان گروگان اشتباه محاسبه طرفین خواهد بود و یک رویداد ناگهانی می تواند آغازگر وضعیتی بدتر شود.

هشدار تهران به نیروهای نیابتی

سیلون سیپل: آیت اللله خامنه ای، رهبر انقلاب اسلامی، از هواداران خود در منطقه خواسته که دست به اقدامات تلافی جویانه علیه ایالات متحده نزنند. او می گوید که پاسخ قتل سلیمانی را تنها حکومت ایران خواهد داد. معنی این حرف ها چیست ؟

نیسان رفعتی: این حرف ها را به دو صورت می توان تفسیر کرد. نخست، به عنوان تاکید بر سرسختی. به [حکومت] ایران حمله شده، تنها حکومت است که نوع پاسخ را تعیین می کند. همچنین می توان آن را هشدار تهران به طرفدارانش در منطقه تعبیر کرد. به عنوان نمونه، درمیان قربانیان موشکی که سلیمانی را کشت، ابومهدی المهندس، رئیس شبه نظامیان وابسته به ایران [حشد الشعبی]، که با «سازمان حکومت اسلامی» (داعش) جنگیده بودند نیز قرار داشت. آنچه خامنه ای می گوید می تواند بیانگر نگرانی حکومت از این باشد که ببیند نیروهای نیابتی اش دست به حمله ای ناگهانی علیه منافع آمریکا بزنند و ایالات متحده از آن برای متهم کردن [حکومت] ایران به عاملیت آن استفاده کند و دست به تهاجمی سنگین بزند. خامنه ای می خواهد اطمینان یابد که مهار وضعیت را در دست دارد و کسی کشور را به وضعیتی ناخواسته نمی کشاند.

موضوع عراق

سیلون سیپل: درحال حاضر، عراق می تواند میدان اصلی رودررویی ایالات متحده و ایران باشد. آیا هدف راهبردی تهران این است که نیروهای آمریکایی هنوز حاضر در عراق را به ترک این کشور وادارد ؟

نیسان رفعتی: برای تهران فقط مسئله خروج نیروهای آمریکایی از عراق مطرح نیست، بلکه می خواهد آنها را از سراسر منطقه بیرون براند. [حکومت] ایران این را بدون ابهام می گوید. در چنین وضعی، می توان پرسید که حاصل این وضعیت چه خواهد شد و سیاست واقعی ایران چیست. زیرا منافع ایران در این که همسایه اش غرق در هرج و مرج شود نیست. اما این روشن است که هنگامی که داعش ظهور کرد، حضور آمریکا در عراق به غلبه بر بی ثباتی ناشی از آن کمک کرد. عزیمت کامل نیروهای آمریکایی از عراق، الزاما به نفع ایرانی ها نیست.

سیلون سیپل: آیا آنها به این امر واقفند ؟

نیسان رفعتی: فکر می کنم که آری. وضعیت هایی وجود داشته که منافع ایالات متحده و ایران به هم نزدیک شده است. چنین موقعیتی پس از سوء قصدهای ١١ سپتامبر ٢٠٠١ در افغانستان به وجود آمد. می تواند در عراق هم به وجود آید. نفع ایران در این است که ازنظر سیاسی ایالات متحده را در خاورنزدیک تضعیف کند، اما این به معنای آن نیست که بخواهد نیروهای آمریکایی به طور کامل از عراق خارج شوند، به ویژه از این جهت که دغدغه فردای پر هرج و مرج آن را خواهد داشت.

سیلون سیپل: آیا ایران این امکان را دارد که مانند سال ١٩٨٠ – گروگان گیری کارکنان سفارت آمریکا در تهران-، بتواند از راه اقدام های سیاسی بر نتایج انتخابات آمریکا در نوامبر ٢٠٢٠ اثر بگذارد ؟

نیسان رفعتی: این پرسشی خیلی فرضی است. البته می تواند به این فکر کند و احتمال زیاد دارد که بخواهد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری شکست بخورد. اما فکر نمی کنم در این مسیر حرکت کند بلکه خود را برای همه گزینه ها از جمله تجدید انتخاب ترامپ آماده می کند. به علاوه، آیا بالا گرفتن تنش با نزدیک شدن موعد انتخابات به نفع حریفان ترامپ خواهد بود یا خود رئیس جمهوری ؟ اکنون زمان برای پیش بینی این امر خیلی زود است.

سیلون سیپل: آیا اکنون بیش از قبل از قتل سلیمانی به جنگ نزدیک شده ایم؟

نیسان رفعتی: اگر این پرسش را فردا از من بکنید، پاسخی متفاوت از امروز می دهم… این که جنگ درپی قتل سلیمانی درنگرفته، به معنای آن نیست که از آن اجتناب شده است. در زمان حاضر به نظر می رسد که شبح جنگ دور شده است، اما همه چیز برای آن که باز در دستور روز قرار گیرد وجود دارد.

١- و دونالد ترامپ از آن خارج شد

٢- ٢۵ قربانی در میان شبه نظامیان طرفدار ایران 

 

منبع:https://ir.mondediplo.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟