به خصوص که اخیرا هیئت کبار العلمای سعودی گروه اخوان المسلمین را یک گروه تروریستی اعلام کرد. شیخ سلمان العوده، شیخ عائض القرنی و علی العمری، روحانیون سرشناس، نواندیش و منتقدی هستند که بازداشت آنها بازتاب فراوانی در داخل و خارج از عربستان سعودی داشته است. از سرنوشت و مکان حبس آنها اطلاعی در دست نیست.
در این میان، شیخ سلمان العوده شخصیتی برجسته و یکی از رهبران جنبش موسوم به «الصحوه» در عربستان است که در دهه 80 میلادی شکل گرفت. او همچنین بهدلیل مشیء متجدّدانه مذهبیاش بسیار مورد توجه و محبوب است بهطوریکه صفحه رسمی او در توئیتر بیش از 13.5 میلیون نفر دنبالکننده دارد.
العوده در سپتامبر 2017، پس از درج یک توئیت که در آن از نزدیکی و حلوفصل اختلافات میان عربستان و قطر ابراز خشنودی کرده بود، دستگیر و بازداشت شد. این در حالی است که تنها سه ماه از تحریمهای عربستان علیه قطر میگذشت. عائض القرنی نیز یک مبلّغ سرشناس، استاد دانشگاه، منتقد خاندان سعودی و نزدیک به شیخ العوده است. علی العمری نیز یک فعال رسانهای تأثیرگذار دینی و سیاسی است. العمری صاحب یک شبکه تلویزیونی بهنام «برای جوانان» بود که مخاطبان زیادی برنامههای آن را دنبال میکردند. به گزارش میدل ایست آی دو منبع آگاه سعودی، بهطور جداگانه اعدام این سه نفر را تأیید کرده و اعلام کردهاند آنها در انتظار محاکمه در دادگاه جنایی ویژه در ریاض هستند. بنابر اعلام آنها، قرار بود جلسه دادرسی در اول ماه می 2020 برگزار شود که بدون ذکر تاریخ دیگری به تعویق افتاد و همچنان اطلاعات جدیدی در این باره درز نکرده است.
با این حال یکی از این منابع که نخواست نامش فاش شود به میدل ایست آی گفت: «آنها (رژیم) پس از صدور حکم اعدام از سوی دادگاه، منتظر چیزی نمیمانند». در همین رابطه منبع دوم نیز گفت: «اعدام 37 تن از فعالان سیاسی شیعه در ماه آوریل 2019 بهمنزله آزمایشی برای رژیم سعودی بود تا واکنشهای بینالمللی را بسنجد. لذا پس از آنکه این مسأله واکنشهای شدیدی را در پی نداشت یا تنها به واکنش معدودی از سران کشورهای مختلف محدود شد، رژیم تصمیم به پیشبرد سیاست حذف این شخصیتها گرفته که بهمراتب از فعالان شیعه اعدامشده، برجستهتر و مهمترند».
البته در این میان باید به این نکته نیز اشاره داشت که با روی کار آمدن «جو بایدن»، رئیس جمهور منتخب ایالات متحده آمریکا، دولت سعودی نمیتواند برنامههای تصفیه خود را همچون دوران «دونالد ترامپ»، رئیس جمهوری کنونی ایالات متحده، که تنها تا یکماه آینده بر سریر قدرت خواهد بود به پیش ببرد. اگرچه نمیتوان بهطور دقیق پیشبینی کرد که آیا این تغییر شرایط بینالمللی، مقامات سعودی را از اعدام این سه شخصیت مذهبی-سیاسی سرشناس باز خواهد داشت یا خیر! همچنین این منبع، زمان اجرای این اعدامها را منوط به افزایش تنشها میان ایران و آمریکا و بحران در خلیج فارس دانسته که فرصت خوبی را برای رژیم فراهم میکند تا در بحبوحه اخبار مربوط به تنشها تصمیمات خود را ظرف چند ساعت عملیاتی کند. از آنجاکه دستگیری و بازداشت علمای منتقد سعودی بویژه شیخ سلمان العوده بازتاب فراوان رسانهای داشته و سازمان ملل متحد، دیدهبان حقوق بشر و انجمنهای صلح اروپا و آمریکا آن را محکوم کرده بودند، طبیعی است رژیم سعودی هرگونه اقدام در محاکمه و اعدام او را با رعایت جوانب احتیاط و در زمان مناسب انجام دهد. اما اتّهامات او و دیگر محبوسین دقیقا چیست؟
اتّهامات علیه شخصیتهای برجسته سیاسی- مذهبی سعودی
اولین اتّهام وارده، وابستگیآنها به سازمانهای تروریستی است. مراد از این سازمانها، آشکارا اخوان المسلمین و شواری اروپایی فتوا و تحقیق است. این مسأله همواره یکی از چالشهای اساسی روشنفکران مذهبی و علمای منتقد رژیم در بیش از سه دهه گذشته بوده است. جنبش الصحوه در دهه 80 میلادی پس از ورود اندیشههای اسلام سیاسیِ اخوان المسلمین مصر به عربستان و متأثر از انقلاب اسلامی ایران، نضج گرفت. در طول سالهای پرفراز و نشیب دهه 80 و 90 میلادی که سالهای جدال میان صحویون و ساختار قدرت سیاسی بود، رژیم همواره اقدامات تروریستی پراکنده در داخل کشور را به این جنبش نسبت میداد و حتی برای تبرئه خود از دخالت مستقیم در حادثه 11 سپتامبر در طلیعه قرن بیستویکم، رهبران و پیروان این جنبش را مسئول این حادثه دانست چراکه بهزعم رژیم، تعالیم آنها در باب دین و سیاست موجد خشونت و افراطیگری است.
گرچه دوره نخست فعالیتهای جنبش الصحوه، تمایلات انقلابی و رادیکالی در دل خود داشت اما پس از 11 سپتامبر همزمان با آغاز تحولات در ساحت فکر و عمل اخوانیهای مصر از اسلام رادیکال به اسلام مدنی، آنها نیز در تعالیم خود تجدیدنظر کرده و انتشار نظرات و درسگفتارهای سلمان العوده در دوره دوم الصحوه نقش سازندهای در تحول آراء صحویون داشت. پایگاه اینترنتی «الاسلام الیوم» (Islam today)که سایت رسمی العوده بود به مرجعی در این راستا تبدیل شد. با این وجود، رژیم هیچگاه تحول در نظام اندیشگی الصحوه و نقش العوده در نمایش اسلام مدنی و رحمانی را عامدانه بهرسمیت نشناخت و همچنان از وابستگی آنها به تشکیلات سازمانی اخوان المسلمین تأکید نمود تا همواره اهرمی برای فشار، سرکوب و انحلال آنها را در اختیار داشته باشد.
دومین اتّهام العوده و همراهانش، تلاش رسانهای در نهادینه کردن بیعدالتی و شکنجه نسبت به زندانیان و نفرتپراکنی نسبت به اقدامات اصلاحی دولت در جامعه بویژه در دوره «محمد بن سلمان»، ولیعهد سعودی، بوده است. و سومین اتّهام که به العوده بازمیگردد وی را وابسته به خاندان پادشاهی قطر و عدم همراهی او با تحریم این کشور توسط ائتلاف دول عربی به رهبری عربستان متهم میکند.
واهمه رژیم از باورهای مشروعیتزدای سلمان العوده
موارد فوق از اهمّ اتّهامات وارده به شیخ سلمان العوده، عائض القرنی و علی العمر است که با اندک تدقیقی میتوان دریافت از پشتوانه حقوقی و کیفری برخوردار نیست. جمال خاشقچی، روزنامهنگار مقتول و منتقد سعودی، پیشبینی کرده بود «رژیم، العوده را اعدام خواهد کرد اما نه بهدلیل وابستگی او به افراطگرایی بلکه بالعکس، بهدلیل میانهروی او… ». به عبارت دقیقتر او بهخوبی واهمه رژیم از العوده را دریافته بود، چراکه او با تعالیم تجدیدنظرطلبانه خود در مورد مذهب حنبلی و سیاست محافظهکار سعودی، موتور تولید مشروعیت رژیم را از کار میانداخت.
به همین دلیل میتوان به علت ائتلاف سیاسی-مذهبی هیأت علمای اَعلام و رژیم در ایجاد محدودیت بر فعالیتهای العوده و هوادارانش و همچنین حبس آنها پی برد و تلاش دوباره برای تروریستی اعلام کردن گروه اخوان المسلمین را درک کرد. شناسایی قرائتهای متعدّد و متنوع دینی، بهرسمیت شناختن حقوق اقلّیتها بویژه شیعیان در کشور، تأکید بر دموکراسی و سازگاری آن با اسلام، تقویت ذهنی جامعه برای پذیرفتن مسئولیت مدنی و نظارت بر حاکمان و… از جمله مهمترین باورهای متأخر شیخ سلمان العوده بوده است.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.