دستیابی به هدف بیرون راندن تمام نیروهای ایرانی در سوریه دشوار خواهد بود و ممکن است غیرقابل تحقق باشد بنابراین باید هدف، انسداد تلاش ایران برای انتقال سلاحهای استراتژیک به حزبالله لبنان باشد.
ایمان منصور: مقام سابق شورای امنیت ملی اسرائیل، رئیس بخش خاورمیانه و آفریقا موسسه استراتژی و امنیت اورشلیم – استاد علوم سیاسی دانشگاه حیفا
ایمان منصور در این مقاله بر این عقیده است که اسرائیل از طریق راهبرد « کارزار بین جنگها» تلاش میکند تا جلوی توسعه و گسترش حضور نظامی ایران در سوریه برای انتقال تسلیحات به حزبالله لبنان را بگیرد. اسرائیل در کنار تلاشهای نظامی خود از ایالاتمتحده ضمن انعطافپذیریهای سیاسی و اقتصادی، زمینه روابط نزدیک بین سوریه و برخی از کشورهای عربی خلیجفارس را فراهم کند.
اهم نکات و گزارههای اصلی مقاله:
اما درعینحال، این تلاش بر عمق روابط استراتژیک سوریه با ایران تأثیر گذاشته است. ورود هیئتهای ایرانی به سوریه ادامه دارد. واحدهای سپاه پاسداران و شبهنظامیان طرفدار ایران به کار خود در سوریه ادامه میدهند (با توجه به نیاز سوریه به کمک در مبارزه با داعش و شبهنظامیان طرفدار ترکیه در شمال غربی کشور)؛ و نفت ایران همچنان به سوریه جریان مییابد.
نویسنده در بخش دیگر مقاله معتقد است جای بررسی دارد که آیا هدف خروج کامل ایران از سوریه واقعبینانه است یا خیر؟ واقعیت این است که هیچ عقبنشینی کامل ایرانی از «بلاد الشام» وجود نخواهد داشت؛ بنابراین، عقلانی است که سیاست را از نظر به حداقل رساندن نفوذ و حضور ایران در سوریه تعریف کنیم و توانایی آن در استفاده از سوریه را بهعنوان پایگاه حمله به اسرائیل از بین ببریم. اسرائیل باید یک سیاست دوگانه (هویج و چماق) اتخاذ کند که بر اساس آن سوریه برای تضمین بقای خود کاملاً به حمایت ایران وابسته نباشد و همچنین اگر بشار اسد آزادی عمل ایران را محدود کند روابط این کشور با غرب بهبود مییابد.
اسرائیل برای رسیدن به اهداف باید اقدامات زیر را در سوریه دنبال کند:
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.