امضای نهایی موافقت نامه صلح سودان و اثرات آن بر فرایند عادی­ سازی با رژیم صهیونیستی

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
سودان در سوم اکتبر سال جاری، شاهد امضای توافقنامه صلح میان دولت سودان و مخالفان موسوم به جبهه انقلابی بود که در شهر جوبا، پایتخت سودان جنوبی برگزار شد و علاوه بر رئیس جمهور کشور میزبان، با حضور گسترده هیئت­ هایی از کشورهای مختلف از جمله سران کشورهای چاد، سودان، سومالی و هیأت­هایی دیپلماتیک از مصر، قطر و عربستان­ سعودی برگزار شد.

جبهه انقلابی متشکل از گروه های مسلح دارفور، جنبش آزادی بخش سودان به رهبری منی آرکو مناوی، جنبش عدالت و برابری، شورای انتقالی به رهبری ادریس یحیی هستند.

مذاکرات صلح دولت خارطوم با جبهه انقلابی سودان یک سال طول کشید و قرار است دولت خارطوم با دیگر گروه های مسلح سودان درباره تحقق صلح و ثبات در این کشور به گفتگو بنشیند‎. بر اساس این معاهده، توافق شد که کشور وارد یک دوره انتقالی 3  ساله گردد، 3 کرسی از شورای رهبری و 6 کرسی وزارتی به شورای انقلابی اعطا گردد، به استان­های نیل آبی و جنوب کردفان خودمختاری اعطا گردد، نیروهای جبهه انقلابی در نیروهای مسلح ادغام گردند و نیرویی 20 هزارنفری برای حفظ امنیت دارفور تشکیل گردد و در نهایت 7.5 میلیارد دلار به مدت ده سال (سالانه 750 میلیون دلار) در مناطق غربی و جنوبی سودان، که پایگاه مردمی جبهه انقلابی محسوب می­گردند، سرمایه­ گذاری صورت گیرد.

به نظر می­رسد اجرای این معاهده صلح دارای تبعات بسیاری در حوزه داخلی و خارجی سودان باشد. در حوزه داخلی به نظر می­رسد که این توافق ، منجر به افزایش نفوذ ارتش و جبهه انقلابی در ساختار سیاسی و کاهش نفوذ رهبران ائتلاف نیروهای «آزادی و تغییر» خواهد شد؛ چرا که این توافق، با وجود نامشخص بودن چگونگی دستیابی جبهه انقلابی به کرسی­ های توافق­ شده، منجر به افزایش وزن نیروهای جبهه انقلابی می­  گردد و تجربه تاریخی به دست آمده از موافقت نامه نیواشا، میان سودان و شورشیان سودان جنوبی پیش از استقلال، نشان می دهد که نیروهای سابقا مخالف تمایل دارند با طرف قوی­تر که همان نظامیان دارای حمایت عربی هستند وارد ائتلاف گردند که این امر احتمالا منجر به ایجاد نوعی دولت نخبه­  سالار ائتلافی اقتدارگرا در سودان با سطحی از آزادی های سیاسی، بسته به قدرت چانه زنی نیروهای ائتلاف آزادی و تغییر، خواهد شد­. موافقت نامه صلح منعقد شده همچنین روند به وجود آمده در سودان به منظور ایجاد دولتی سکولار در این کشور را تقویت می­  نماید چرا که نیروهای جبهه انقلابی و نیروهای اعلامیه ائتلاف آزادی و تغییر و بسیاری از احزاب دیگر در سودان از حاکمیت دولتی سکولار بر سودان حمایت می کنند و طیف  ­های ارتشی حاکم بر این کشور نیز به دلیل نزدیکی به امارات و عربستان با این مسأله مخالفتی ندارند. با این وجود اختلاف بر سر چگونگی تقسیم منابع مالی، تأمین مالی بندهای مالی موافقت نامه، تخصیص مناصب سطح پایین­تر، چگونگی پیاده­سازی خودمختاری، عدم حضور برخی احزاب و گروه های مسلح بانفوذ به این معاهده و همچنین چگونگی ادغام نیروهای جبهه انقلابی در نیروهای امنیتی همگی از عوامل مهم تهدیدکننده این موافقت نامه هستند که می­ توانند آن را با چالش­ هایی عمده مواجه سازند.

به نظر می­رسد معاهده صلح میان دولت سودان و جبهه انقلابی فرایند عادی­سازی میان سودان و رژیم­  صهیونیستی را تسریع کند. برخی از احزاب جبهه انقلابی سودان به خصوص جنبش تحریر سودان به رهبری آرکو مناوی و جنبش خلق برای آزادی سودان – بخش شمال – جناح مالک عقار روابط نزدیکی با رژیم­صهیونیستی دارند و برخی از کادرهای این گروه­ها در قالب پناهندگان آفریقایی در فلسطین اشغالی حضور دارند.گروه های منضم نشده به این موافقت نامه صلح نیز دارای ارتباطاتی این چنینی با رژیم­صهیونیستی هستند. این امر به رژیم­ صهیونیستی این توانایی را می­دهد که یک لابی قدرتمند در سودان داشته باشد و بتواند در صورت نیاز فرایند صلح را با چالش مواجه سازد. از جانب دیگر مسأله بحران مالی دولت سودان و لزوم جذب کمک­های مالی توسعه ­ای به منظور تثبیت موافقت نامه صلح و ارتباط عادی سازی با خارج شدن از لیست کشورهای حامی تروریسم سبب می شود که سودان بیش  از پیش خواهان محقق شدن عادی­ سازی در ازای کمک­های مالی غرب و جهان عرب باشد. همچنین طیف ­های نظامی- امنیتی حاضر در فرایند گذار در سودان از زمان عمر البشیر و در قالب همکاری­ های امنیتی در حوزه مبارزه با تروریسم ارتباطات مؤثری با آمریکا و غرب داشته­اند و عادی­سازی را مسیری برای تثبیت قدرت خود در سودان جدید می­بینند.

 

با وجود عدم مخالفت اصولی گروه­ های غیر نظامی ائتلاف آزادی و تغییر با عادی سازی روابط با رژیم ­صهیونیستی، این گروه ­ها از تأثیر این امر بر آرایش و توازن قوا در فضای سیاسی سودان و پیامد آن بر فرایند تحول به سمت نظامی دموکراتیک نگران­ اند و نسبت به تأثیر این امر بر وضعیت اقتصادی سودان و بهای پرداختی از جانب طرف مقابل تردید دارند و همچنین از واکنش­های مردمی به خصوص از جانب اسلام­گرایان بیم دارند و از این سو تلاش دارند فرایند عادی­سازی را تا زمان تشکیل دولتی منتخب در سودان یا حداقل تا پس از انتخابات آمریکا به تعویق بیندازند هرچند که طرفداران عادی­سازی بر لزوم تسریع در این امر به منظور خروج هرچه زودتر سودان از لیست کشورهای تروریستی تأکید می ورزند.

با وجود این­که دولت آمریکا خروج سودان از لیست کشورهای حامی تروریسم را به عادی­سازی روابط میان این کشور و رژیم ­صهیونیستی مرتبط نموده است، تجربه نشان داده­ است حتی در صورت عادی­ سازی نیز آمریکا مطالبات دیگری را از سودان در راستای رفع تحریم­ها مطرح خواهد نمود. از سویی با وجود مشکلات اقتصادی سودان و احتمال پایین شعله­ور شدن اعتراضاتی گسترده در این کشور در صورت عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی، نباید از این نکته غافل بود که این امر در صورت عدم موفقیت خارطوم در رقم زدن تغییرات مثبت اقتصادی بذر نارضایتی را در آینده این کشور خواهد کاشت و نظام سیاسی این کشور را به سمت بی­ثباتی خواهد کشانید. همچنین در صورت بروز مخالفت مردمی با عادی سازی و سرکوب معترضین عملا باید منتظر تأسیس یک نظام اقتدارگرای دیگر در سودان بود که این مساله نقض غرض انقلاب سودان است. بنابر این عادی سازی روابط در عین حالی که می تواند برای سودان امتیازاتی داشته باشد، می تواند به پاشنه آشیل نظام تازه تاسیس سیاسی نیز منجر شود.

منابع پژوهش در دفتر پژوهشکده موجود است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟