چهار شب مذکور برای دموکراتها برخلاف جمهوریخواهان از اهمیت خاصی برخوردار بود چراکه برای جمهوریخواهان بدین سبب که اساساً رقابتی در کار نبوده، مرحلۀ مذکور، مُبَیِّن محفلی تشریفاتی بوده است.
سناریوی سخنرانیها، بر محوریت چند موضوع تمرکز داشت که برنامهریزیهای دموکراتها برای وصول به خواستههایشان بر مبنای این موضوعات بنا شده بود. بطن سخنرانیها، بجای مانور دادن بر شخصیت بایدن و از نقاط قوت وی سخن گفتن، تخریب ترامپ را در دستور کار خود قرار داده بودند. امر مذکور نشانگر این است که دموکراتها علاوه بر اینکه با پرداختن به نقاط ضعف رقیب، در پی پوشش نقاط ضعف نامزدشان هستند، تخریب رقیب نیز سرازیری آرا را برایشان به همراه خواهد داشت.
سخنرانیهایی که با محوریت ترامپ صورت گرفتند، دو مؤلفهی اساسی را در خود گنجانده بودند. در حوزۀ ابعاد شخصیتی، نژادپرست بودن و نداشتن حس همدلی ترامپ، در کانون حملات دموکراتها قرار داده شده بود که بدون شک، این بخش که توسط میشل اوباما بانوی اول و البته اسبق کاخ سفید مطرح شد به اعتراضات اخیر در آمریکا، سرکوب عموم مردم و اوباش خواندن آنان اشاره داشته است. دموکراتها بر این عقیده هستند که افزایش دامنۀ اعتراضات در آمریکا و تبدیلشدن ایالات این کشور به میدان جنگ به علت قائل شدن برتری برای سفیدپوستان در مقابل رنگینپوستان از سوی ترامپ و دمیدن وی در این آتش است.
مدیریت کرونا نیز نکتۀ دیگری است که بنمایۀ محاصره ترامپ را فراهم آورد. فزونی آمار تلفات ناشی از بحران کرونا، رکود اقتصادی، مضاعف شدن نرخ بیکاران و همچنین تجویز خودسرانۀ دارو، همگی دستبهدست هم دادند تا همگرایی دموکراتها برای از پیش رو برداشتن وی را مستحکمتر کنند.
در بُعد سیاسی بالأخص سیاست خارجی که دموکراتها سعی در تخریب ترامپ داشتند مهمترین اپیزود، از آنِ روسیه بود، بهعلاوه که اکنون گزارشی هزارصفحهای در سنای آمریکا علیه وی در جریان است که در صورت اثبات مداخلۀ روسیه در انتخابات 2016، عرصۀ میدان نبرد بر ترامپ تنگتر خواهد شد. طرح مسئلۀ ارتباط ترامپ با روسیه که بهزعم دموکراتها کشوری مستبد و دیکتاتور است، نشانگر تغییر رویکرد بایدن نسبت به آنان در آیندۀ سیاسی آمریکا و بهعلاوه نشانگر خطای استراتژیک ترامپ است چراکه وی با این رویکرد، دموکراسی آمریکا را تضعیف کرده است.
در بُعد امنیت بینالملل، برتر بودن آمریکا به لحاظ قوای نظامی به جهت تأمین امنیت جهان و همچنین امنیت داخلی آمریکا نیز مدنظر دموکراتها بوده است. احتملاً طرح چنین موضوعی مرتبط با استراتژی ترامپ پیرامون توافق طالبان است؛ بدینصورت که با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان بدون شک شاهد افزایش قدرت طالبان، القاعده و هممسلکان آنان خواهیم بود؛ در حالیکه به وقوع پیوستن مذاکرات بین الافغانی نیز امری دشوار به نظر میرسد که در این صورت نیز فزونی ناامنیها در منطقه خواهد به طرز چشمگیری افزایش خواهد داشت. بر این اساس، دموکراتها و بالأخص بایدن و تیمش مخالف خروج کامل از افغانستان هستند. همچنین دموکراتها خروج از برنامه جامع اقدام مشترک را نیز نقطه عطفی در سیاست خارجی ترامپ میپندارند که زمینهسازی قدرت گیری مضاعف ایران، دشمن درجهیک آمریکا و اسرائیل در منطقه را فراهم آورده است.
در حوزۀ شخصیتی نامزدها نیز سعی بر این بود که آنان را در قلۀ صداقت و شکستناپذیری نشان دهند و از طرفی دیگر نیز دو چهرۀ مهم از هریس را به نمایش گذاردند. اول اینکه با مادر بودن خود توانسته علاوه بر پرورش فرزند، زنی موفق نیز در حوزه سیاست باشد که در این مورد در پی نمایش چهرهای حمایتگرایانه از زنان بودند و دوم سخن از بیرحمی وی در عرصه عدالت راندند که بدون شک به موضوع دادستانی وی در گذشته و نمایش چهرۀ عدالت محور او اشاره داشتند.
روی دیگر محفل مذکور، معطوف بر حرکات پوپولیستی بایدن میشد. یکی از این رویکردها که بایدن بهکرات نیز بر روی آن مانور سیاسی داده است، بحث کرونا است که علاوه بر نمایش سوء مدیریت ترامپ در مقابله با این موضوع که در بطن سخنرانی دیگر اعضا نیز گنجانده شده بود، بحث اقتصاد به نفع مردم بود. بایدن معتقد است که جان مردم آمریکا از هر چیزی مهمتر است و حتی حاضر است اقتصاد را به سود مردم تعطیل کند. چنین امری در عمل بدون شک امری است ناممکن ولی برای قاطبۀ مردم آمریکا که عمدتاً اشخاصی غیرسیاسی هستند، مسئلهای است بسیار حائز اهمیت که سرازیری آراءشان را در سبد بایدن به همراه خواهد داشت.
نکتۀ حائز اهمیت دیگری که باید بدان پرداخته شود و دموکراتها بدان علت نیز کنوانسیون را بهصورت مجازی برگزار کردند این است که علاوه بر حامیِ مردم جلوه دادن خود در اذهان عموم، مخالفت خود با ترامپ را که کنوانسیون جمهوریخواهان را بهصورت توأماً حضوری و مجازی قرار بود برگزار کند اعلام کردند. همچنین نکتۀ دیگری که بدان بسیار هوشمندانه توجه کردند، توانایی بهره بردن از مکانهای منتخب سخنرانی برای سخنرانان جلسه بود که موجبات غلبه بر احساسات عوام را برایشان فراهم میآورد. بهعنوان نمونه نیز میتوان به جیل بایدن همسر جو بایدن اشاره کرد که وی مکان سخنرانی را در مدرسه انتخاب کرده بود. از طرف دیگر هستۀ اصلی حزب دموکرات سعی کرد از طریق جیل بایدن، با یک تیر، نشان دیگری را نیز مورد هدف قرار دهد و آن این است که وی رابطۀ خوبی با جامعه اسپانیاییزبان آمریکا دارد؛ بنابراین جذب این گروه از طریق وی نیز در دستور کار قرار داده شده بود.
در باب انتخاب سخنرانان، راهبرد دموکراتها دعوت به عمل آوردن از همۀ طیفها بود تا نشان دهند بایدن علاوه بر یکجانبهگرا نبودن، نمادی است که در کسوت بازیگری متحد کننده در این سناریو به ایفای نقش خواهد پرداخت. سعی دموکراتها معطوف بر این مسئله بود که در میان سخنرانان، هم از سوی جمهوریخواهان و هم دموکراتها حضور داشته باشند که نکتۀ آن در القای این امر است که عموم رجل سیاسی، بر ناکارآمدی ترامپ متفقالقول هستند چنانکه شاهد سخنرانی دو جمهوریخواه یعنی کالین پاول و نیز همسر جان مک کین نیز بودیم (همچنین چندی پیش نیز شاهد بودیم که مایکل استیل، رئیس اسبق حزب جمهوریخواه بهطور رسمی به گروه جمهوریخواهان متحد علیه ترامپ پیوست). طیف دیگر سخنرانان دموکراتها شامل اشخاصی چون سندرز، داگ جونز و جان کیسیک میشد. بهعنوانمثال علت انتخاب سندرز چندین مؤلفه را شامل میشود. نخست اینکه هستۀ اصلی تفکرات وی را مساوات و بهصورت خاص مساوات در اقتصاد تشکیل میدهد، دوم نظرات جنجالبرانگیز وی حتی حول محور استراتژی و راهبرد اسرائیل در منطقه و سوم کثرت محبوبیت او در میان جوانان است که دموکراتها را بدین نتیجه سوق داده که وی توانایی ایفای نقش در زمرۀ سخنرانان برای جذب آراء را دارا است.
مجموعاً چشمانداز تعریفشده از سوی دموکراتها در کنوانسیون 2020 در پی وصول به دو هدف بود؛ نخست نشان دادن بیکفایتی ترامپ و دوم نمایش چهرهای قهرمانانه از بایدن بدینصورت که جهنم آمریکا به بهشتی برین و انشقاق ایجادشده در آن، به اتحادی ناگسستنی مبدل نخواهد شد مگر توسط جو بایدن.
هیلاری کلینتون در چهار سال گذشته تمام تلاش خود را بکار بست تا جبههای متحد علیه ترامپ را سازماندهی کند اما در پیشبرد این هدف، شکست خورد ولی امروز، بایدن شرایطی بهمراتب مساعدتر را در پیش رو دارد تا عَلَم دموکراتها را در آمریکا، برافراشته کند. آمار، تا به اینجای کار حکایت از برتری انکارناپذیر بایدن بر ترامپ دارند اما نباید فراموش کرد که ترامپ، بازیگری است پیشبینیناپذیر که توانایی برگرداندن ورق در دقیقۀ نود را دارا است چنانکه در چهار سال گذشته نیز در مقابل هیلاری کلینتون شاهد این امر بودیم.
منبع:https://thepolitics.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.