. چند روز پس از انتخاب امیر جدید، شیخ مشعل الاحمد دیگر برادر ناتنی امیر درگذشته کویت نیز به عنوان ولیعهد جدید انتخاب شد. با روی کار آمدن امیر جدید و تغییرات صورت گرفته، پرسشهای متعددی درخصوص آینده سیاست خارجی کویت بهوجود آمده است. ازجمله اینکه آیا کویت همانند امارات و بحرین به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل پیش خواهد رفت؟ رویکرد کویت به سیاست میانجی گری و بحران شورای همکاری چگونه خواهد بود؟ آیا امیر جدید، سیاست موازنهگرایی در شورای همکاری و توازن در روابط میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی را ادامه خواهد داد؟
چالشهای سیاسی پیشروی امیر جدید کویت
شیخ صباح امیر کویت که از سال 2006 رهبری این کشور و پیش از آن نیز از سال 1963 تا 2003 سابقه فعالیت سیاسی به عنوان وزیر خارجه کویت را در کارنامه خود داشت، به تلاش برای حل بحرانهای منطقهای از طریق دیپلماسی و همچنین اقدامات بشردوستانه در مورد بحرانهای یمن، سوریه، عراق، لیبی و فلسطین و همچنین طرحهایی برای کمک به مسلمانان روهینگیا در میانمار شناخته میشد.
با مرگ شیخ صباح الاحمد، امیر فقید کویت بلافاصله شیخ نواف برادر ناتنی او و ولیعهد 83 ساله خاندان سلطنتی به عنوان شانزدهمین امیر کویت در پارلمان سوگند یاد کرد و زمام امور این کشور را در دست گرفت. شیخ نواف که از سال 2006 در مقام ولیعهدی بود و پیش از آن نیز سابقه تصدی وزارتهای کشور، امور اجتماعی و دفاع را در کارنامه دارد، از ماه ژوئیه 2020 و با شدت گرفتن بیماری شیخ صباح به عنوان سرپرست دولت مشغول به کار بود. با این حال شیخ نواف الاحمد، در شرایطی به قدرت میرسد که کویت با مجموعهای از بحرانهای داخلی بهویژه بحران مالی ناشی از شیوع کرونا و کاهش قیمت نفت و شدیدتر شدن اختلافات سیاسی داخلی مواجه شده است. در حوزه سیاست خارجی نیز امیر جدید کویت در وضعیت پرالتهاب منطقه و رقابت بازیگران منطقهای و بینالمللی با چالشهای متعددی مواجه است که در ادامه به مهمترین آنها اشاره میشود.
عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی
از جمله مهمترین چالشهایی که نواف الاحمد، امیر جدید کویت با آن مواجه است، فشارهای ایالات متحده آمریکا به خصوص اصرار دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا برای عادیسازی روابط کویت با تلآویو است. به عنوان مثال ترامپ اخیراً پس از دیدار با هیئت کویتی مدعی شد که احتمال زیادی وجود دارد کویت به زودی رابطه خود با رژیم صهیونیستی را عادیسازی کند. با این حال شورای وزیران کویت پس از گذشت چند روز از اظهارات دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا مبنی بر نزدیک بودن عادیسازی روابط کویت با رژیم صهیونیستی، تأکید کرد که از انتخاب ملت فلسطین برای برپایی کشوری مستقل در مرزهای 1967 و به پایتختی قدس حمایت میکند.
نواف الاحمد، امیر جدید کویت نیز در دیدار با محمد اشتیه، نخستوزیر تشکیلات خودگردان فلسطین که برای عرض تسلیت به مناسبت درگذشت صباح الاحمد، به این کشور سفر کرده بود تأکید کرد که کویت خط مشی امیر فقید این کشور در قبال فلسطین و ملت آن را ادامه خواهد داد.
سیاست خارجی کویت در طول دهههای مختلف پایدار و ثابت بوده است؛ دلیل تداوم و استمرار این سیاست تکیه بر یکسری اصول و مبانی ثابت به رغم فشارهای مختلف بوده است. مهمترین اصلی که موجب موفقیت سیاستهای کویت در دورههای مختلف شده، تکیه بر اصل بیطرفی و میانجی گری است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان این استراتژی کویت در سیاست خارجی تنها منحصر به شخص خاصی نبوده و در وهله اول بیانگر مواضع افکار عمومی کویت و دوم رویکردهای حاکمیتی آن است.
کویت در دوران صباح الاحمد به عنوان یکی از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس سعی کرده بود تا با ایفای نقش میانجی بیطرف، بحرانهای منطقه را به نوعی حل و فصل نماید. به دلیل میانجی گریهای امیر کویت در حل و فصل بحرانهای خاورمیانه، دونالد ترامپ، در 18 سپتامبر 2020، نشان لیاقت نظامی با درجه فرمانده کل قوا که بالاترین نشان واشنگتن است، را به شیخ صباح الاحمد اعطا کرد.
حضور شیخ نواف الاحمد امیر جدید کویت در جشنواره شترهای ملک عبدالعزیز در عربستان زمانی که به عنوان ولیعهد کویت در این مراسم شرکت کرد
البته سیاست میانجی گری صباح الاحمد به خصوص در بحران قطر مورد رضایت عربستان سعودی و امارات متحده عربی نبود؛ زیرا این دو کشور انتظار داشتند امیر کویت در بحران شورای همکاری از موضع ریاض و ابوظبی حمایت کند نه اینکه به عنوان بازیگری بی طرف و میانجی گر نقشآفرینی کند. در همین راستا برخی از رسانههای عربی فاش کردند که محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، امیر جدید کویت را جهت اتخاذ رویکرد جدید برای میانجی گری بین قطر با چهار کشور عربی (عربستان، امارات، بحرین و مصر) تحت فشار قرار داده است. براساس این گزارشها بن سلمان در تلاش است تا شیوه صباح الاحمد، امیر فقید کویت در خصوص میانجی گری را تغییر دهد و سعی دارد به تفاهمی با امیر جدید دست یابد تا به موجب آن چهار کشور عربی زمان نهایی برای امیر قطر جهت پذیرش خواستههای آنها را تعیین کنند.
البته تلاشهای محمد بن سلمان در حالی است که احمد ناصر المحمد الصباح، وزیر خارجه کویت در سفری به دوحه و دیدار با تمیم بن حمد، امیر قطر به او اطمینان داد که شیوه میانجی گری امیر فقید کویت برای حل بحران قطر ادامه خواهد داشت و هرگز تغییر نخواهد کرد.
در همین زمینه حمد البلوشی، استاد علوم سیاسی دانشگاه کویت میگوید: «سیاست میانجی گری، قدرت نرم کویت است و باید روی آن سرمایهگذاری کرد؛ زیرا با اتخاذ این سیاست از کشور محافظت خواهد شد و باعث میشود کشورهای دیگر به ما احترام بگذارند.» در واقع این احتمال وجود دارد همانند سیاستهای دیپلماسی عمان که با مرگ سلطان قابوس دچار تغییر نشد، سیاست میانجیگری کویت نیز تغییر پیدا نکند؛ به خصوص اینکه امیر جدید کویت از سال ۲۰۰۶ در کنار امیر فقید این کشور بر امور نظارت داشته و از همه پروندههای خارجی و داخلی آن آگاه بوده است.
آینده سیاست میانهروی و روابط مثبت با همسایگان
صباح الاحمد، امیر فقید کویت در طی ۱۴ سال حکومت و حتی در ۴۰ سال فعالیت به عنوان وزیر امور خارجه سعی در ایجاد توازن در روابط با همسایههای کویت داشت. توسعه روابط با عربستان سعودی، بازسازی ارتباط با دولت عراق که زمانی اشغالگر این کشور بود، گفتوگو با ایران و میانجی گری در موضوع اختلاف عربستان با قطر سیاستهایی بود که از سوی امیر فقید پایهریزی شده است.
در واقع سیاست اصلی کویت طی دهههای گذشته حفظ روابط مثبت با تمام طرفها، به دور از بازی محورها و ائتلافها بوده است. صباح الاحمد، همواره تلاش میکرد که در روابط بین تهران و ریاض توازن ایجاد کند. شیخ صباح الخالد الصباح، نخست وزیر کویت اخیراً در سخنرانی خود در سازمان ملل بر لزوم کاهش تنشها در منطقه تأکید کرد و گفت: «کویت مجددا ایران را به اقدامات جدی برای اعتمادسازی و آغاز گفتوگویی مبتنی بر احترام به حاکمیت کشورها دعوت میکند.»در واقع این سیاست، ادامه همان سیاستی است که شیخ صباح طی سالهای اخیر در تعامل با جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کرده بود.
در حال حاضر نیز شیخ نواف به دلیل اهداف راهبردی، خود را متعهد به ادامه سبک و رویکرد شیوخ گذشته در سیاست خارجی میداند. این امر باعث میشود همان سیاست و اصل میانهروی شیخ صباح را در دستور کار خود قرار دهد. این در حالی است که عربستان سعودی همواره مخالف سیاست میانهروی کویت به خصوص تعامل با تهران بوده است. شاید به همین جهت باشد که جای خالی سران عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین در مراسم ترحیم امیر کویت پیامی از ناخشنودی آنها بود و حاضر نشدند در این مراسم حضور یابند تا مجبور شوند با امیر جدید کویت دیدار کنند و تنها با فرستادن نمایندگانی از رتبههای پایین به این مجلس اکتفا کردند.
پیرامون آینده سیاست خارجی کویت در دوران حکمرانی شیخ نواف الاحمد، امیر جدید کویت این سناریو محتمل است که خط مشی او در عرصه سیاست خارجی تفاوت چندانی با سیاست امیر سابق نداشته باشد. ازهمین رو، این احتمال وجود دارد که در دوره شیخ نواف حداقل در کوتاه و میان مدت نمیتوان انتظار داشت تغییر و تحولات ویژهای در ساختار سیاست خارجی این کشور رخ دهد. پاسخ صریح کویت به موضوع عادیسازی روابط با اسرائیل و سفر احمد ناصر المحمد الصباح به قطر و تأکید بر ادامه شیوه میانجی گری امیر فقید کویت در حل بحران شورای همکاری، نمونهای از ادامه خط مشی سابق است.
با این حال چند متغیر در آینده سیاست خارجی کویت تأثیرگذار هستند. مؤلفه نخست، سن بالای شیخ نواف، امیر کویت است. او هماکنون ۸۳ سال سن دارد و به همین جهت این احتمال وجود دارد که در آینده نقش شیخ مشعل الاحمد، ولیعهد جدید کویت پررنگتر از امیر باشد. به خصوص که ولیعهد جدید نسبت به دیگر سیاستمداران کویت گرایش بیشتری به امارات متحده عربی و عربستان سعودی دارد. مسئله دوم بهرهبرداری کشورهای منطقه، به ویژه عربستان سعودی و امارات از وضعیت فعلی کویت است تا اینکه امیر جدید را با اعمال فشار مجبور به همراهی با خود کنند. به خصوص که کویت در حال حاضر با مشکلات اقتصادی و شکافهای داخلی دست و پنجه نرم میکند. سومین فاکتور تأثیرگذار در آینده سیاست خارجی کویت، نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا است؛ زیرا سیاست کویت تا حد زیادی از ساکن جدید کاخ سفید تأثیر میپذیرد. در واقع میتوان گفت که این سه عامل نقش مهمی در تغییر سیاست خارجی کویت در آینده خواهندداشت.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.