انتخابات امریکا؛ مشترکات سنت محافظه کاری در بریتانیا و ایالات متحده

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
پادشاهی متحده بریتانیا و ایرلند شمالی (UKNI) و ایالات متحده امریکا  (USA)دو کشور در دو سوی اتلانتیک هستند که در دوره پس از جنگ جهانی دوم روابط آن‌ها از یک اتحاد معمولی فراتر رفته است و برخی تحلیل گران بر این باورند که جدا از مشابهت‌ها در نام‌گذاری شهرها و سنت حزبی و حتی نام‌گذاری احزاب در ابتدای مسیر تحزب در ایالات متحده، این دو کشور دارای یک سپهر و فضای سیاسی مشترکی هستند.

منظور از سنت و فضای سیاسی رویکرد کلی افکار عمومی در این دو کشور است که منجر به ظهور و تداوم دولت‌ها می‌شود. به عبارت دیگر، سنت سیاسی و فضای سیاسی اشاره به روح غالب در یک ملت دارد که بر اساس آن ایستار سیاسی و نگرش‌های آنان سمت و سوی خاصی را به معرض نمایش می‌گذارد. شاید بتوان به‌نوعی بارزترین ویژگی سنت سیاسی و یا سپهر سیاسی را در نظام‌های پارلمانی بر اساس فراز و فرود دولت‌ها در نظر گرفت. ازآنجاکه این دولت‌ها مبتنی بر انتخابات و بر اساس برساخته‌ای از افکار عمومی شهروندان ظهور و تداوم می‌یابند می‌توان تا حدودی بر سنت سیاسی غالب در کشورها پی برد.

نکته‌ای که در مورد دو کشور پادشاهی متحده و ایالات متحده می‌بایست مد نظر قرار گیرد این است که اگرچه هر دو کشور دارای نظامی دموکراتیک هستند که دولت‌ها بر اساس مراجعه به آراء عمومی قوام و دوام می بایند؛ اما نظام سیاسی پادشاهی متحده بر مبنای پادشاهی مشروطه و دموکراسی این کشور دموکراسی پارلمانی است؛ در حالیکه نظام سیاسی در ایالات متحده از نوع نظام ریاستی با انتخابات دو مرحله‌ای شامل مراجعه عموم به صندوق‌های رأی برای گزینش مجمع برگزینندگان است که در نهایت این مجمع که از آن به کالج الکترال تعبیر می‌شود رئیس جمهور ایالات متحده را انتخاب می‌کنند. اما در هر دو کشور دو سنت حزبی مشابه وجود دارد که تا حدودی نشان دهنده مشابهت‌های ماهوی این دو نظام سیاسی فارغ از نوع و شکل حکومت و ساختار قدرت در این دو کشور است. در بریتانیا سنت محافظه‌کاری و سنت پرستی با مفاهیمی چون گرایش به سیاست سخت در حزب توری و در ایالات متحده این سنت در حزب جمهوری‌خواه متبلور شده است. از سوی دیگر سنت تجدیدنظر طلبی و شالوده شکنی نسبی در بریتانیا در حزب کارگر و در ایالات متحده در حزب دموکرات تعیُن یافته است. اگر به آستانه ورود ایالات متحده به تحزب مراجعه کنیم مشاهده می‌کنیم که هر دو کشور دارای حزبی به نام حزب ویگ بوده اند که مشی مشابهی را از نظر سنت سیاسی داشته اند.

اما سوال اصلی این است که در این دو کشور سنت سیاسی غالب به سمت کدام گرایش حزبی و یا سنت سیاسی سنگینی می‌کند. در ایالات متحده که سابقه حزب دموکرات مقدم بر حزب محافظه‌کار است، اگر از ابتدای تحزب و از زمان برآمدن حزب دموکرات به فرآیند تحزب بنگریم یک ترند کلی را در مورد دولت‌های منتخب مشاهده می‌کنیم. از دوره برآمدن دولت‌هایی با ماهیت و مشی منطبق بر حزب دموکرات تا سال 2020 مجموعا 16 دولت دموکرات در ایالات متحده تشکیل شده؛ در حالیکه حزب جمهوری‌خواه که با آبراهام لینکلن به صورت مشی محافظه‌کاری وارد سپهر سیاست در ایالات متحده شد تا سال 2020 و با محاسبه دولت اول ترامپ مجموعا 21 دولت تشکیل داده است. اگر از زمان برآمدن دولت جمهوری‌خواه در ایالات متحده نقطه عزیمت را در نظر بگیریم این نسبت برای حزب دموکرات در مقایسه با حزب جمهوری‌خواه به نسبت 11 به 21 تغییر می‌کند که نشان از برتری حزب محافظه‌کار در تشکیل دولت در ایالات متحده است. ظهور تعداد بیشتر دولت‌های جمهوری‌خواه در ایالات متحده می‌تواند به معنای ترجیح غالب و سنت برتر محافظه‌کاری در ایالات متحده در بین شهروندان باشد.

از سوی دیگر در پادشاهی متحده بریتانیا و ایرلند شمالی با محاسبه دولت بوریس جانسون از حزب توری، در مجموع می‌توان شاهد برتری ظهور دولت‌های محافظه‌کار در سپهر سیاسی این کشور در مقایسه با جمع دولت‌های سایر احزاب بود. به عبارت دیگر، جمع دولت‌های سایر احزاب از جمله ویگ، لیبرال، کارگر و … در مجموع پایین‌تر از دولت‌هایی بوده است که مشی توری یا محافظه‌کاری داشته اند. در میان احزاب غیر توری نخست‌وزیرانی دارای محبوبیت بیشتر بوده اند که دارای نگرش سیاسی نزدیک به سنت محافظه‌کاری و توری بوده اند که تونی بلر یکی از این افراد است. از نظر زمانی نیز حزب توری به تنهایی بیش از سایر احزاب (در مجموع) سُکان قدرت سیاسی را در بریتانیا در دست داشته است.

به صورت کلی می‌توان در هر دو کشور برتری سنت راست سیاسی مبتنی بر محافظه‌کاری را مشاهده کرد. در ایالات متحده حزب جمهوری‌خواه نسبت به دموکرات توانسته است تعداد بیشتری دولت تشکیل دهد و در بریتانیا نیز حزب توری (محافظه‌کار) توانسته است از نظر تعداد و مدت زمان گوی سبقت را از مجموعه احزاب سیاسی ر تاریخ این کشور برباید. شاید بتوان چنین نتیجه‌گیری کرد که آنچه که موجب نزدیکی این دو کشور در ابعاد گوناگون به یکدیگر شده است وجود وجهه غالب سنت محافظه‌کاری در هر دو کشور است.

 

منبع:https://thepolitics.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟