زها حسن در یادداشتی که وبسایت اندیشکده کارنگی آمریکا آن را منتشر کرد؛ نوشت: در طی سالیان گذشته، امارات در پشت پرده از مزایای همکاری نظامی، اطلاعاتی و فنّاورانه با اسرائیل برخوردار بوده است. پس چرا این کشور حوزه خلیج [فارس] بهعنوان اولین کشور، خود را در معرض افکار عمومی اعراب قرار داده و طرح صلح عربی 2002 را از میان برده است که صلح و عادیسازی روابط کشورهای عربی و دهها کشور اسلامی دیگر با اسرائیل را منوط به پایان اشغال نظامی 53 ساله سرزمین فلسطین کرده بود؟ علت آن انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و نوکری ترامپ برای دست راستیها و طرفداران اسرائیل است. علت آن یک ویروس میکروسکوپی است که رئیسجمهور بیدانش و فاقد ماسک آمریکا را به زیر میکشد. علت آن این واقعیت است که رژیمهای نامشروع و بدنام اعراب معتقدند که مسیر واشنگتن از اسرائیل میگذرد.
همچنین، چرا نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، جاهطلبیهای ارضی خویش برای «اسرائیل بزرگ» را در ازای گشایش روابط با یک کشور کوچک خلیج [فارس] کنار میگذارد؟ چنین نیست. وی صرفاً وعده داده که طرحهای اشغالی خود را «به حالت تعلیق در آورد». شاید این طرح اشغالی به آیندهای نزدیک مثلاً آخر نوامبر موکول شده است –اعلام عادیسازی روابط امارات و احتمالاً دیگر کشورهای حوزه خلیج [فارس] یا حتی کشورهای اسلامی قاره آفریقا ازنظر سیاسی اقدامی زیرکانه محسوب میشود.
ازاینرو، نتانیاهو میتواند روی موج محبوبیت خود به خاطر درهم شکستن عزم اعراب برای عدم عادیسازی روابط با اسرائیل، سرمایهگذاری کرده و از آن برای پیروزی در انتخابات احتمالی چهارم بهرهبرداری کند. مسلماً وی این طرح را تا پس از انتخابات نوامبر آمریکا به تعلیق خواهد انداخت و پسازآن با خیالی آسوده کرانه باختری را در صورت تمایل یک بار برای همیشه و بدون پیامد آن برای آمریکا اشغال خواهد کرد.
فقدان تعهد جهان عرب به پایان اشغال فلسطین بهعنوان پیششرط صلح خاورمیانه، راهحل سیاسی موردتوافق را از بین خواهد برد. اهرمی که فلسطین بهواسطه جبهه متحد اعراب از آن برخوردار بود با اروپا یا دیگر مکانیسمهای چندجانبه قابل جبران نیست. جنبش آزادیبخش فلسطین حتی به قبل از خیزش فلسطینیان علیه اسرائیل در سال 1987 باز خواهد گشت که در آن، سازمان آزادیبخش فلسطین هنوز بهواسطه سالها پشیمانی، قالب تهی نکرده بود.
شکی نیست که فلسطینیان تلاش ملی خود را بازسازی خواهند کرد؛ اما فلسطینیان برای بسیج 13 میلیون آواره در سراسر جهان در سرزمین تاریخی فلسطین، باید به دنبال صلحی باشند که برابری شهروندی فلسطینیان را در وطن خود فارغ از مذهب و ریشه ملی تأمین کند.
متأسفانه، اکثر یهودیان اسرائیل هنوز با تصور یک کشور دموکراتیک واحد با حقوق مساوی برای همه یا یک کشور مستقل فلسطینی فاصله زیادی دارند. اگر جامعه بینالمللی به دنبال جلوگیری از فاجعه تمامعیار و درد و رنج مضاعف در این منطقه است، باید بالاخره گام پیش نهاده و اسرائیل را به رعایت حقوق فلسطینیان و قوانین بینالمللی ملزم سازد.
واضح است که ترامپ و جمهوریخواهان تا شمارش آخرین رأی در نوامبر، به حمایت سیاسی از نتانیاهو ادامه داده و وی را به تقویت کنترل اسرائیل بر کرانه باختری ترغیب خواهند کرد؛ بنابراین، اکنون اقدام در جهت احیای امید به صلح بر عهده دموکراتهاست. در حال حاضر، بایدن فرصتی در اختیار دارد تا قبل از اینکه دیر شود، محاسبات نتانیاهو در خصوص اشغال کرانه باختری را برهم زند.
مدت زیادی طول خواهد کشید تا بایدن با یک بیانیه قاطعانه به رسمیت شناخته شدن حاکمیت اسرائیل بر کرانه باختری توسط آمریکا را لغو کند، چیزی که ترامپ به اسرائیل هدیه کرده است. بایدن باید ازجمله بابیان تصمیم خود به محدودسازی کمکهای مالی آمریکا به اسرائیل، تأثیر این طرح اشغالی بر روابط آمریکا – اسرائیل را نشان دهد، چراکه این کمکها، به قول سناتور ون هولن، برای اشغال کرانه باختری و استعمار مورد استفاده قرار میگیرد.
چنین اقداماتی تنها به صلح فلسطین و اسرائیل در خاورمیانه مربوط نبوده بلکه به آمریکا بهعنوان محور محافظ نظم بینالمللی قانون محور و حقوق بشر در این منطقه و فراتر از آن مربوط است و برخی از آسیبهای دولت ترامپ به آمریکا را جبران خواهد کرد.
منبع:https://www.scfr.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.