مبارزه علیه فساد یا برکناری دشمنان و رقبای احتمالی؟
در ابتدای این هفته، محمد بن سلمان، مرد قدرتمند سعودی دست به برکناری دو عضو برجسته خاندان حاکم به اتهام دست داشتن در پروندههای فساد زد.
متهم نخست، شاهزاده فهد بن ترک عبدالعزیز آل سعود، فرمانده نیروهای مشترک ائتلاف عربی در یمن و متهم دوم فرزند وی یعنی شاهزاده عبدالعزیز بن فهد جانشین حاکم استان الجوف در شمال این کشور است.
به گفته منابع آگاه، این برکناریها طبق دستورات محمد بن سلمان به سازمان مبارزه با فساد برای انجام تحقیقات درباره «تعاملات مالی مشکوک در وزارت دفاع بوده است.
اموالی که بازنگشت
محمد بن سلمان پس از رسیدن به ولیعهدی در سال 2017 میلادی با این ادعا که فساد موجب وخیمتر شدن وضعیت کشور شده است، دست به کارزار مبارزه با فساد زد.
در همین رابطه، «بان هوبارد»، روزنامهنگار نیویورکتایمز و مولف کتاب «بیوگرافی محمد بن سلمان» در بهار 2020 مثالهایی برای آن ذکر میکند: اعضای خاندان حاکم دست به گرفتن وامهای کلان از بانکهای سعودی می زنند بدون اینکه آن را پس دهند، شاهزادگان نیز به عنوان مستشاران سرمایهگذاران خارجی دست بر قطعه زمینهای بزرگی می نهند، در حالی که از قبل اطلاع دارند که این اراضی در آینده نزدیک به عنوان زمینی برای ساخت پروژهها اختصاص خواهد یافت، این شاهزادگان پس از افزایش نرخ اراضی، آن را چند برابر به دولت می فروشند.
اوج عملیات بن سلمان علیه فساد در نوامبر سال 2017 میلادی روی داد که وی دستور بازداشت 350 شاهزاده وحبس آنها در هتل کارلتون ریاض را صادر کرد و پس از 15 هفته با دریافت مبالغی کلان آنها را آزاد کرد.
سیاستهای بن سلمان تقریبا هیچ برآیند مثبتی برای عربستان نداشته و تنها منجر به بهبود بسیار جزئی وضعیت عربستان شده به طوری که طبق آمار سازمان بینالمللی شفافیت عربستان در سال 2017میلادی در رتبه 57 از میان 180 کشور در زمینه فساد قرار داشت اما پس از دو سال ریاض در مرتبه 51 همراه با کشورهایی نظیر ایتالیا، رواندا و مالزی قرار گرفت.
ثروت ولیعهد
اما در این میان اتفاقات و تناقضات جالب توجهی در سلسله بازداشتهای انجام شده روی داده است به طوری که طبق گفته بارد، همه شاهزادگان سعودی دخیل در پروندههای فساد بازداشت نشدند و اطلاعات به بیرون درز کرده نشان میدهد که برخی از شاهزادگانی که بازداشت شدند، صاحبان شرکتهایی بودند که بن سلمان قصد داشت در سهم آن مشارکت داشته باشد.
در همین رابطه، منتقدان در خارج از عربستان تصریح کردهاند که هیچ گونه شفافیتی درباره اموال خود ولیعهد وجود ندارد، برای مثال وی هزینه خرید قایقی به ارزش 500 میلیون را از کجا آورده یا اینکه هزینه خرید کاخ لوییس 14 در پاریس به ارزش 300 میلیون دلار را از کجا تامین کرده است یا در مثالی دیگر از کجا پول خرید تابلو نقاشی داوینیچی به ارزش 450 میلیون دلار را به دست آورده است.
دور کردن دشمنان و رقبا
چیز دیگری که عیان و روشن است، عدم تحمل مخالف یا هر گونه رقیبی از سوی بن سلمان است، وی پس از آنکه به ولیعهدی رسید، نگران است که رقبای وی در درون خاندان حاکم از اشتباهات احتمالی وی سوء استفاده کرده و دست به پایین کشیدن وی از اریکه قدرت کنند، بن سلمان با بازداشت در هتل کارلتون در سال 2017 توانست شماری زیادی از رقبای خود را از لحاظ سیاسی حذف کند و گسترش و بسط قدرت و هیمنه خود را به صورت فزاینده بر عرصه سیاسی و اقتصادی این کشور اعمال کند.
تامین امنیت برای جایگاه کنونیاش
در پی این پاکسازی سیاسی، هنوز به نظر می رسد که کشمکشهای قدرت در کاخ پادشاهی پایان نیافته است و در صورتی که محمد بن سلمان پس از پدرش بر تخت پادشاهی تکیه کند، نخستین پادشاه «نسل جدید» خواهد بود؛ نسل نوههای عبدالعزیز بن آل سعود، موسس دولت سعودی که قرار بود پس از فرزندانش بر تخت سلطنت بنشینند.
ناظران بر این باور هستند که رقابت پشت پرده بر سر خلافت از مدتها پیش به سود محمد بن سلمان قطعی شده بود اما ولیعهد طی سالهای گذشته با اقدامات خود منجر به بروز دشمنانی شده است. وی باید بداند که هر گونه اشتباهی میتواند آرزوهای دور و دراز وی را نقش بر آب کند، از همین رو، بن سلمان با حذف رقبای خود سعی در تثبیت موقعیت خود دارد.
بن سلمان؛ مردی دو چهره
ولیعهد سعودی 34 ساله در میان نسل جدید طرفداران زیادی دارد چرا که بسیاری از جوانان سعودی چشم به رویکرد لیبرالی وی دوختهاند؛ رویکردی که بعد از سالها علی الظاهر با اقدامات نمایشی و سطحی نظیر اینکه اجازه رانندگی به زنان را داد و پلیس امر به معروف و نهی از منکر را ملغی کرد و ستارگان عرصه خوانندگی را به عربستان دعوت کرد؛ اقداماتی که تا 10 سال پیش به ذهن هیچ عربستانی خطور نمی کرد که امکان دارد این اتفاقات در کشورشان روی دهد اما در مقابل در دوره ولیعهدی بن سلمان بسیاری از فعالان اجتماعی و منتقدان وی در زندانهای آل سعود به سر می برند و عدهای نیز همچون خاشقجی سر به نیست شده اند.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.