آنتونی کوردزمن در یادداشتی که وب سایت مرکز مطالعات راهبردی و بینالملل آمریکا آن را منتشر کرد؛ نوشت: حتی مذاکرات به ظاهر موفق نیز اغلب در ایجاد کشورهایی با ثبات یا در جلوگیری از درگیریهای بیشتر ناکام میمانند. چنین مذاکراتی، سازشهای سیاسی برای پایان بخشیدن به درگیریهای فعلی را ایجاد میکنند، اما عوامل ایجاد درگیری را حذف نمیکنند. آنها عمدتا برای ایجاد سیستمهای سیاسی – امنیتی، پیشرفت اقتصادی و حاکمیت قانون برای پیشگیری از جنگهای جدید و یا ایجاد یک کشور با ثبات موفق نیستند.
صلح واقعی نیازمند چیست؟
طالبان، دولت مرکزی و اکثر افغانها هم اکنون این واقعیتها را پذیرفتهاند؛ اما سوال اصلی این است که چه تغییرات اساسی میتوان انجام داد تا صلح واقعی و موفق در افغانستان شکل بگیرد؟ زمان بسیار کمی برای مذاکره واقعی وجود دارد و بین ایدئولوژی و ارزشهای دولت مرکزی افغانستان و طالبان فاصله بسیار زیادی وجود دارد. ایالات متحده هم با دو چالش مهم روبرو است که تمرکز بر افغانستان را دشوار میکند. یکی نتیجه انتخابات ایالات متحده و دیگری تأثیرات سیاسی، اقتصادی و امنیتی ویروس کرونا بر این کشور.
صلح واقعی در افغانستان به معنای حل و فصل مسائل کلیدی است که دولت مرکزی افغانستان را تقویت کرده و اختلافات عمیق بین دولت و طالبان را رفع کند. در طی ماه های آینده، دولت مرکزی و طالبان باید برای ایجاد موارد زیر اقدام کنند تا زمینه های یک صلح واقعی شکل بگیرد:
ایجاد یک ساختار سیاسی مبتنی بر دولت یکپارچه یا فدرالیسم که بر رویکردهای جدید در حوزهای حاکمیتی، خدمات دولتی، امنیت و توسعه اقتصادی مبتنی باشد.
تمهیدات جدید برای درآمدزایی داخلی و کمکهای خارجی به منظور بودجهبندی و مدیریت برنامهها و همچنین تزریق پول به ارکان مختلف دولت.
ساختارها و ترتیبات تقسیم قدرت باید در راستای توسعه اقتصادی، سرمایهگذاری و توسعه زیرساختها، خدمات بانکی و مالی، تجارت، قانون تجارت و قانون استخدام و حمایت از حقوق کارگران عمل کنند.
یکپارچهسازی یا ایجاد سیستمهای امنیتی موازی و همچنین مقابله با هرگونه کمک و پشتیبانی نظامی خارجی. همچنین برای مقابله با حوادث، درگیریها و اختصاص منابع برای بازنشستگی و خدمات باید سازوکارهایی ایجاد شود.
پیشبرد برنامههایی برای مقابله با نگهداری اسلحه و به موازات آن تقویت نیروهای نظامی رسمی.
توافقاتی درباره ایجاد یک سیستم حقوقی، حقوق بشر، اجرای حاکمیت قانون، پلیس و امنیت محلی. با توجه به اهمیت مواد مخدر در اقتصاد افغانستان، باید در مورد درآمد و اجرای قانونی محدودیتهای تولید و صادرات آن توافق حاصل شود.
درباره موضوعاتی همچون آموزش، آزادی بیان، رفتار اجتماعی، سرگرمی و حقوق زنان باید توافقاتی صورت گیرد.
زمانبندیها و روشهایی برای تأیید اجرای مرحلهای این اقدامات باید صورت گیرد.
دولت مرکزی و طالبان باید راهحلهایی برای مدیریت و کنترل ابزارهای قدرت خود پیدا کنند.
تلاش برای رسیدن به یک روند صلح موفق
با نگاهی به تاریخچه تلاشهای صلح که تا به امروز انجام شده، هیچ راهی برای فهم اینکه، آیا رویکرد ایالات متحده به روند صلح موفق بوده یا خیر، وجود ندارد. با این حال، این احتمال وجود دارد که در صورت عدم موفقیت در روند صلح یا هرگونه توافقنامه صلح، ایالات متحده میتواند برای ایجاد صلح اقدام کند.
به نظر میرسد دولت افغانستان توانایی کافی برای تشکیل دولت مشترک یا یک دولت فدرال با طالبان را ندارد.
نیروهای افغانستان پیشرفتهایی داشتهاند ولی هنوز به کمک ایالات متحده برای کمک و پشتیبانی نیروهای خود نیاز دارند.
ویروس کووید – 19، مشکلات اقتصادی افغانستان و بسیاری از شرکای استراتژیک ایالات متحده و همچنین خود آمریکا را بسیار پیچیده کرده است.
دولت مرکزی اکنون به کمکهای نظامی و غیرنظامی خارجی وابسته است.
دلایل زیادی برای امیدواری به توافق صلح وجود دارد
احتمال شکاف در طالبان با از بین رفتن رهبران ایدئولوژیک آن.
طالبان در استفاده از زور از قدرت زیادی برخوردار است، اما محبوبیت زیادی برای اداره و حرکت افغانستان به سمت توسعه ندارد.
احتمال تضعیف یا تقسیم طالبان وجود دارد. طالبان حتی اگر «پیروز شود»، برای ماندن در قدرت با چالشهای بزرگی روبرو است.
پس از خروج آمریکا، مسئولیت رسیدگی به امور افغانستان به دوش همسایگان آن یعنی روسیه، چین، ایران و پاکستان خواهد افتاد.
اگرچه به نظر میرسد روابط طالبان با القاعده همچنان ادامه دارد، اما طالبان با داعش به عنوان یک رقیب رفتار میکند. برنامه کمک مشروط آمریکا میتواند خطر حمایت طالبان از القاعده را کاهش دهد و همچنین طالبان را در برابر داعش فعال نگه دارد.
ارائه چنین پیشنهادهایی میتواند تاثیرات منفی خروج پیش از موعد نیروهای ایالات متحده از افغانستان را کاهش داده و همزمان مسئولیت سرنوشت افغانستان را به خودشان واگذار خواهد کرد.
منبع:https://www.scfr.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.