رویکرد بایدن در قبال راهبرد ایندوپاسیفیک آمریکا

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
اگرچه جو بایدن، رئیس‌جمهور منتخب آمریکا آماده است تا بسیاری از سیاست‌های دونالد ترامپ را تغییر دهد، اما استراتژی ایندوپاسیفیک (اقیانوس هند- آرام) را همچنان ادامه خواهد داد. بایدن و مشاوران وی با رویکرد دولت ترامپ برای تقویت اتحادها جهت مقابله با اقدامات تهدیدآمیز چین موافق هستند. حتی اگر تغییراتی هم در استراتژی ایندوپاسیفیک آمریکا ایجاد شود، این تغییرات بیش از آنکه ماهوی باشند، شکلی خواهند بود.

وب‌سایت اندیشکده آمریکایی رند در یادداشتی نوشت: یکی از اقدامات احتمالی بایدن می‌تواند تغییر نام استراتژی ایندوپاسیفیک با هدف جدا کردن آن از ترامپ باشد. بایدن که سابقه معاونت رئیس‌جمهور اوباما را دارد، احتمالاً نام‌هایی همچون بازتوازن استراتژیک یا محور آسیایی را مدنظر دارد؛ اما این تغییر نام ممکن است نتایج معکوسی داشته باشد؛ چراکه اصطلاح ایندوپاسیفیک به چند دلیل مطلوب است.

نخست آنکه، چین محور اقدامات توسعه‌طلبانه خود را بر منطقه ایندوپاسیفیک متمرکز کرده است. اگرچه تنگه تایوان و دریاهای جنوب و شرق چین همچنان مرکز ثقل اقدامات نظامی پکن هستند، اما دامنه اقدامات دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی این کشور بر منطقه اقیانوس هند و آرام نیز تأثیر گذاشته است. چین همچنین پروژه‌های ابتکار کمربند و راه خود را در همه کشور آسیای جنوبی به‌غیراز هند اجرا کرده است تا دسترسی بالقوه خود به مناطق استراتژیک را تضمین کند. برای مثال، پکن اولین پایگاه نظامی رسمی خود را در جیبوتی در سال 2017 افتتاح کرد. سال گذشته نیز، چین دو شریک دیپلماتیک باقیمانده تایوان در اقیانوسیه یعنی جزایر سلیمان و کریباتی را مجبور به قطع رابطه با تایوان کرد و در سال 2018 نیز پکن قصد داشت پایگاه نظامی خود را در وانواتو ایجاد کند؛ بنابراین، محدود کردن توجه آمریکا به چین در آسیا کافی نیست.

دوم آنکه، اصطلاح ایندوپاسیفیک پیام مناسبی را به پکن ارسال می‌کند که در دوره رقابت قدرت‌های بزرگ، واشنگتن همکاری با کشورهای حاشیه دریایی و جزیره‌ای را در اولویت قرار می‌دهد تا در مقابل قاطعیت و نفوذ چین بایستد. پکن از استراتژی ایندوپاسیفیک به‌عنوان بخشی از برنامه آمریکا برای مهار چین یاد کرده است، اما این روایت برای اکثر کشورهایی که مرتباً توسط همسایه قدرتمند خود تحت‌فشار قرار گرفته‌اند، بی‌معنی است.

سوم آنکه، از منظر عملی، واشنگتن از مدت‌ها قبل دولت خود را برای اجرای استراتژی ایندوپاسیفیک آماده کرده است. مثال بارز آن، تصمیم سال 2018 دولت ترامپ برای تغییر نام فرماندهی اقیانوس آرام به فرماندهی اقیانوس هند – آرام است. در آن زمان، دفتر وزیر دفاع به نحوی بازسازی شد که متحدان و شرکا را در یک دفتر و چین را در دفتر دیگر سازمان‌دهی کرد. ایجاد تفکیک ذهنی بین این دو دفتر، نتیجه مستقیم رویکرد ایندوپاسیفیک بوده و تغییر دادن، گیج‌کننده و بی‌فایده است.

علاوه بر این، استراتژی ایندوپاسیفیک، شامل جنوب آسیا و منطقه اقیانوس هند است که هیچ‌یک از آن‌ها در دولت‌های گذشته به‌طور رسمی رمزگذاری نشده‌اند. اگر استراتژی ایندوپاسیفیک کنار گذاشته شود، منطقی است که دولت بایدن باید یک استراتژی جداگانه در هند یا آسیای جنوبی تنظیم کند. به‌ویژه آنکه دهلی‌نو در حال تبدیل‌شدن به یک شریک امنیتی بزرگ برای آمریکا بوده و با تهاجم نظامی چین در هیمالیا مواجه است.

چهارم آنکه، متحدان و شرکای اصلی ایالات‌متحده به استراتژی ایندوپاسیفیک عادت کرده‌اند و تغییر آن در میانه راه، یک تغییر ناخوشایند برای آن‌ها خواهد بود. در سیاست خارجی، ثبات باعث ایجاد اعتماد می‌شود و احتمالاً به همین دلیل است که بایدن در طی تماس‌های تلفنی اخیر خود با رهبران استرالیا، هند، ژاپن، نیوزیلند و کره جنوبی از اصطلاح ایندوپاسیفیک برای توصیف منطقه استفاده کرده است. این نشانه خوبی است، اما اینکه ادامه خواهد داشت یا نه هنوز جای سؤال است. بااین‌حال، ازآنجایی‌که بایدن ایندوپاسیفیک «آزاد و باز» ترامپ را به ایندوپاسیفیک «امن و مرفه» تبدیل کرده است، احتمالاً تغییرات بیشتری در آینده رخ خواهد داد.

درنهایت، استراتژی ایندوپاسیفیک چیزی فراتر از یک نام و حتی فراتر از جغرافیا است. درواقع این استراتژی یک انگاره ذهنی است که رویکرد و واکنش واشنگتن به چین را شکل می‌دهد. ایندوپاسیفیک همچنین یک مکانیسم هشدار برای پکن است که واشنگتن در همکاری با متحدان و شرکای خود در مواجهه با تهدیدات چین نمی‌تواند در مرزهای بلافصل چین محدود شود.

منبع:https://www.scfr.ir/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *