اندیشکده آمریکایی سوفان در تحلیلی در این باره نوشت: محدودیتهای توانایی دولت بایدن برای تغییر سیاست در این حوزه، یکی از کارکردهای رو به افزایش بازدارندگی افکار عمومی در کاهش حمایت از مداخلات نظامی آمریکا یا هزینهکرد قابل توجه منابع دیپلماتیک و اقتصادی آمریکا در این منطقه است.
سیاست خاورمیانهای آمریکا از موضوعات عمده در انتخابات ۲۰۲۰ ریاست جمهوری این کشور نبود و به نظر نمیرسد دولت در آستانه تشکیل بایدن هم از سوی افکار عمومی این اختیار را پیدا کرده باشد تا تغییر ویژهای در سیاست این کشور در منطقه ایجاد کند.
یک نمونه بارز در این خصوص آن است که مناظره چندانی در دوره تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری درباره کاهش حضور نیروهای آمریکا در عراق و افغانستان صورت نگرفت. این امر حکایت از آن دارد که دولت بایدن تصمیمات برای کاهش مداخله در آن کشورها را تغییر نخواهد داد. در همین حال اجماع قوی در آمریکا برای تداوم عملیات ضد تروریستی علیه داعش و القاعده وجود دارد؛ ماموریتهایی که نیازمند استقرار دستکم تعداد کافی از نیروهای آمریکایی در منطقه است.
در همین حال دولت بایدن ممکن است برخی سیاستهای اتخاذ شده در دولت ترامپ را تغییر دهد و به دوره دولت اوباما بازگرداند. مورد خاص در این باره ایران است. بایدن در تاریخ ۱۳ سپتامبر در مقالهای نوشت قصد دارد به توافقنامه چند جانبه هستهای ۲۰۱۵ با ایران بازگردد؛ توافقی که دولت اوباما مذاکرات آن را انجام داد، اما ترامپ در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد. چنین اقدامی نیازمند رفع همه تحریمهایی است که طبق توافق قرار بوده به حالت تعلیق درآید. در همین حال، این امر نیازمند آن است که تحریمهای مضاعف چندگانه علیه ایران که ترامپ اعمال کرد نیز برطرف شود. احتمال میرود که ایران از دولت بایدن بخواهد تا تروریستی خواندن سپاه پاسداران و بانک مرکزی را نیز لغو کند.
در همین حال، ایران در پاسخ به تحریمهای ترامپ به دلیل نقض تعهدات هستهای، وفق توافقنامه برجام اقدام کرده است. اقدامات ایران ممکن است نیازمند مذاکرات مجدد و پیچیده باشد تا آمریکا دوباره بتواند در این توافق طرفیت پیدا کند. با این وجود و چه ایالات متحده دوباره به برجام بدون شروط جدید بازگردد یا بازنگردد، هیچ نشانهای از آن دیده نمیشود که دولت بایدن از تلاش برای بازداشتن افزایش حضور ایران در خلیج فارس یا مقابله با حضور ایران در سوریه، لبنان، یمن یا عراق دست بکشد.
سردی روابط بایدن با نتانیاهو
یک تغییر چشمگیر دیگر دولت بایدن، در روابط دولت ترامپ با «محور ضد ایرانی» شامل اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده خواهد بود. دولت بایدن احتمالاً روابط سردی با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل همچون دوران اوباما خواهد داشت که دلیل آن سیاست نتانیاهو برای توسعه شهرکها، احتمالاً انضمام کرانه باختری و تلاش او برای لابی در کنگره آمریکا برای مخالفت با توافق هستهای با ایران خواهد بود.
دولت بایدن احتمالاً به موضع سنتی آمریکا و تلاش برای برقراری صلح میان اسرائیل و فلسطین باز خواهد گشت و سیاست دولت ترامپ با مرکزیت ایجاد ترتیبات برای صلح میان اسرائیل و کشورهای عربی را بدون تضمین صلح میان اسرائیل و فلسطینیها تایید نخواهد کرد.
محور اسرائیل و دولتهای عربی خلیج (فارس) محصول نزدیکی دولت ترامپ به محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی و محمد بن زاید، حاکم دوفاکتوی امارات متحده عربی بود که ستونهای سیاست آمریکا در قبال ایران شناخته میشوند. دولت ترامپ تلاش داشت تا مسئولیت امنیت منطقه را به بازیگران منطقهای واگذار کند.
بایدن و وخامت روابط آمریکا با عربستان
با این حال سیاست ترامپ نگرانیهای آمریکا از عملکرد حقوق بشری این دو رژیم و مداخلات جنجالی آنها در یمن، لیبی و دیگر مناطق را نادیده گرفت. دولت بایدن احتمالاً با دقت بیشتری به بررسی فروش اقلام آمریکایی به دولتهای خلیج (فارس) خواهد پرداخت و احتمالاً پیشنهاد فروش جتهای جنگنده رادارگریز اف ۳۵ را لغو خواهد کرد. فروش این جنگندهها چند هفته پس از اعلام عادیسازی روابط امارات با اسرائیل در ماه سپتامبر اعلام شد. تا زمانی که نقش و مسئولیت محمد بن سلمان در قتل جمال خاشقچی در اکتبر ۲۰۱۹ در استانبول مشخص شود، روابط دولت بایدن با ولیعهد سعودی هم به مانند سابق نخواهد بود. در همین حال، احتمال پاسخگویی او بعید به نظر میرسد و این حکایت از آن دارد که روابط آمریکا با عربستان سعودی نسبت به دوران ریاست جمهوری ترامپ به شدت رو به وخامت خواهد گذاشت.
منبع:https://www.scfr.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.