جان آلترمن در یادداشتی که وبسایت مرکز مطالعات بینالمللی و استراتژیک آمریکا آن را منتشر کرد؛ نوشت: در بحبوحه بحثها در خصوص موضع متناسب آمریکا در خاورمیانه، یک مؤلفه کمتر موردتوجه قرارگرفته و گاهی کلاً فراموش شده است. غالباً مردم تصور میکنند که آمریکا راهبرد خود در خاورمیانه را بهطور اساسی تغییر جهت خواهد داد و سایر قدرتها باقدرت تمام وارد این منطقه خواهند شد. این اطمینان خاطر وجود دارد که تغییر جهت راهبرد هر یک از این قدرتها تأثیری بر آمریکا نخواهد داشت زیرا کاهش منافع باعث مصونیت آمریکا در برابر این تأثیر خواهد شد.
اما این دیدگاه درست نیست. با افزایش تعامل آمریکا در خاورمیانه، تعامل جهان در این منطقه نیز افزایشیافته است. رقبا و شرکا بهطور یکسان با وضع موجود خاورمیانه پیوند خوردهاند. تغییر در وضع موجود خاورمیانه آنها را نیز تغییر میدهد و اگر رقبا و شرکا تحت تأثیر قرار گیرند آمریکا نیز متأثر خواهد شد. شاید آمریکا احساس کند که کارش در خاورمیانه تمام شده است اما برعکس آن صادق نیست.
متحدان و شرکای آمریکا در خاورمیانه مسلماً به تغییر تمرکز آمریکا به مناطق دیگر برای یافتن شرکا و متحدان جدید، واکنش نشان خواهند داد. برخی از آنها با کشورهای دوست آمریکا و برخی هم با کشورهای متخاصم با آمریکا همراه خواهند شد. حداقل در کوتاهمدت، این کشورها از طریق تولید سلاح و یا جنگ مسلحانه به رفتاری پرخطر مبادرت خواهند کرد. این نشانهها همینالان نیز در یمن، عراق، لیبی و مناطق دیگر مشهود بوده و احتمالاً افزایش خواهند یافت.
شاید بتوان گفت که هیچیک از این مسائل، بهاستثنای تکثیر تسلیحات، برای آمریکا اهمیت چندانی ندارد، هرچند که بیثباتی فزاینده در این منطقه برای متحدان آمریکا در اروپا که شاهد تأثیر بحران پناهجویی بر سیاستهایشان بودهاند و برای متحدان آمریکا در شرق آسیا که سهچهارم نفت خود را از خاورمیانه وارد میکنند، نگرانی مهمی محسوب میشود.
چین فاقد منابع نفت و گاز لازم برای پیشبرد اقتصاد خویش بوده و در سالهای آتی ظاهراً به خاورمیانه وابسته خواهد بود. مسلماً این کشور به دنبال افزایش جای پای خود در این منطقه بوده و به دنبال بهرهبرداری از موضع برتر خویش برای فشار بر همسایگان آسیای شرقی خود خواهد بود که آنها نیز به خاورمیانه وابسته هستند. از آنجائی که کشورهای خاورمیانه با چشمانداز عقبنشینی آمریکا و پیشروی چین در این منطقه مواجه هستند، آمریکا برای جلوگیری از نفوذ چین در زیرساختهای فیزیکی و فنّاورانه این منطقه شدیداً تحتفشار خواهد بود. چین نمیخواهد که جای خالی حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه یا مناطق دیگر را پر کند اما به دنبال پیشبرد امنیت خویش با ابزاری دیگر است. اگر چین بتواند تجهیزات نظارتی فراگیری در این منطقه ایجاد کند، به دستاورد بیشتر از تقویت چند برابری قدرت حضور نظامی محدود این کشور دست خواهد یافت. این کشور با دولتهای خاورمیانه نیز روابطی خوب برقرار خواهد کرد، چراکه مدل توسعه اقتصادی چین بدون تحولات سیاسی و اجتماعی، تقریباً همه آنها را در مواجهه با چشمانداز نارضایتی عمومی، تحت تأثیر قرار داده است.
ایران نیز از عقبنشینی آمریکا بهرهبرداری کرده و به دنبال تبدیلشدن به قدرت برتر در خلیجفارس خواهد بود. با توجه به مقاومت کشورهای ثروتمند عرب حوزه خلیج [فارس] در برابر ایران، دستیابی به چنین هدفی حتی با در نظر گرفتن مهارت ایران در ابزار نامتقارن و زرادخانه چشمگیر آن، ساده نخواهد بود.
با توجه به فرصتطلبی روسیه، بعید است که این کشور نقشی سازنده داشته باشد. برعکس، کشورهای ضعیف و گرفتار بیثباتی، توجه خاص روسیه را جلب میکنند. روسیه تنشها را به سمت بحران سوق میدهد و سپس بهعنوان میانجی برای حلوفصل بحران پیشقدم میشود.
بااینهمه سه بلاتکلیفی عمده هنوز پابرجاست؛ اولی چشمانداز دوری جهان از انرژی مبتنی بر هیدروکربن است. گذار سریع از این نوع انرژی مزایای سرمایهگذاری چین در خاورمیانه را برای این کشور کاهش خواهد داد. اگر دنیا به انرژی خاورمیانه وابسته نباشد، متحدان آمریکا در آسیا از این جنبه تحتفشار چین نخواهند بود. دومین بلاتکلیفی به چگونگی حمایت آمریکا از منافع متحدان و شرکای خود در اروپا و آسیا مربوط است. تغییر توجه آمریکا از خاورمیانه به سمت این متحدان و شرکا، به منافع آنها در خاورمیانه پایان نخواهد داد و این اقدامات آمریکا بهجای اینکه به نفع آنها باشد به ضررشان خواهد بود. سومین بلاتکلیفی به چگونگی همکاری مؤثر آمریکا با متحدان و شرکای خود در داخل و خارج خاورمیانه برای گذار نرم این منطقه از اقتصاد نفتی مربوط است. اقتصاد همه کشورهای خاورمیانه به انرژی وابسته است. اگرچه مسئولیت اصلی این گذار با دولتهای منطقه است، اما کشورهای جهان و بهویژه متحدان آمریکا نیز در موفقیت این گذار از اقتصاد نفتی منافع مهمی دارند. هزینه شکست این گذار از اقتصاد نفتی دامن بسیاری از کشورها ازجمله آمریکا را خواهد گرفت و فرقی نمیکند که آمریکا توجه خود را به مناطق دیگر متمرکز کند یا نکند.
منبع:https://www.scfr.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.