چگونه ابوظبی به دمشق یاری می رساند

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
نزدیکی بین امارات متحده عربی و رژیم سوریه فراتر از عادی سازی روابط دیپلماتیک بین دو کشور است. اطلاعات بدست آمده توسط « کمیته عدالت و آزادی برای همه»( CJL) حاکی از کمک هائی در زمینه بازسازی ، نظامی و امنیتی است. آیا این به معنی گردشی ژئوپلیتیک است ؟ زیاد معلوم نیست.

٢٧ مارس ٢٠٢٠، محمد بن زاید(MBZ) با توئیتی اعلام کرد که برای اولین بار پس از قطع روابط دیپلماتیک بین امارات متحده عربی و سوریه، با بشار اسد گفتگوئی تلفنی داشته است. دو هقته بعد ، سایت Middle East Eye مفاد توافقنامه ای میان مرد قدرتمند امارات و همتای سوریه ای اش را منتشر کرد. براساس اطلاعات این منبع محمد بن زاید پیشنهاد کمکی سه میلیارد دلاری را به بشار اسد داده و در عوض خواستار از سر گیری نبرد نظامی در ادلب ، منطقه مرزی با ترکیه، شده است . آتش بسی شکننده پس از توافق ۶ مارس ٢٠٢٠ ترکیه و مسکو بر ادلب حکمفرماست. کمک مالی ابوظبی اگر تائید شود برای سوریه یک نعمت است چراکه وضعیت اقتصادی دو حامی اصلی آن، روسیه و ایران چندان خوب نیست.

 

واشنگتن با این حال فشار را بر متحدین خود در خلیج فارس و هم چنین مصر افزایش داد تا آنها از ابوظبی تقلید نکنند و روند عادی سازی روابط با رژیم سوریه متوقف شود. کنگره آمریکا در ٢٠ دسامبر ٢٠١٩ قانون سزار را تصویب کرد که از اول ژوئن عملی می شود و تنبیه هائی برای نهادها و افرادی که روابط تجاری با دمشق برقرار کنند، در نظر گرفته است.

 

این فشارها بر ابوظبی تاثیری نداشته است. در ٣ دسامبر ٢٠١٩، در حالیکه این قانون در کنگره مطرح شده بود، کاردار امارات در دمشق، آقای عبد الحکیم النعیمی ، از « استحکام روابط بین دو کشور» ابراز خرسندی می کرد. با اینهمه امارات هنوز سفیری به دمشق نفرستاده و به داشتن کاردار اکتفا کرده است و نخواسته متحد امریکائی اش را عصبانی کند.

 

کمک های انسانی و نظامی

 

به محض باز کردن سفارت اش در دمشق در آخر سال ٢٠٠٨، بر أساس منابع اطلاعاتی ما، ابوظبی ارسال کمک های درمانی به بیمارستان هائی که در مناطق تحت کنترل رژیم سوریه بودند را آغاز کرد و به همراه آن کمک های غذائی نیز فرستاد.یک هیئت نمایندگی امارات در پائیز ٢٠١٧ از سوریه دیدن کرد تا نیازهای کشور را در زمینه بازسازی و پیشرفت از نزدیک ارزیابی کند.باز هم به گفته همان منابع اطلاعاتی، امارات تا کنون در بازسازی ساختمان های دولتی ، نیروگاه های حرارتی و هم چنین شبکه هیدرولیکی پایتخت سوریه شرکت داشته است. امارات که جیمز ماتیس (James Mattis)، وزیر امورخارجه سابق ترامپ آنرا « اسپارت کوچک» می نامد، بنا به همان منابع خدمات نظامی نیز به دمشق ارائه می کند.

 

محمد بن زاید(MBZ) که خلبان جنگنده و بالگرد و فارغ التحصیل مدرسه نظامی انگلیسی Sandhurst است، کشورش را به سومین وارد کننده اسلحه در جهان تبدیل کرده. با گسترش صنایع نظامی ، هم اکنون در امارات حدود ١٧٠ شرکت اسلحه های سبک، موشک های هدایت شونده ، پهباد، خودروهای بیابانگرد نظامی و قایق های جنگی می سازند.

 

یک دیپلمات نظامی می گوید که ارتش امارات « علی رغم ابعادش، دارای کارآئی چشمگیر استراتژیک و تدارکاتی است و در جنگ یمن خود را بسیار موثر تر از نیروهای نظامی عربستان نشان داد». با تکیه به این توانائی ها، ٨ افسر باتجربه امارات برای دادن مشاوره به ستاد فرماندهی سوریه رفتند و سپس ۵ خلبان سوریه ای به آکادمی نظامی Khalifa Ben Zayed Air College در شهر العین در غرب ابوطبی رفتند تا مهارت های جنگی شان را تکمیل کنند. منابع اطلاعاتی ما قادر نیستند تاریخ دقیق این سفرها را ارائه دهند.

 

دوره های آموزشی برای سرویس های جاسوسی

 

ابوظبی هم چنین دوره های تکنیکی، علمی و تدارکاتی برای کادرهای سرویس اطلاعاتی ارتش سوریه سازمان داد. این دوره ها در ١۵ ژانویه ٢٠٢٠ آغاز شد و بین ٢ تا ٢ ماه نیم برحسب موضوع طول کشید و در ساختار هائی در مناطق متفاوت امارت انجام شد. ٣١ افسر و ٨ مهندس انفورماتیک غیر نظامی در زمینه سیستم های اطلاعاتی، امنیت اطلاعات و شبکه ها در این دوره ها شرکت کردند. این افراد تحت سرپرستی افسران اطلاعاتی سوریه، از جمله سرهنگ ذوالفقار وسوف مسئول اطلاعات ارتش و سرگرد جهاد برکت پسر دائی بشار اسد بودند.

 

پیروزی در دو صحنه

 

شورش سوریه در آغاز برای ابوطبی فرصتی بود تا این کشور را از متحد قدرتمندش، ایران، دشمن شماره یک سلطنت های سنی خلیج فارس جدا سازد. حمایت از تظاهرات ضد بشار اسد و سپس کمک مالی و نظامی به شورشیانی که انقلابی صلح آمیز را به مبارزه نظامی تبدیل کرند، از همین جا ناشی می شد. بر طبق نظر سازمان غیر دولتی Spin Watch ، شرکت انگلیسی Quiller Consultants متخصص در روابط عمومی بین سالهای ٢٠١۴ تا ٢٠١۶ ، تبلیغات و اطلاع رسانی « ارتش آزاد سوریه» را برای تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی انگلستان بعهده داشت. هزینه این کار ها تماما از سوی سفارت امارات در لندن پرداخت می شد. این فعالیت تحت سرپرستی « لانا زکی نسبیه»، یک دیپلمات بلند پایه و وزیر امور خارجه امارات، آقای محمد انور قرقاش انجام می گرفت. آقای محمد انور قرقاش همچنان وزیر امور خارجه امارات است.

 

اما در همین دوران، امارات سوخت ارتش سوریه را با زیر پاگذاردن تحریم های امریکا و اروپا تامین می کرد. در سال ٢٠١۴ وزارت خزانه داری ایالات متحده ، شرکت نفتی اماراتی Pangates International Corporation را به لیست موسسات تحریم شده اضافه کرد. خزانه داری ایالات متحده اعلام کرد که این شرکت مستقر در شارجه، مظنون به رساندن سوخت به نیروی هوائی سوریه است. سوریه در واقع از تابستان ٢٠١١ به دلیل سرکوب تظاهرات صلح آمیز، تحت تحریم های شدید امریکا و اروپا قرار گرفت.

 

این تحریم ها مصادره اموال و انسداد حسابهای بانکی شخصیت های نزدیک به رژیم را پیش بینی می کرد. دوبی از مدتها پیش پناهگاه ثروت های این افراد بود. علی رغم قطع رسمی روابط دیپلماتیک بین سوریه و امارات، امیر دوبی، شیخ محمد بن راشد آل مکتوم با اقامت خواهر و مادر رئیس جمهور سوریه مخالفت نکرد. بشری اسد در سال ٢٠١٢ پس از به قتل رسیدن همسرش آصف شوکت ، معاون اطلاعات نطامی ، در امارت مستقر شد. روابط او با مقامات محلی آنقدر خوب بود که گفته می شد که او با فرمانده نیروهای پلیس دوبی ، ضاحی خلفان ازدواج کرده است. این شایعه سپس تکذیب شد اما ریشه در حمایت رئیس پلیس از این بیوه زمانی که به او ویزای شنگن داده نشد، دارد. ضاحی خلفان که به رک گوئی و استفاده از توئیتر شهرت و نزدیک به دو میلیون followers دارد، بشار اسد را « مردی با أصول اخلاقی درست » توصیف کرده بود.

 

رامی مخلوف ، پسر دائی بشار اسد و ثروتمند ترین فرد سوریه که امروز روابطش با رئیس جمهور کدر شده است، از مدتها قبل از شورش مرکز کاری اش را در دوبی مستقر کرده بود. شیوه زندگی اشرافی پسرهای او ، علی و محمد ، مرتبا موضوع خبرها ست. نماد فساد و خویشاوند سالاری خاندان اسد ، رامی مخلوف ظاهرا در تنگنا قرار گرفته و با گروهی از تجار که با استفاده از جنگ ثروتمند شده اند، جایگزین شده است. از جمله این تجار می توان از سامر فوز نام برد که در دمشق و دوبی زندگی می کند و نفوذ او در دربار به نسبت افزایش ثروتش فزونی می گیرد. ثروتی که بویژه بر لاشه شرکت های دولتی بدست امده است.

 

بازی ای پیچیده با اپوزیسیون

 

با همه اینها امارات ارتباطش را با اپوزیسیون سوریه قطع نکرده است یا لااقل با آنهائی که از جریان های جهادگرا فاصله گرفته اند. پلاتفرم قاهره(١) از جمله آنهاست که مخالف یک راه حل نظامی برای خروج از بحران و طرفدار یک انتقال قدرت سیاسی است و پیش شرط استعفای بشار اسد را برای آغاز مذاکرات مطرح نمی کند. این مواضع باعث می شود که این گروه مانند پلاتفرم مسکو(٢) در لیست جریان های قابل تحمل از سوی دمشق قرار گیرند.

 

یکی دیگر از شخصیت های اپوزیسون نزدیک به ابوظبی «احمدالعاصی الجربا » ست که گروهی از قبایل را در کمیته هماهنگی ملی سوریه نمایندگی و در قاهره زندگی می کند. الجبرا عضو اتحادیه قبیله های بادیه نشین فرامرزی شمر است که تا مرزهای شبه جزیره عربستان را دربر می گیرد. او وقتی در سال ٢٠١٢ از سوریه فرار کرد ، ابتدا در عربستان سکنی گزید و در آنجا ارتباطات تنگاتنگی با سرویس های امنیتی عربستان و امارات برقرار کرد. او در سال ٢٠١۶ جریان «الغد السوری»(فردا سوریه ) را با حمایت مصر و محمد دحلان فلسطینی، از نزدیکان بن زاید، بوجود آورد. این جریان بر اساس اساسنامه اش برای سوریه ای لائیک ، غیر متمرکز ، با تکثرگرائی سیاسی مبارزه می کند. بازوی نظامی این جریان ، «نیروهای ویژه »، در کنار نیروهای ائتلاف با داعش جنگید اما سپس نیروهایش بشدت کاهش یافت.

 

غیر ممکن است از شکل گیری مجدد جریان ها در این منطقه سر در آورد بدون آنکه به نقشی که رئیس جمهور پوتین بازی کرده توجه کرد. رهبر کرملن بیش از همیشه داور نهائی بازی و تنظیم کننده ساعت ها در خاورمیانه است. او سفیر روسیه در ابوظبی در سالهای ٢٠١٣ تا ٢٠١٨، آقای الکساندر افیموف که اکنون سفیر روسیه در دمشق است را مامور پادر میانی میان بن زاید و اسد کرد. چندی بعد سفارت امارات در سوریه گشوده شد.

 

دیدگاهی راهبردی برای منطقه

 

در حاشیه گفتکوهای منامه(بحرین) در دسامبر ٢٠١٧، انور قرقاش اعلام کرده بود : « خواست امارات بازگشت ثبات به منطقه است، نه وضعیت قبلی، اینها دو چیز مختلف هستند». به نظر جلال حرشاوی متخصص مسائل ژئوپلتیک در دانشگاه لاهه، این موضع گیری قرقاش « از این نظر دفاع می کند که رهبران عربی که با بهار عربی در تونس ، یمن و مصر سقوط کردند بدلیل ناتوانی و نرمش شان بوده است». جلال حرشاوی ادامه می دهد :« برای رسیدن به ثبات مورد نظر، کسانی که جای آنها را گرفته اند باید مستبد و اجبارگرا تر باشند»، مانند مارشال عبدالفتاح السیسی در مصر.

 

اگر سیاسب سرکوب خشن السیسی از سوی سازمان های غیر دولتی دفاع از حقوق بشر محکوم شده ، در عوض موجب رضایت همتای امارتی وی شده است. محمد بن زاید در نوامبر ٢٠١٩ در طی مراسمی در ابوظبی ، به عبدالفتاح السیسی مهم ترین نشان دولتی، « حکم زاید»، را اهدا کرد.

 

مصر که هرگز روابط دیپلماتیک اش را با سوریه متوقف نکرد و به همکاری محکمی با دمشق در زمینه مسائل امنیتی ادامه می دهد، قاهره از مدافعان سرسخت بازگشت سوریه به اتحادیه عرب است. امری که کشورهای عربی کمی مخالف آن هستند و می تواند باعث کاهش رفتار خصمانه، لااقل به ظاهر، رهبران غربی شود .

 

١- جریان اپوزیسیون سوریه که با حمایت مصر و امارات در سال ٢٠١۵ بوجود آمد. این جریان راه خود را از دیگر نیروهای « شورای ملی سوریه» که پیش شرط کنارگیری بشاراسد را برای مذاکره مطرح می کنند، جداکرده است و از آغاز شکل گیری اش با اسلامی کردن مبارزه مخالف بود.

 

٢- این جریان توسط قدری جمیل، معاون نخست وزیر در امور تجارت بین سالهای ٢٠١١-٢٠١٢ بوجو آمد. قدری جمیل از حزب کمونیست انشعاب کرد و جریان « اراده خلق» را بوجود آورد که از سوی رژیم تحمل می شود. پلاتفرم مسکو مبلغ سیاست ضد تروریستی روسیه است و ابزار فشاری است هم علیه نیروهای اپوزیسیون و هم علیه رژیم سوریه.

منبع:https://orientxxi.info

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟