سیاست بایدن در یمن برای عربستان چه معنایی دارد؟

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
اندیشکده کارنگی در گزارشی به بررسی اوضاع یمن و موقعیت عربستان در این کشور با توجه به روی کار آمدن بایدن و اعلام سیاست‌های جدید آمریکا در قبال بحران یمن پرداخته است.

مرکز بیروت اندیشکده «کارنگی» در گزارشی با عنوان «سیاست بایدن در یمن برای عربستان سعودی چه معنایی دارد؟» به قلم «احمد ناجی» کارشناس غیر مقیم این مرکز به بررسی سیاست جدید آمریکا در قبال جنگ یمن و گزینه‌های پیش ‌روی سعودی در مواجهه با این وضعیت جدید پرداخته و بر این اساس چشم‌اندازی از شرایط آتی ارائه کرده است. این گزارش راهبردهایی را که احتمالاً عربستان با توجه به شرایط جدید در یمن پیش خواهد گرفت، مورد بررسی قرار داده است.

واکنش عربستان به تصمیمات جدید درباره یمن

پس از اعلام سیاست‌های دولت جدید آمریکا درباره یمن که همگی نشان از تغییر سیاست واشنگتن و خواست آمریکا برای بازگشت به دیپلماسی دارد، واکنش دولت و مقام‌های سعودی جالب توجه بود. آن‌ها در ابتدا از افزایش همکاری‌های دفاعی و تعیین نماینده ویژه استقبال کردند. اما چرا سعودی‌ها در مواجهه با این تغییرات سکوت کردند، در حالی که انتظار می‌رفت اعتراض کنند. در پاسخ به این پرسش باید گفت اولاً عربستان منتظر است تا ببیند دولت بایدن با تفکیک فروش سلاح به عربستان به «تهاجمی» و «دفاعی» در عمل کدام معاملات تسلیحاتی را لغو خواهد کرد. دوم این که به‌‌رغم حمایت عربستان از تصمیم وزارت خارجه آمریکا مبنی بر قرار‌دادن انصارالله در فهرست تروریسم اما سعودی‌ها چندی قبل که پارلمان یمن قصد تعیین انصارالله به عنوان گروه تروریستی را داشت، به صورت پشت پرده مانع این کار شدند. چرا که می‌دانند این اقدام، کار عربستان را برای مدیریت بحران سخت‌تر می‌کند.

عربستان منتظر است تا ببیند دولت بایدن با تفکیک فروش سلاح به عربستان به «تهاجمی» و «دفاعی» در عمل کدام معاملات تسلیحاتی را لغو خواهد کرد

سوم هم اینکه به‌رغم دیدار صمیمانه وزیر ‌خارجه عربستان با «لندرکینگ»، ولی آن‌ها چندان تمایل به افزایش تعامل دیپلماتیک با آمریکا ندارند، زیرا این روند به کانال دوطرفه ارتباطی آن‌ها با انصارالله آسیب می‌زند و موجب عدم اطمینان در آن خواهد شد.

آیا «توقف توهین‌آمیز» حمایت‌ها توسط بایدن راهبرد نظامی عربستان را تغییر می‌دهد؟

واقعیت این است که عربستان به دلایل متعددی در عمل سیاست‌های خود را در یمن تغییر داده و به رویکرد فعلی آمریکا نزدیک شده است. عربستان با کاهش محسوس عملیات نظامی، به سمت تغییر مسیر از استراتژی مداخله سخت به مداخله نرم حرکت کرده است. از طرفی افزایش سرسام‌آور هزینه‌های جنگ که به ۱۳ درصد تولید ناخالص داخلی عربستان رسیده (تقریباً سه برابر آمریکا با ۳٫۵ درصد) و همچنین رقم‌خوردن وضعیت فاجعه‌بار در یمن که صدای اعتراض بسیاری از نهادهای امدادرسان و حقوق ‌بشری در دنیا را بلند کرده و بسیاری عوامل دیگر، موجب شده ریاض در یک سال اخیر تعداد حملات خود را به شدت کاهش و از طرفی تمرکز حملاتش را به جای مناطق داخلی یمن به سمت مناطق مرزی خود با این کشور سوق داده است تا جنبه تدافعی پیدا کند. در نتیجه این که به نظر می‌رسد عربستان از استراتژی خود برای نابودی کامل انصارالله به ضعیف کردن آن تغییر راهبرد داده است. همچنین در درازمدت ریاض به دنبال تقویت نفوذ خود در میان گروه‌های یمنی خواهد بود. بنابراین جای تعجب نیست که اکنون با جدیت بیشتری به دنبال مذاکره با انصارالله باشد.

از سویی در صورت جدیت دولت بایدن در عدم فروش سلاح به عربستان، احتمالاً سعودی‌ها برای تامین نیازهای تسلیحاتی خود به سراغ کشورهایی مانند چین و روسیه خواهند رفت که معاملات تسلیحاتی‌شان مانند آمریکا توسط نهادهای بین‌المللی نظارت نمی‌شود. در نهایت این‌که عربستان برای توجیه حملات خود در یمن مدعی خواهد شد که اقداماتش جنبه دفاعی دارد و نه تهاجمی و همگی در راستای دفاع از امنیت خود در مقابل حملات پیچیده انصارالله است.

عربستان با کاهش محسوس عملیات نظامی، به سمت تغییر مسیر از استراتژی مداخله سخت به مداخله نرم حرکت کرده و از طرفی تمرکز حملاتش را به جای مناطق داخلی یمن به سمت مناطق مرزی خود با این کشور سوق داده است

گفت‌وگوهای صلح به رهبری آمریکا تا چه میزان می‌تواند تغییر ایجاد کند؟

اساساً انتخاب یک نماینده از سوی آمریکا برای امور یمن می‌تواند به وضعیت گفت‌وگوها و باز کردن کانال‌های ارتباطی با انصارالله کمک کند، ولی باید بدانیم مذاکره با این جنبش در گام اول قرار ندارد. در سال‌های اخیر و در بحبوحه جنگ نیز سعودی توانسته از طریق کانال عمان و همچنین کانال‌های تماس قدیمی با انصارالله در موضوعاتی گفت‌وگوهای پنهانی داشته باشد. وجود یک کانال ارتباطی با انصارالله را وزیر‌خارجه سعودی در فوریه ۲۰۲۰ تایید کرد ولی در عین حال گفت که این کانال هنوز آماده انتقال به سطوح عالی نیست.

موفقیت کانال‌های ارتباطی یک نمونه موفق در پرونده خود دارد که همان توافق صلح استکهلم است که بر اساس آن تعداد زیادی از اسرای دو طرف آزاد شدند. البته تا زمانی که جنگ و درگیری بین دو طرف ادامه دارد به هیچ عنوان نمی‌توان به بقا و ثبات این مسیرها اطمینان داشت چراکه هر لحظه ممکن است اتفاقی در میدان، این مسیر را خدشه‌دار کند یا از بین ببرد.

با این اوصاف به‌رغم وجود بازیگران بسیار در بحران یمن، مریمآمریآمریکا می‌تواند لااقل یک نقش تعدیل‌کننده یا حتی بیشتر را در پرونده یمن ایفا کند. حتی قدرت‌های بزرگ جهانی مانند روسیه و چین نیز می‌توانند با توجه به ارتباط نزدیک که با ایران دارند نقش برجسته‌ای در برگزاری مذاکرات ایفا کنند. حتی استراتژی جدید آمریکا در یمن ممکن است روسیه و چین را به استفاده بیشتر از اهرم‌های قدرت خود در اثرگذاری روی انصارالله سوق دهد تا تعامل و بازیگری آمریکا را دشوارتر کند.

آیا این فرصت وجود دارد که عربستان سعودی به طور کامل از یمن خارج شود؟

راحت ترین پاسخ نه است. حتی اگر اقدامات آینده آمریکا به نفع عربستان باشد، هزینه‌های امنیتی ترک یمن بیش از هزینه اقامت در آنجاست. عربستان در حالی که مداخله مستقیم خود در یمن را کاهش می‌دهد، همزمان حمایت خود از نیروهای نیابتی در یمن را افزایش خواهد داد. این همان سیاستی است که شریک دیگر عربستان در یمن طی دوسال اخیر با جدیت پی گرفته است. امارات با این که در سال ۲۰۱۹ اعلام کرد از یمن خارج می‌شود ولی در حال حاضر حدود ۲۰۰ هزار نفر مزدور حقوق‌بگیر سازمان‌دهی شده در این کشور را رهبری می‌کند. از سویی ایران نیز از طریق حمایت از حوثی‌ها بدون حضور در یمن نفوذ خود را در این کشور پیگیری می‌کند. بر این اساس به احتمال زیاد سیاست عربستان در یمن بیشتر به سمت حمایت همه‌جانبه از طرف‌های همسو با خود ازجمله دولت منصور‌ هادی سوق پیدا خواهد کرد. به این ترتیب، صحنه نظامی و سیاسی در یمن همچنان مملو از طرف‌هایی است که با حمایت و پشتیبانی بازیگران بیرونی می‌جنگند.

سیاست عربستان در یمن بیشتر به سمت حمایت همه‌جانبه از طرف‌های همسو با خود ازجمله دولت منصور‌ هادی سوق پیدا خواهد کرد. به این ترتیب، صحنه نظامی و سیاسی در یمن همچنان مملو از طرف‌هایی است که با حمایت و پشتیبانی بازیگران بیرونی می‌جنگند

سرانجام این که یک واقعیت وجود دارد که غلبه بر آن دشوار خواهد بود. به نظر می‌رسد انصارالله و سعودی دشمن هستند، اما در واقع آنها به طور غیرمستقیم شریک‌اند. به این معنا تا زمانی که عربستان و تجاوز پر اشتباه آن‌ها به یمن وجود دارد، انصارالله نیز می‌تواند به فعالیت خود ادامه دهد و از طرفی تا حملات انصارالله به عربستان با حمایت ایران ادامه پیدا می‌کند، سعودی‌ها نیز می‌توانند به این بهانه به حضور و اقدامات خود ادامه دهند. نتیجه این که عربستان حامیان یمنی خود را رها نمی‌کند و فرصت‌ها را برای گسترش نفوذ خود از دست نمی‌دهد.

نتیجه‌گیری

گزارش کارنگی چشم‌اندازهای خوبی از آینده تحولات یمن و سیاست‌های احتمالی عربستان ارائه می‌دهد. احتمال گرایش سعودی به چین و روسیه برای تامین نیازهای تسلیحاتی و یا اتخاذ سیاست تقویت نیروهای نیابتی در داخل یمن و کم‌رنگ کردن نقش مستقیم خود در مسائل داخلی یمن و همچنین تقویت کانال‌های مذاکراتی با انصارالله، چشم‌اندازهای قابل اعتنایی است که درباره رویکرد آتی عربستان قابلیت بررسی دارد. آنچه از محتوای این گزارش به خوبی قابل برداشت است، این‌که وضعیت آشفته عربستان در یمن با استقرار دولت بایدن و اتخاذ سیاست‌های جدید، دچار پیچیدگی‌های گسترده‌ای خواهد شد.

پیوند اصلی گزارش:

https://carnegie-mec.org/2021/02/12/what-does-biden-s-yemen-policy-mean-for-saudi-arabia-pub-83862

منبع:http://tabyincenter.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *