پیرمحمد ملازهی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی درباره این موضوع که بعد از روی کار آمدن جو بایدن بهعنوان رئیسجمهور آمریکا، مذاکرات با طالبان چه سمت و سویی خواهد گرفت؟ گفت باید توجه داشت که در خصوص مسائل سیاست خارجی همچون مسئله طالبان، رئیسجمهور آمریکا بهتنهایی تصمیم نمیگیرد، بلکه وی فقط یکی از ارکانهای تصمیمگیرنده است.
ملازهی افزود: «این مجموعه حاکمیت آمریکا است که تعیین میکند در ارتباط با مسائل مهم سیاست خارجی چه خطمشی را در پیش بگیرند.»
ملازهی با بیان اینکه در مورد افغانستان نیز همین وضعیت حاکم است، گفت: «با روی کار آمدن بایدن، راهبردی که آمریکاییها برای افغانستان طراحی کردهاند، تغییر نخواهد کرد، اما شاید تاکتیک دولت فعلی در قبال مسئله طالبان و افغانستان متفاوت از دولت دونالد ترامپ باشد.»
کارشناس مسائل شبهقاره ادامه داد: «ازاینرو در حال حاضر تیم بایدن در نظر دارد تا در توافقی که در زمان ترامپ با طالبان امضا شد، تجدیدنظرهایی صورت گیرد.»
ملازهی تأکید کرد: «اگر این واقعیت بهدرستی فهمیده شود، راحتتر میتوان درک کرد که آمریکا نسبت به صلح در افغانستان چگونه میاندیشد.»
این کارشناس در ادامه در رابطه با نگاه بایدن به مسئله طالبان گفت: «جو بایدن نسبت به این موضوع که طالبان در موضع مسلط در افغانستان نباشد، جدی است؛ یعنی اگر طالبان در این مقطع اشتباه کنند، ممکن است دچار مشکل شوند.»
وی در ادامه با اشاره به برنامههای ترامپ برای طالبان توضیح داد: «با در نظر گرفتن این موضوع میتوان نتیجه گرفت که ترامپ با طالبان به تفاهمی رسیده بود تا طالبان در افغانستان به قدرت برسند و در حد امکان امارت اسلامی خود را احیا کنند.»
ملازهی افزود: «بهبیاندیگر آمریکای ترامپ میخواست قدرت طالبان و در حد امکان امارت اسلامی را تجدید کند، اما جریان رادیکال اسلامی شکل گرفته در آنجا را به سمت رقبای آمریکا مانند چین و ایران هدایت کنند.»
کارشناس مسائل شبهقاره با اشاره به اینکه ممکن است بایدن و گروه وی اینگونه فکر نکنند، افزود: «احتمالاً دموکراتها در جهت نوعی تعامل درصحنه بینالملل بهویژه با روسیه، چین و ایران حرکت خواهند کرد و از این رویکرد ترامپ فاصله خواهند گرفت.»
به گفته ملازهی البته ممکن است دولت بایدن نتواند اهدافش را همانگونه که میخواهد بهپیش ببرد.
وی در خصوص تفاوت نگاه ترامپ و بایدن در قبال مسئله افغانستان گفت: «دولت فعلی دموکراتها نمیخواهد که طالبان قدرت کامل را در افغانستان به دست بگیرد. هرچند ممکن است در آینده سیاستشان را تعدیل کنند، اما در شرایط فعلی معتقد هستند که طالبان تنها میتواند یک بخش از قدرت را در اختیار بگیرد و قدرت باید در میان باقی گروههای قومی و مذهبی توزیع عادلانه شود.»
ملازهی با تأکید بر اینکه طالبان بر سر همین نگاه دمکراتها با آمریکا دچار اختلافنظر شده است، ادامه داد: «به همین دلیل شاهد هستیم که اخیراً هیئت طالبان به ایران، چین، روسیه و پاکستان سفرهایی داشتند؛ درواقع آنها نگران هستند که توافقشان با آمریکا بهجایی نرسد و بهبیاندیگر آن توافق به زیان طالبان و به نفع دولت کابل تعدیل شود.»
این کارشناس ادامه داد: «در چنین شرایطی طالبان تلاش خواهند کرد که اکثریت قدرت را کسب کنند، ولی درنهایت به نظر میرسد که جو بایدن امکاناتی در اختیار دارد تا طالبان را مجبور به تعدیل سیاستهایش کند.»
وی تأکید کرد: «یکی از این امکانات ابزار حقوق بشر است و آمریکا میتواند این مسئله را در قبال عربستان سعودی و پاکستان که حامی اصلی طالبان هستند، به کار گیرد؛ یعنی کاخ سفیدروی این دولتها فشار وارد آورد که حمایتشان از طالبان را کاهش دهند.»
ملازهی با بیان اینکه طالبان ضربهپذیر است، گفت: «اگر امکانات و کمکهای خارجی نباشد آنها نمیتوانند به مسیر خود ادامه دهند.»
این کارشناس توضیح داد: «بایدن با استفاده از این ابزار میتواند طالبان را وادار کند که سیاست معتدلتری را در ارتباط با گروههای دیگر در پیش گیرد، اما این سیاست ساده نخواهد بود، زیرا طالبان بسیار ایدئولوژیک است و به مکتب دیوبندی پایبند است؛ لذا هیچ مکتب دیگری را ازنظر فکری به رسمیت نمیشناسد. همچنین طالبان انحصارطلب هستند و نگاهی بسیار قومی دارند. ازاینرو فقط پشتونها را به رسمیت میشناسند.»
وی درنهایت تأکید کرد اگر آمریکا میخواهد در آمریکا صلح و ثبات برقرار شود، باید سیاستهایش را بهگونهای پیش ببرد که طالبان به شراکت در قدرت رضایت دهند و به دنبال انحصار قدرت نباشند.
منبع:https://www.scfr.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.