دکترین کارتر برای سیاست خارجی امروز آمریکا چه معنایی دارد؟

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید

ری تکیه: دانش‌پژوه روابط ایران و آمریکا، مقام سابق امور خارجه ایالات‌متحده و محقق ارشد شورای روابط خارجی است. همچنین او استاد کمکی در دانشگاه جرج تاون است.

نشریه فارن افرز در مقاله‌ای به قلم ری تکیه، به نقشه مخفیانه جیمی کارتر رئیس‌جمهور اسبق امریکا برای تغییر رژیم در ایران و اهمیت آن در سیاست خارجی امروز ایالات‌متحده پرداخته است.

اهم نکات و گزاره‌های اصلی این مقاله:

  • چهار دهه پس از خروج او از کاخ سفید، مشخص شده است که حداقل در بحث ایران، کارتر به‌هیچ‌وجه ضعیف و بدشانس نبود. در حقیقت، اسناد تاریخی – ازجمله اسنادی که اخیراً از حالت محرمانه خارج‌شده – ثابت می‌کنند کارتر در‌خصوص ایران یک تندرو و جنگ‌طلب بوده است: او از شاه که جایگاه متزلزلی داشته می‌خواهد انقلاب را سرکوب کند؛ تلاش می‌کند از طریق کودتا پادشاهی را نجات دهد و پس از انقلاب نیز امریکا را به سیاست تغییر حکومت در ایران متعهد می‌کند.

کارتر در نیمه اول ریاست‌جمهوری‌اش چندان روی ایران تمرکز نکرد. عقد قراردادهای کنترل تسلیحات با شوروی و کمک به ایجاد صلح میان مصر و اسراییل تمام توجه او را به خود جلب کرده بود. در پاییز 1978 رویکرد دولت او در قبال ایران مملو از تناقض بود. سایروس ونس، وزیر خارجه او خواستار تشکیل دولت ائتلافی میان شاه و مخالفانش بود، اما امام خمینی این ایده را به‌کلی رد کرد. زبیگنیف برژینسکی، مشاور امنیت ملی وقت امریکا که به مطالعه انقلاب‌های جهان پرداخته بود، خواستار سرکوب معترضان شد و معتقد بود امتیاز دادن به آنها باعث می‌شود تندروها جسارت بیشتری پیدا کنند.

  • دولت کارتر از شاه خواست هم‌زمان با برقراری نظم در کشور، اصلاحاتی را در رژیم خود انجام دهد. ظاهراً هیچ‌کس در امریکا درک نمی‌کرد که نمی‌توان این دو کار را به‌طور هم‌زمان انجام داد.
  • درسی که سیاست‌گذاران امروز امریکا باید بگیرند مشخص است: امریکا نمی‌تواند واقعیت خودش را در ایران به وجود بیاورد. کارتر در پشت پرده عزم خود را برای تغییر حکومت در ایران جزم کرده بود. اسنادی که اخیراً از حالت محرمانه خارج‌شده نشان می‌دهد در دسامبر 1979 کارتر به سیا دستور داده عملیات تبلیغاتی و اقدامات سیاسی و اقتصادی خود را برای تشویق مردم به تغییر حکومت و تماس با رهبران مخالفان به‌منظور ایجاد یک حکومت طرفدار غرب آغاز کند.

نویسنده در بخش پایانی مقاله بر این دیدگاه است که جمهوری اسلامی شاید هنوز در ابتدای راه خود باشد، اما انقلاب اسلامی ایران در آن زمان موردحمایت اکثریت مردم بود. چهار دهه از آن زمان گذشته و دیگر از آن شور انقلابی خبری نیست. با این وجود واشنگتن نباید توانایی خود در شکل دادن به تحولات در ایران را دست بالا بگیرد. امریکا باید بداند که درکش از ایران بالاتر از درک ایرانی‌ها نیست.

 

منابع پژوهش در دفتر پژوهشکده موجود است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟