سیاست نامه | آبان 99 

رویکرد احتمالی بایدن در برابر آسیا پاسیفیک

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
  • عنوان سیاست نامه: رویکرد احتمالی بایدن در برابر آسیا پاسیفیک
  • نویسنده: کارگروه چین و شرق آسیای اندیشکده جریان
  • تاریخ انتشار: آبان ماه 1399
  • کلیه حقوق مربوط به مالکیت معنوی این اثر متعلق به اندیشکده جریان می باشد. انتشار مطالب این سیاست نامه با ذکر نام اندیشکده جریان بلامانع می باشد.

چکیده مدیریتی

طی یک دهه گذشته آمریکا به دنبال تبدیل آسیاپاسیفیک به محور راهبرد کلان خود در نظام بین الملل بوده است. با عطف نظر به افزایش روزافزون قدرت چین، به نظر می رسد با گذشت زمان فارغ از اینکه چه کسی در کاخ سفید قدرت را در دست داشته باشد این موضوع اهمیت بیشتری نیز پیدا خواهد کرد. بر این اساس، انتظار می رود دولت بایدن نیز در ادامه دولت های اوباما و ترامپ تمرکز بر آسیاپاسیفیک را به محور اصلی سیاست خارجی آمریکا تبدیل کند. این راهبرد تأثیرات جدی بر رویکرد آمریکا در خاورمیانه، رویکرد متحدان آمریکا هم در شرق و هم درخاورمیانه، و همچنین رویکردهای پکن به منطقه خاورمیانه برجای خواهد گذاشت.
از مجموع شواهد، به ویژه با توجه به واقعیت های کنونی، محتمل ترین سناریو پیرامون تحولات کنونی این است که دولت بایدن تلاش می کند با رفع نواقص رویکرد دولت ترامپ، آسیامحوری در سیاست خارجی آمریکا را دنبال کند و در عین حال، حضور خود در خاورمیانه را ادامه دهد. طبیعی است که تمرکز بر شرق، می تواند در صورت پیگیری رویکرد کاهش تنش با ایران، موجد فرصت های نوینی برای ایران باشد. بر این اساس، جمهوری اسلامی ایران در این صورت ضمن پیگیری سیاست متنوع سازی به ویژه ازطریق استفاده از کارت چین و با پیگیری رویکردی فعالانه در برابر چالش آفرینی رقبای منطقه ای، می تواند از فرصت هایی که چین به ویژه در حوزه اقتصادی فراهم می آورد بهره کافی را ببرد.

بیان مسئله

تمرکز بر آسیا پاسیفیک در سیاست خارجی آمریکا از دوره ریاست جمهوری باراک اوباما در آمریکا آغاز شد. وی با طرح راهبرد «محور آسیایی» به دنبال افزایش تمرکز آمریکا بر این منطقه بود. ستون های این استراتژی دربرگیرنده تقویت روابط با متحدان و شرکا، تقویت حضور نظامی، چندجانبه گرایی، تقویت دموکراسی و حقوق بشر بود. اگرچه در آن زمان همچنان بر تعامل با چین تأکید می شد اما مهم ترین عامل محرک در پیگیری این راهبرد، ظهور چین بود. در دوره ترامپ، با طرح راهبرد «ایندو پاسیفیک آزاد و باز» تمرکز راهبردی بر این منطقه دنبال شد. اما تفاوت هایی نیز با رویکرد دولت اوباما وجود داشت؛ برای مثال دامنه جغرافیایی آن گسترش پیدا کرد، تأکید بیشتری بر روابط دو جانبه به جای روابط چندجانبه بود، و رویکرد تهاجمی تری در برابر چین دنبال شد، که به نظر می رسد به نوعی گسستی از این تفکر حاکم در دوره های پیشین بود که تعامل با چین می تواند این کشور را در نظم غرب محور ادغام نماید. در همین زمان در ابعاد مختلف تنش ها با چین رو به افزایش بوده است. علاوه بر این، دامنه رقابت چین و آمریکا دیگر محدود به مناطق پیرامونی چین همچون دریای چین جنوبی و شرقی نیست، بلکه در مناطق مختلف از مناطق قطبی گرفته تا آمریکای جنوبی در حال افزایش است. طی یک سال گذشته یعنی پس از شیوع کروناویروس، تنش ها میان پکن و واشنگتن بیش از پیش عیان شده است. اگرچه آمریکای ترامپ تمرکز زیادی بر نظام اتحادی این کشور در آسیا پاسیفیک نداشت اما در یک سال گذشته تلاش برای تقویت این نظام اتحادی بیشتر شد که نمود بارز آن را می توان در گروه چهار مشاهده کرد.

این تمرکز بر آسیا پاسیفیک از سوی آمریکا با توجه به پیوند مناطق، بر سایر مناطق نیز تأثیرگذار خواهد بود. خاورمیانه یکی از مهم ترین مناطقی به شمار می رود که هم در سیاست خارجی پکن و هم واشنگتن جایگاه برجسته ای دارد. افزایش رقابت دو کشور می تواند موجد تغییراتی در سیاست خارجی آنها در خاورمیانه باشد که به تبع آن جمهوری اسلامی ایران را نیز متأثر خواهد ساخت. با توجه به آنکه محور سیاست آمریکا در آسیا پاسیفیک، مهار چین است از یکسو این امکان وجود دارد که دامنه رقابت های این دو کشور بیش از پیش به خاورمیانه کشیده شود و از سوی دیگر می تواند بر راهبرد کلان آمریکا در این منطقه و همچنین راهبرد کشورهای منطقه به ویژه متحدان واشنگتن تأثیرگذار باشد. 

با پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، با توجه به تحول سیستمی، به نظر می رسد تمرکز بر آسیاپاسیفیک امر راهبردی در سیاست خارجی آمریکا باشد. بر این اساس، پرسش هایی پیش روی تحلیل گران و همچنین تصمیم گیران جمهوری اسلامی ایران قرار می گیرد که پاسخ به آنها می تواند راهگشای تأمین هرچه بیشتر منافع و امنیت ملی کشور باشد. این سؤالات عبارتند از:

الف) اصل تمرکز بر آسیاپاسیفیک به منظور مهار چین در محور سیاست خارجی آمریکا در دولت بایدن چه مختصاتی خواهد داشت؟

ب) آیا تنش های میان آمریکا و چین در دوره بایدن قابل حل است یا خیر؟

ج) افزایش تمرکز بر آسیاپاسیفیک چه پیامدهایی برای رویکرد خاورمیانه ای آمریکا و چین دارد؟

د) در سیاست خارجی جمهوری اسلامی تا چه اندازه می توان از کارت چین در برابر آمریکا استفاده کرد؟

ه) در صورت انجام مذاکره با دولت بایدن، رویکرد جمهوری اسلامی در برابر چین باید از چه منطقی پیروی کند؟

بازیگران و ذی نفعان

آمریکا: مهم ترین هدف آمریکا در آسیاپاسیفیک مهار چین، و در خاورمیانه، ممانعت از همراهی و همسویی متحدان با چین، کنترل و تسلط بر جریان انرژی هم به منظور تداوم عرضه به متحدان آسیایی خود و هم اخلال در آن در صورت لزوم به منظور اعمال فشار بر مخالفین است.

چین: چین به عنوان یک قدرت نوظهور در نظام بین الملل اهدافی چون، تداوم رشد خود به ویژه در حوزه تکنولوژی های نوین، ممانعت از ورود به جنگ و تنش با آمریکا که مانع این امر شود، افزایش پیوندها با متحدان و شرکای آمریکا به منظور تأثیرگذاری بر ملاحظات آنها، پیشبرد ابتکارهای نوین این کشور از جمله ابتکار کمربند و راه و غیره است.

متحدان و شرکای آمریکا: در حال حاضر بسیاری از کشورهای متحد و شریک آمریکا نگران قرار گرفتن در میان رقابت چین و آمریکا هستند که آنها را مجبور می کند میان این دو کشور دست به انتخاب بزنند. اگرچه برخی از این کشورها که تنش های آنها با پکن افزایش یافته (همانند هند) نزدیکی به آمریکا را کارتی برای چانه زنی قلمداد می کنند؛ اما با توجه به تأثیرگذاری سیاست آسیاپاسیفیکی بر خاورمیانه، متحدان و شرکای این کشور در خاورمیانه نیز از جمله کنشگران مهم به شمار می روند. آنها پیوند با هر دو قدرت چین و آمریکا، متنوع سازی بازار انرژی، تلاش برای اثرگذاری بر سیاست های چین در قبال ایران و تلاش برای حفظ تعهدات آمریکا در خاورمیانه را دنبال می کنند.

جمهوری اسلامی ایران: مهم ترین اهداف ایران شامل تلاش برای خروج از انزوا، مقابله با تحریم های آمریکا، افزایش پیوندها با شرق به ویژه چین، و مواردی از این دست می شود.

سناریو پردازی و آینده پژوهی

سناریوهایی که در ارتباط با سیاست خارجی آمریکا در دوره بایدن در آسیاپاسفیک می توان ذکر کرد به شرح زیر است:

  1. سناریوی آرمانی:

تبدیل آسیاپاسیفیک به محل اصلی تمرکز سیاست خارجی آمریکا و کاسته شدن از تمرکز جدی این کشور در خاورمیانه؛

در این سناریو آمریکا با توجه به آنکه چین تبدیل به تهدید روزافزون برای این کشور می شود تلاش می کند عمده تمرکز خود را بر مهار و مقابله با چین به ویژه در مناطق پیرامونی بگذارد؛

چین به منظور مقابله با آمریکا تلاش خواهد کرد سیاست اتحاد و ائتلاف سازی را دنبال کند، که در این صورت جمهوری اسلامی ایران به یکی از مهم ترین شرکای این کشور تبدیل خواهد شد؛

متحدان منطقه ای آمریکا در خاورمیانه با توجه به کاهش تعهدات آمریکا به این منطقه سیاست مصالحه را در برابر ایران دنبال خواهند کرد.

  1. سناریوی محتمل:

آمریکا تمرکزش بر آسیا پاسیفیک است اما همچنان با توجه به جایگاه خاورمیانه حضور خود در این منطقه را حفظ خواهد کرد؛

در این سناریو آمریکا تمرکز خود را بر رقیب راهبردی خود یعنی چین قرار می دهد، اما در عین حال با توجه به جایگاه جغرافیایی خاورمیانه (به ویژه به عنوان منطقه ای حائل در برابر توسعه طلبی چین) و همچنین نقش آن در جریان انرژی جهانی (به ویژه باتوجه به نیازهای متحدان آسیایی آمریکا به نفت خاورمیانه[1]) تلاش می کند حضور خود را در خاورمیانه تداوم بخشد، به عبارت دیگر خاورمیانه کمترین تأثیر را به نسبت دیگر مناطق همچون اروپا از آسیاپاسیفیک محوری آمریکا خواهد پذیرفت؛[2]

چین نیز با عطف نظر به اهمیت خاورمیانه، به منظور عدم مواجهه با آمریکا در مناطق پیرامونی خود، و پیشبرد کمربند و راه، حضور خود در خاورمیانه را افزایش می دهد. در عین حال خاورمیانه عرصه تقابل این کشور با آمریکا نیز نخواهد بود؛

متحدان منطقه ای آمریکا در خاورمیانه تلاش می کنند از یک سو به طرق مختلف همچون بحران آفرینی و افزایش سطح تنش با ایران، آمریکا را وادار به تداوم حضور در منطقه کنند و از سوی دیگر، با پیگیری سیاست مصون سازی به دنبال تقویت روابط خود با شرق به ویژه چین خواهند بود تا از این طریق ضمن متنوع سازی شرکای خود، بر ملاحظات چین در برابر ایران نیز تأثیرگذار باشند.

  1. سناریوی بدبینانه:

در این سناریو آمریکا همچنان حضور حداکثری خود در خاورمیانه را حفظ خواهد کرد؛

طبق این سناریو آمریکا به دنبال حذف کامل مشکلات خود در خاورمیانه خواهد بود. بر همین اساس، واشنگتن تقابل و فشار بر ایران را ادامه می دهد؛

چین با توجه به حضور حداکثری آمریکا در خاورمیانه، با توجه به آنکه آن را فرصتی برای خود قلمداد می کند (با توجه به عدم تمرکز جدی بر آسیاپاسیفیک) ضمن پیروی از تحریم های آمریکا، سرمایه گذاری زیادی نیز در ایران صورت نخواهد داد؛

متحدان و شرکای منطقه ای آمریکا با حمایت آمریکا به واسطه حفظ تعهدات و حضور این کشور سیاست تقابل با ایران را ادامه می دهند.

 

 

ردیف

سناریو آرمانی

سناریو ممکن و محتمل

سناریو بدبینانه

اقدام شماره ۱

آمریکا تمرکز اصلی راهبرد کلان خود را در آسیا پاسیفیک به منظور مهار چین قرار می دهد و حضور در خاورمیانه را کم رنگ       می کند

آمریکا تمرکز اصلی راهبرد خود را در پاسیفیک قرار می دهد در عین حال حضور خود در خاورمیانه را تداوم می بخشد

تداوم حضور حداکثری آمریکا و اولویت بخشیدن به حل تمام مسائل منطقه به منظور تمرکز کامل بر مسئله چین

اقدام شماره ۲

پیگیری سیاست اتحاد و ائتلاف سازی در نقاط مختلف به ویژه با ایران

افزایش حضور چین در خاورمیانه به عنوان منطقه ای محوری به ویژه برای پیشبرد ابتکار کمربند و راه

پیروی کامل چین از         تحریم های آمریکا

اقدام شماره 3

متحدان آمریکا در منطقه با توجه به کاهش تعهدات آمریکا در خاورمیانه سیاست مصالحه در برابر ایران را در پیش می گیرند.

متحدان منطقه ای آمریکا در منطقه از طرق مختلف همچون بحران آفرینی تلاش می کنند آمریکا را وادار به حضور در منطقه و از سوی دیگر به دلیل نگرانی از کاهش تعهدات آمریکا سیاست شرق گرایی را نیز دنبال می کنند.

ادامه سیاست تقابل با ایران به ویژه با پشتوانه حضور حداکثری آمریکا

 

پیشنهادات سیاستی

با توجه به بعید بودن سناریوی آرمانی و سناریوی بدبینانه در این بخش به چند پیشنهاد سیاست گذارانه در ارتباط با سناریوی محتمل پرداخته می شود:

  • لزوم توجه مسئولین جمهوری اسلامی به این نکته که چین هنوز خود را در موقعیت به چالش کشیدن آمریکا نمی بیند، بنابراین، رفتار و همراهی آنها در برابر ایران به نوع تعامل ایران با آمریکا نیز بستگی دارد؛ بر این اساس، تحریم های آمریکا مانع جدی همکاری دو کشور است؛
  • لزوم توجه به این موضوع که دولت های مخالف ایران به دنبال افزایش بحران های منطقه ای به منظور حفظ تداوم حضور و حفظ تعهدات آمریکا به خاورمیانه هستند؛ بنابراین باید مراقب بود کشور در دامی که آنها پهن خواهند کرد وارد نشود؛
  • استفاده از چین به عنوان کارت بازی در برابر آمریکا و نه ترک آن در صورت انعقاد هرگونه توافق با دولت بایدن؛
  • استفاده از کارت بازی هند و چین در مناطق شرقی کشور (با توجه به آنکه حضور آمریکا در شرق به معنای شکل گیری محور هند- آمریکا در برابر چین- پاکستان است مقامات کشور می توانند در صورت لغو تحریم ها در کنار همکاری با چین، همکاری با هند را نیز به عنوان عامل متوازن گر دنبال کنند)؛
  • لزوم پیشبرد دستورکار همکاری اقتصادی استراتژیک با چین و فراتر رفتن از صرف تبادلات تجاری (به عنوان مثال، تلاش برای تبدیل شدن ایران به قطب و مرکز مهم فعالیت های اقتصادی و توزیعی چین در منطقه و عضویت تأثیرگذار در نهادها، سازمان ها و ابتکارهای چندجانبه که چین در آنها نقش محوری دارد)؛

جمع بندی

با نگاه به وضعیت کنونی نظام بین الملل، روشن است که مهم ترین تهدید پیش روی آمریکا در وضعیت کنونی نظام بین الملل، به چالش کشیده شدن موقعیت رهبری آن توسط کنشگران نوظهور به ویژه چین است. بر همین اساس، به نظر می رسد در دوره بایدن منطقه آسیاپاسیفیک نقطه اصلی تمرکز سیاست خارجی آمریکا خواهد بود. البته، سیاست های دولت جدید آمریکا با سیاست های دولت ترامپ متفاوت خواهد بود. این امر ضمن تأثیرگذاری بر وضعیت کلی نظام بین الملل بر وضعیت جمهوری اسلامی ایران نیز تأثیرگذار خواهد بود. البته، نوع تأثیرگذاری به نوع استراتژی که دولت بایدن در خاورمیانه و در قبال جمهوری اسلامی ایران در پیش بگیرد و از سوی دیگر، به واکنش چین به سیاست های مهار آمریکا نیز بستگی دارد. در صورتی که آمریکا و ایران به سمت دستیابی به توافق حرکت کنند با توجه به آنکه چین نیز به نظر نمی رسد به دنبال به چالش کشیدن آمریکا در وضعیت کنونی باشد لغو تحریم های اقتصادی علیه ایران امکان همکاری بیشتر میان تهران و پکن را نیز فراهم می کند. حتی در چنین شرایطی نیز مقامات کشور نباید از سیاست متنوع سازی شرکاء دوری کنند.  نگاهی به رویکردهای چین در سال های اخیر نشان می دهد تحریم های یکجانبه گرای آمریکا مانعی در توسعه روابط دو کشور به ویژه در بعد اقتصادی بوده است. با توجه به آنکه ابتکار کمربند و راه چین در حال تثبیت است؛ هرگونه تأخیر و تعویق می تواند نقش و سهم ایران را به حداقل کاهش دهد.

 

[1] به عنوان مثال، کره جنوبی 70 تا 80 درصد نفت وارداتی خود و ژاپن نیز حدود 90 درصد از نفت وارداتی خود را از خاورمیانه تأمین می کنند.

[2] به اعتقاد نگارنده، آمریکا به منظور پیشبرد سیاست مهار چین به خاورمیانه نیاز جدی دارد و عقب نشینی از این منطقه نقصی اساسی در سیاست مهار چین ایجاد می کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *