بهعنوان یکی از مهمترین مشکلات افغانستان پس از خروج ایالات متحده به منصه ظهور رسیده که البته نهتنها وضعیت این کشور، بلکه نظم منطقه را نیز با آشفتگی و پیچیدگی روبهرو کرده است.
روز جمعه گروهی از اعضای این سازمان که در روسیه اجازه فعالیت ندارند، برای سومینبار در یک سال گذشته به مسکو آمدند. این ایام کرملین بهخوبی وقایع تلخ ۱۹۹۶ را به خاطر دارد که چگونه کابل سقوط کرد و محمد نجیبالله، رئیسجمهوری دموکراتیک افغانستان، قربانی تروریست شد و افراطیگرایی تا چه میزان به همسایگی مرزهای خارج نزدیک روسیه درآمد. با وجود این، به نظر میرسد کرملین معتقد است از طریق گفتوگو با اعضای این گروه، میتواند روزنههایی از امید را بهواسطه کنترل طالبان در شرایط بغرنج کنونی دنبال کند؛ چراکه بهخوبی از پاسخ این پرسش نیز آگاه است که اگر طالبان دوباره در افغانستان به قدرت برسد، چه اوضاعی بر این کشور چیره میشود.
نگرانیهایی از همسایگی طالبان با «خارج نزدیک»
با پیشرویهای طالبان در هفته گذشته، پستهای مرزی افغانستان با تاجیکستان و ترکمنستان به دست طالبان افتاد تا بهطور رسمی افراطیگرایی به همسایگی جنوبی «خارج نزدیک» روسیه درآید. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری این کشور، بلافاصله با همتای تاجیکستانی خود، امامعلی رحمان، درخصوص شرایط دشوار مرزهای تاجیکستان در همسایگی با طالبان گفتوگو کرد و از آمادگی مسکو برای همکاری در راستای کنترل مرزی خبر داد. از سوی دیگر، دمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین نیز اگرچه اعزام نیروی نظامی از سمت کشورش به افغانستان را رد کرد، اما تأکید کرد مسکو با دقت وضعیت افغانستان را که بهطور بیسابقهای بیثبات است، زیر نظر دارد. از طرف دیگر، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، به پایگاه نظامی روسیه در تاجیکستان که یکی از بزرگترین پایگاههای نظامی روسیه در خارج از کشورش است، اشاره کرد و گفت در صورت نیاز، مسکو آماده دفاع از متحدان منطقهای خود است.
همانطورکه در مطلب هفته گذشته «در حوالی میدان سرخ» اشاره شد، مسکو همچون واشنگتن گمان میکند که افغانستان باید یک دولت ائتلافی جدید با حضور نمایندگان تمام احزاب سیاسی از جمله طالبان شکل دهد و راه برونرفت از این شرایط بغرنج و کنترل طالبان را بهکارگیری این گروه در قدرت میداند که البته پیچیدگیها و اختلافهای بسیاری در عملیاتیشدن آن وجود دارد و مهمترین آن، میزان سهم و قدرتداشتن طالبان در حکومت است. روسیه و آمریکا تلاش دارند ضمن شکلگیری مذاکرات صلح میان طالبان و دولت مرکزی افغانستان، نهتنها از قدرتگرفتن یکجانبه این گروه جلوگیری کنند، بلکه حتی امید دارند این گروه تندروی اسلامی با امید خروج نامش از گروههای تروریستی،
تغییر رفتار دهد.
گفتوگوی تلفنی پوتین و بایدن
تنها ۲۴ روز از نخستین دیدار پوتین و جو بایدن (در مقام رئیسجمهور آمریکا) نگذشته است که عصر جمعه رؤسای جمهوری دو کشور یک ساعت با یکدیگر گفتوگوی تلفنی داشتند. اگرچه محور اصلی این مذاکرات، امنیت اطلاعات و مبارزه با جرائم اینترنتی بود که در نشست ۲۴ ژوئن نیز به آن پرداخته بودند، اما در این مکالمه به این موضوع نیز اشاره کردند که شورای امنیت سازمان ملل برای اولینبار قطعنامه مشترک آمریکا و روسیه را درباره همکاریهای مرزی در سوریه تصویب میکند که در واقع میتوان از آن بهعنوان یک نقطه عطف میان دو کشور یاد کرد؛ چراکه برای اولینبار روی کاغذ به توافق رسیدهاند و این فضا را مهیا میکند که دامنه این مدل از همکاری را به دیگر بحرانهای منطقهای نیز بسط دهند. از اینرو اگرچه مسکو و واشنگتن در بال غربی خارج نزدیک روسیه با یکدیگر در تقابل هستند، اما در بحرانهای سوریه و افغانستان، تقریبا با یکدیگر همسو هستند و رویکردهای مشترکی را دنبال میکنند.
همچنین باید به این موضوع توجه داشت که اگر قرار باشد سوریه به سمت صلح برود، نیروهای افراطیگرایی اسلامی نظیر داعش و النصره باید به کدام سو نقلمکان کنند یا به عبارتی دیگر، چه سناریوهایی در راستای خروج آنها از سوریه وجود دارد. در سالهای اخیر یکی از گمانهزنیها، افغانستان بود که البته در زمانی نیز داعش در افغانستان ظهور کرد. با توجه به اینکه طالبان با این گروهها تقابل جدی دارد، آیا ممکن است قدرتگرفتن طالبان در بخشی از افغانستان در راستای ترانزیت نیروهای افراطی از سوریه به افغانستان باشد؟ در این میان این سؤال نیز بسیار پررنگ است که به چه میزان میشود به قولهای طالبان برای تغییر رفتار در آینده نسبت به گذشتهاش اعتماد کرد؟
منبع:https://sharghdaily.com
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.