دریانوردی ایران در اقیانوس اطلس؛ پیامدهای اعزام ناو‌های ایرانی به ونزوئلا یا سوریه

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
دریانوردی ایران در اقیانوس اطلس؛ پیامدهای اعزام ناو‌های ایرانی به ونزوئلا یا سوریه
درحالی‌که مذاکرات هسته‌ای وین در مراحل پایانی سرنوشت‌ساز خود به سر می‌برد، نیروی دریایی ارتش ایران، دو ناو دریایی را در طی سفری طولانی به اطراف دماغه امید نیک اعزام کرده که بر اساس ارزیابی‌های مختلف، مقصد اصلی آن ونزوئلا یا سوریه خواهد بود. اندیشکده آمریکایی «واشینگتن انستیتو برای سیاست خاور نزدیک» در تحلیلی به قلم «فرزین ندیمی»، پیامدهای اعزام ناوهای ایرانی به ونزوئلا یا سوریه را مورد بررسی قرار داده است.

در بخش زیر به نکات و گزاره‌های اصلی این یادداشت اشاره می‌کنیم

  • مأموریت اصلی اعزام ناو مکران به اقیانوس اطلس؛ محک زدن میزان تعهدات ایالات‌متحده و شرکایش به توافق هسته‌ای (برجام) و قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل می‌باشد که مطابق آن، ایران مجاز به صادرات تجهیزات نظامی می‌باشد؛ اما با این وجود، از یک سو سوریه به دلیل تحریم‌های بین‌المللی، از دریافت این تجهیزات محروم است و از سوی دیگر ارسال این تجهیزات به ونزوئلا می‌تواند پیامدهای حقوقی جدی داشته باشد.
  • دلیل نگرانی ایالات‌متحده از اعزام ناو مکران به اقیانوس اطلس می‌تواند این باشد که این ناو می‌تواند مقادیر قابل‌ملاحظه‌ای از تسلیحات و سوخت را برای انتقال به ارتش ونزوئلا یا رژیم بشار اسد در سوریه حمل کند. بر اساس گزارشات، ناو مکران از سوخت و آذوقه کافی برای سه سال ماندن در دریا را دارد و برای بالگردها، قایق‌ها، پهپاد، شبه زیردریایی‌ها، موشک‌های بزرگ و مأموریت‌های دیگر سکوی دریایی مناسبی فراهم می‌کند.
  • از چشم‌انداز زمانی؛ ناو مکران می‌تواند در حدود بازه زمانی 19 روزه با سقف سرعت 15 گره دریایی، از کیپ‌تاون تا پایگاه دریایی پورتو د یرو در ونزوئلا را طی کند. سامانه‌های موشکی ناو مکران از برد کافی برای رسیدن به پورتوریکو یا کانال پاناما برخوردارند و تمامی آن‌ها می‌توانند به کلمبیا برسند؛ به تعبیری دیگر تعدادی از اهداف نظامی ایالات‌متحده در تیررس موشک‌های ایران قرار خواهند داشت. برای نمونه می‌توان به نیروهای ستاد فرماندهی جنوبی در پایگاه هوایی تولمیدا و باخو کاوکا و ناوهای جنگی ستاد فرماندهی ایالات متحد برای جنوب آمریکا در کارائیب اشاره کرد.
  • اگر دولت ایران بر این تصمیم باشد که حضور تقابل‌جویانه‌ی خود را در منطقه کارائیب گسترش دهد، می‌تواند از موشک‌های دوربرد مانند موشک حاج قاسم (1400 کیلومتر برد) برای حمله به پورتو ریکو و کانال پاناما استفاده کند. البته برای ضربه زدن به خاک آمریکا مانند میامی، موشک یا پهپادهایی با برد بیش از 1850 کیلومتر (مانند شهاب 3، قدر یا عماد) لازم است؛ اما حتی بدون ارسال موشک‌های دوربرد؛ موشک ابومهدی به تنهایی تهدیدی بزرگ برای کلمبیا، کانال پاناما و بیشتر حوزه کارائیب خواهد بود.
  • هرگونه فروش مین‌های دریایی هوشمند، سامانه‌های شناور ابداعی برای انفجار مانند قایق‌های انتحاری یا پهپادهای مجهز به سلاح‌هایی با عملکرد بالا و قابلیت شناسایی می‌تواند موازنه قوا را در منطقه کارائیب به ضرر ایالات‌متحده تغییر دهد. از سوی دیگر اگر موشک‌هایی که مکران به صورت بالقوه آن را حمل می‌کند، با موفقیت به سوریه تحویل داده شود، تهدیدی بزرگ‌تر خواهد بود و می‌تواند پایتخت عربستان و تمام اسرائیل به هدف موشک‌های ایران تبدیل شوند.

در بخش پایانی، نویسنده این یادداشت بر این نظر است: «رژیم ایران در تضعیف امنیت منطقه‌ای و قدرت ایالات‌متحده با استفاده از روش‌های نامتقارن در منطقه خاکستری از تبحر لازم برخوردار است و نباید اجازه پیدا کند که این شیوه‌ها را به شرق مدیترانه گسترش دهد؛ بنابراین اگر سفر ناو مکران برای حرکت موشک‌های دقیق هدایت‌شونده یا شناورهای تندرو مسلح در حیات خلوت آمریکا باشد؛ واشنگتن باید آن را تهدیدی جدی و غیرقابل‌قبول تلقی کند؛ تهدیدی که خنثی کردنش پیش از آغاز شاید آسان‌تر باشد تا بعدازآن.»

 

 

منابع پژوهش در دفتر اندیشکده موجود است .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟