اندیشکده آمریکایی «واشینگتن انستیتو برای سیاست خاور نزدیک» در تحلیلی به قلم «علا عبدالرفاعی و علی اللیل» مینویسد: «تهران و مسکو در دستیابی به نفوذ بیشتر در دیرالزور، تغییر شکل جمعیتی استان و بیرون راندن ایالاتمتحده، ائتلاف جهانی و نیروهای دموکراتیک سوریه با یکدیگر همکاری کردهاند. مؤلفهی اصلی استراتژی تهران در دیرالزور متکی به این است که مذهب شیعه را در میان قبایل مسلط منطقه گسترش دهد. البته ایران از طریق نفوذ در بافت اجتماعی سنی عرب و بهرهبرداری از شرایط وخیم اقتصادی و ارائه کمکهای مالی به آنها میخواهد تا مذهب خود را تغییر دهند.»
یکی دیگر از تاکتیکهای ایران و روسیه این است که از طریق وعدههای اقتصادی حاصل از قاچاق سلاح و مواد مخدر بین سوریه و عراق، شیوخ برجسته قبایل را جذب میکنند. بهعنوانمثال، از سال 2017، «شیخ نواف راغب البشیر» از عشیره البکاره؛ علناً با ایران و رژیم بشار اسد متحد شدهاند و این قبایل شبهنظامیانی را به استخدام گروههای تحت حمایت ایران مانند لواء الباقر درآوردهاند. از اواسط ماه ژوئن، روسیه و رژیم اسد این شبهنظامیان را موظف کردهاند تا حضور نیروهای محلی دموکراتیک سوریه به رهبری کٌردها را تضعیف کنند.
نویسنده در بخش پایانی یادداشت مینویسد: «عملیات نظامی پراکنده ایالاتمتحده برای مقابله با تلاشهای هماهنگ ایران و روسیه برای کنترل شمال شرقی سوریه کافی نخواهد بود. بهعنوان بخشی از تلاش عمومی برای دفاع از غیرنظامیان، واشنگتن و متحدانش باید از فعالان محلی و روزنامهنگاران که به نقل اخبار مربوط به فعالیتهای ذکرشده در بالا ادامه میدهند، حمایت کنند. جلب اعتماد جوامع قبیلهای دیرالزور و تقویت آنها برای مقاومت در مقابل ارعاب خارجی از اهمیت بالایی برخوردار است. ایالاتمتحده باید از طریق کمکهای بشردوستانه مستقیم از این جوامع حمایت و پشتیبانی نماید؛ تا آنجایی که ممکن است با رهبران سنتی آنها همکاری کند. درعینحال، باید قاطعانه هر فرد سوری، ایرانی و روسی را که در نقض حقوق بشر محلی مشارکت دارد، مورد تحریم قرار دهد.»
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.