رویکرد دولت‌های عربی خلیج‌فارس به تحولات افغانستان

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
رویکرد دولت‌های عربی خلیج‌فارس به تحولات افغانستان
تغییر و تحولات سیاسی در افغانستان با قدرت‌یابی طالبان؛ بدون شک بر روی معادلات بازیگران منطقه خاورمیانه تأثیرگذار خواهد بود. علاوه بر بازیگران مهمی همچون، ایران، پاکستان، تاجیکستان و …، سه بازیگر عربی قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز در این تحولات نقش مهمی را ایفاء می‌کنند.

در این راستا، اندیشکده آمریکایی شورای آتلانتیک در تحلیلی به قلم «کریستین فونتنروز» به تبیین و بررسی رویکرد بازیگران عربی خلیج‌فارس نسبت به قدرت‌یابی طالبان در افغانستان پرداخته است .

در بخش ذیل به آن اشاره خواهیم کرد:

  • در میان بازیگرانی که روابط عمل‌گرایانه‌ای با طالبان دارند؛ نزدیک‌ترین کشور به ایالات‌متحده، قطر می‌باشد. قطر تنها یکی از این کشورهاست که نه قصد خصمانه‌ای نسبت به آمریکا دارد و نه فهرستی از امتیازاتی که بخواهد برای به دست آوردن آنها امیدوار باشد. این مسئله باعث خواهد شد تا قطر در موقعیت بسیار قوی‌تری قرار بگیرد؛ اما این کشور باید محتاطانه عمل کند زیرا نقش این کشور به‌عنوان «میانجی» گروه طالبان به این معنا است که اعتبار این کشور به اقدامات و تعهدات طالبان به جامعه بین‌المللی پیوند می‌خورد؛ بنابراین اگر طالبان از انجام تعهدات خود اجتناب کند، به اعتبار دوحه آسیب جدی وارد خواهد کرد. ایالات‌متحده بر این نظر است که اولویت اصلی آن‌ها در افغانستان، ممانعت از تبدیل این کشور به پناهگاه امن برای تروریست‌هایی که برای حمله به آمریکا و شرکایش در سرتاسر جهان برنامه‌ریزی می‌کنند؛ بنابراین برای قطر، ایجاد هماهنگی با طالبان در زمینه مبارزه با تروریسم یک اقدام هوشمندانه در تعامل با واشنگتن است.
  • هدف ریاض این است تا ایالات‌متحده بر این مسئله واقف شود که عربستان سعودی در روابط پرتنش میان آمریکا با روسیه، طرف کشوری را نمی‌گیرد؛ چراکه مواردی وجود دارد که ایالات‌متحده نمی‌تواند و (نمی‌خواهد) آن را مهیا کند. در این مورد، این اطلاعات در مورد برنامه‌های طالبان و همچنین جنبش‌های دیگر گروه‌های افراطی است که روسیه از طریق حضور مستمر خود در افغانستان ارائه می‌دهد. البته این اقدام غیرمنتظره نیست؛ چون‌که در طی چند سال گذشته، عربستان سعودی سعی کرده از وابستگی منحصربه‌فرد به ایالات‌متحده عقب‌نشینی کند.
  • عربستان سعودی به دنبال این است تا به همکاری اطلاعاتی با آمریکا در مورد گروه‌های تروریستی مانند شبکه حقانی، داعش خراسان و القاعده ادامه دهد؛ اما زمانی که قابلیت‌های جمع‌آوری اطلاعات میدانی ایالات‌متحده از بین برود، به‌احتمال‌زیاد این کشور به سمت پاکستان قدم خواهد برداشت که از این طریق نه‌تنها بر طالبان نفوذ خواهد داشت؛ بلکه می‌تواند در این مورد به گروه‌های شبه‌نظامی غیردولتی این پیام را ارسال کند که عربستان نمی‌خواهد افغانستان را تبدیل به فضایی غیردولتی کند که زمینه را برای بازی سازمان‌های تندرو خشن ایجاد می‌کند، اما به‌احتمال‌زیاد عربستان سعودی به دو دلیل از همکاری با طالبان در مقابل داعش خراسان اجتناب می‌کند: الف) عربستان سعودی خواهان این نیست که مشابه جنگ یمن، در جنگی دیگر گرفتار شود. ب) داعش خراسان در خلیج‌فارس نمی‌تواند به اقدام خاصی مبادرت ورزد و سعودی‌ها در مرز جنوبی خود با تهدید حوثی‌ها روبرو هستند و منابع خود را در آنجا متمرکز خواهند کرد.

 

نویسنده در بخش پایانی به رویکرد امارات متحده عربی اشاره می‌کند:

«ابوظبی از قدرت‌یابی گروه‌های افراطی خشونت‌طلب در داخل افغانستان اظهار نگرانی می‌کند و از این می‌هراسد که امارات به مقصدی برای حملات افراط‌گرایان تبدیل شود. سازمان‌های غیردولتی و مقامات در امارات و اسرائیل در تلاش برای تخلیه شهروندان افغانستانی در اولین مأموریت کمک‌های ترکیبی خود پس از امضای توافقنامه ابراهیم همکاری کردند.

 این همکاری میدانی در افغانستان به‌احتمال‌زیاد گسترش خواهد یافت. امارات متحده عربی همچنین ممکن است رابطه نزدیک‌تر با چین را به‌عنوان راهی برای نظارت بر تحولات میدانی در افغانستان تلقی کند.»

 

What the Arab Gulf is thinking after the Afghanistan withdrawal

 

منابع پژوهش در دفتر اندیشکده موجود است .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟