یک بام و دو هوای عربستان درباره مذاکره با ایران؛ از صحنه‌سازی تا واقعیت پشت پرده

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
قطعاً آنچه می‌تواند راه نجات سعودیها از بن بست مشکلات کنونی باشد بازنگری در رویکرد تهاجمیِ مداخلات ثبات‌ساز و بحران‌آفرین در کشورهای منطقه از جمله یمن، عراق، سوریه و لبنان است و تنها با وجود چنین پیش‌درآمدی ریاض می‌تواند به ثمربخش بودن مذاکرات با ایران و بهبود روابط دو کشور امیدوار باشد و نه خیال‌پردازی در مورد تحمیل شروط به محور مقاومت

در هفته‌های اخیر مقامات سعودی برای چندمین بار در مصاحبه‌های مطبوعاتی و سخنرانی‌ها در مورد روابط با ایران مواضعی را اتخاذ کرده‌اند که با وجود ضدونقیض بودن برخی از این اظهارات اما شاه‌بیت حرف سعودی‌ها به نظر می‌رسد که درخواست تغییر در رفتار و به عبارت دقیقتر سیاست منطقه‌ای ایران به عنوان ‌پیش شرط آب شدن یخ روابط دو کشور می‌باشد.

در این راستا فیصل برهان وزیر خارجه عربستان در روزهای اخیر در گفت‌وگو با شبکه العربیه، بار دیگر بر نگرانی کشورهای منطقه درباره رفتارهای حکومت ایران تاکید کرد و گفت: « منطقه به ثبات نمی‌رسد، مگر اینکه به دغدغه کشورهای منطقه توجه شود». او همچنین با تکرار اتهامات بی‌اساس گذشته در مورد «مداخله‌های منطقه‌ای ایران» گفته است «موشک‌های بالستیک و مداخله‌های منطقه‌ای» جمهوری اسلامی باید با حضور کشورهای منطقه خاورمیانه مورد مذاکره قرار گیرد.

وزیر خارجه عربستان با این حال گفته است که نسبت به نتیجه‌بخش بودن گفت‌وگوهای اخیر با ایران، «امیدوار» است.

اگرچه از همان آغاز ایجاد بحران دیپلماتیک در روابط دو کشور و بسته شدن سفارت‌خانه‌ها، ایران همواره آماده‌گی مذاکره بدون پیش شرط با عربستان برای کاهش اختلافات بر اساس خط مشی اصولی لزوم گفتگو و همکاری در میان کشورهای اسلامی و منطقه را مکرراً اعلام کرده است، اما تردیدی وجود ندارد که ایران نه اراده‌ای برای گفتگو در مورد توان موشکی دفاعی بومی و فعالیت‌های صلح آمیز هسته‌ای خود با عربستان و یا هر طرف منطقه‌ای دیگری دارد و نه اصولاً شرایط منطقه‌ای و دست بالا بودن جبهه مقاومت در برابر رقبا چنین امکانی را در اختیار سعودی‌ها قرار می‌دهد که به تعیین پیش شرط برای مذاکره با جمهوری اسلامی بپردازند.

با این وصف اعلام اکنون این پرسش مطرح است که آیا باید «امیدواری» مورد نظر سعودی‌ها به این مذاکرات را محصول خیال‌پردازی و نگرش غیرواقع‌بینانه مقامات ریاض دانست و یا اصولاً مقصود دیگری را باید از مواضع عربستان برداشت کرد؟

به طور حتم بخشی از دلایل مواضع ناهمخوان سعودی در مورد اعلام گرایش به مذاکره و به طور همزمان مانع تراشی برای شکلگیری جدی این مذاکرات، محصول سردرگمی ناشی از ناکامیهای مختلف در عرصه سیاست منطقه ای با اقدامات تهاجمی و تندروانه محمد بن سلمان در مواجهه با رقبا می‌باشد. شکست مفتضحانه ائتلاف سعودی در یمن و از هم پاشیدن جبهه متحد عربستان در جنگ، شکست در پرونده محاصره قطر و عقب‌نشینی از مواضع اولیه برای رفع محاصره، ناکامی بال تروریسم تکفیری مورد حمایت سعودی در جنگ سوریه و به حاشیه رفتن هیئت معارضین وابسته به ریاض در مذاکرات آینده سوریه، شکست در پروژه بی‌ثبات‌سازی کشورهای عضو محور مقاومت با تکانه‌های اقتصادی دوران ترامپ، ناکامی بزرگتر در پیشبرد پروژه‌های اصلاحی و نخ نما شدن اصلاحات اجتماعی برای بهبود وجهه سعودی در اذهان بین المللی بویژه رسانه های غربی، و شکلگیری روند اخراج آمریکا از منطقه به دست نیروهای مقاومت مجموعا ریاض را به ناکام بزرگ تحولات منطقه ای در دوران پرجوش و خروش یک دهه گذشته تبدیل کرده است.

با این وصف عربستان و محمد بن سلمان که برای نشستن بر تخت پادشاهی عطش فراوانی دارد، خود را ناچار از اتخاذ رویه‌ای برای کاستن از بار این مشکلات بزرگ در سیاست خارجی می‌بیند. چنین رویکردی به هیچ عنوان یک انتخاب برای سعودی‌ها نیست و در نتیجه شرایط بین المللی بعد از قتل خاشقچی و روی کار آمدن تیم دموکرات در آمریکا، در کنار فشار سنگین حملات تقریباً هر روزه یمنی‌ها به مراکز نفتی این کشور، ریاض ناچار از تن دادن به گفتگو با محور مقاومت شده است.

اما با وجود این ضرورت، عربستان همچنان اراده‌ای برای پایان دادن به بزرگترین مصیبت کنونی سیاست خارجی خود یعنی جنگ یمن ندارد و به دنبال راه حلی جایگزین برای سوق دادن تحولات به سمت نظم مطلوب خود در این کشور می‌باشد. انصارالله اکنون قدرتمندتر از هر وقت دیگری در عرصه تحولات حضور دارد و پیش شرط پایان کامل حملات هوایی عربستان و محاصره کامل یمن را به عنوان پیش شرط ورود به گفتگوهای آتش بس وضع کرده است. ایران نیز به عنوان حامی منطقه‌ای و شریک راهبردی انصارالله بارها اعلام کرده است که در صورت آمادگی ریاض برای توقف جنگ نامشروع و محاصره غیرانسانی یمن، به تسهیل گفتگو میان انصارالله و ریاض کمک کند.

در روزهای گذشته مقامات عراقی، که میزبان گفتگوهای نمایندگان ایران و عربستان بوده‌اند، به رسانه‌ها اعلام کرده اند که موضوع جنگ یمن مهمترین دستور کار مذاکرات در دور نخست آن بوده است. به نظر می‎رسد که عربستان برای توقف حملات انصارالله به مراکز نفتی و توقف پیشروی‌های صنعا در جبهه مأرب، مذاکرات بغداد را طرح ریزی کردند. با در نظر گرفتن این نیازمندی، مشخص است که ریاض ابزار چندانی برای چانه‌زنی در پای میز مذاکره با تهران ندارد و از این رو پیش کشیدن لزوم حضور در مذاکرات هسته‌ای ایران و قدرت‌های جهانی و همچنین طرح بحث توان موشکی و سیاست منطقه‌ای، به منظور تأثیرگذاری بر روند مذاکرات و گرفتن امتیازات مورد نظر خود از جبهه دیپلماسی غرب است. به همین دلیل اکنون شاهد اظهارنظرهای مکرر سعودی‌ها در مورد مذاکرات بین المللی احیای برجام و یا مذاکره دوجانبه با ایران هستیم.

با این حال قطعاً آنچه می‌تواند راه نجات سعودیها از بن بست مشکلات کنونی باشد بازنگری در رویکرد تهاجمیِ مداخلات ثبات‌ساز و بحران‌آفرین در کشورهای منطقه از جمله یمن، عراق، سوریه و لبنان است و تنها با وجود چنین پیش‌درآمدی ریاض می‌تواند به ثمربخش بودن مذاکرات با ایران و بهبود روابط دو کشور امیدوار باشد و نه خیال‌پردازی در مورد تحمیل شروط به محور مقاومت.

 

منبع:http://alwaght.net

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟