حضور کرملین در مدیترانه ماندگار خواهد بود

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
بازگشت روسیه به مدیترانه به معنای ادامه مداخلات در منطقه برای طولانی مدت است و از جاه طلبی ها، منافع و ادراک تهدیدهایی ناشی می شود که در چند قرن گذشته وجود داشته اند. هیچ دلیلی برای پیش بینی تغییر این وضعیت در آینده نزدیک یا دور وجود ندارد. روسیه وارد مدیترانه شده است تا در آنجا بماند و همچنان با عزم راسخ برای گسترش حضور دریایی، هوایی و زمینی خود در آنجا تلاش خواهد کرد.

استراتژی روسیه در دریای مدیترانه بخشی جدایی ناپذیر از استراتژی این کشور در صحنه وسیع تر اروپاست که از دیرباز صحنه اصلی پیروزی ها و عقب ماندگی های سیاست خارجی این کشور بوده. موقعیت غالب اروپا در دستور کار سیاست خارجی روسیه محصول فرهنگ استراتژیک این کشور است که به نوبه خود توسط جغرافیا، میراث تاریخی و جهان بینی نخبه گرایی که غرب را تهدیدی برای نظم سیاسی داخلی می داند، شکل گرفته است. درک وضعیت فعلی روسیه در مدیترانه بدون نگریستن به آن در مقیاسی گسترده تر و باتوجه به پس زمینه دخالت چند صد ساله این کشور در منطقه و عقب نشینی از آن در یک چهارم قرن پس از پایان جنگ سرد، غیرممکن است.

نتیجه گیری و پیامدها برای منافع و سیاست های ایالات متحده

موارد زیادی درباره جاه طلبی های گسترده روسیه و «اعمال قدرت» در دریای مدیترانه نوشته شده است. با این حال، توانایی ها و دامنه محدود نفوذ روسیه در منطقه نشان می دهد که اگرچه این کشور احتمالا خواستار تبدیل شدن به یک حضور ژئوپلیتیک و نظامی غالب در مدیترانه است، اما ابزاری برای انجام این کار ندارد. توانایی های روسیه در منطقه مدیترانه در حال حاضر روی یک هدف متمرکز شده اند: رد توانایی ناتو برای تسلط بر مدیترانه مانند آنچه پس از خروج روسیه از این منطقه در پایان جنگ سرد رخ داد.

با توجه به محدودیت در ابزاری که روسیه برای تسلط به مدیترانه دارد، بازگشت به این منطقه هم برای آن موفقیت تلقی می شود. کرملین مصمم، صبور، ماهر و فرصت طلب در جستجو و به دست آوردن موقعیت های ایجاد شده در اثر تحولات بومی منطقه مانند تلاطم های ناشی از بهار عربی، سیاست های ایالات متحده و متحدانش به ویژه تمایل به کاهش تعهدات در منطقه، و جلوگیری از درگیری عمیق تر در سوریه یا لیبی است. روسیه خطرهای محاسبه شده ای را پذیرفته، اما از تعهد بیش از اندازه در تخصیص منابع، اعتبار و حیثیت خود در جهت دستیابی به اهداف غیر واقعی و مهمتر از همه، تحریک به رویارویی مستقیم با ایالات متحده اجتناب کرده است. روسیه اکنون دوباره به عنوان یک حضور نظامی در منطقه مدیترانه شرقی ظاهر شده و این مساله، برنامه ریزی و عملیات ایالات متحده و ناتو را پیچیده کرده است. اقدام در راستای احیای موقعیت در دریای سیاه، تثبیت حضور در سوریه و لیبی، برقراری روابط دوستانه با اسرائیل، برقراری رابطه ای مناسب با ترکیه، تجدید روابط با الجزایر و مصر و کسب اعتبار از دست رفته پیشین، از دستاوردهای مهم روسیه در منطقه مدیترانه در سال های اخیر بوده است.

با این حال، نمی شود در تهدید بازگشت روسیه به مدیترانه برای منافع اصلی ایالات متحده، اغراق کرد. ایالات متحده هنوز هم موقعیت منحصر به فردی در منطقه، به ویژه برای جلوگیری از حملات تروریستی، دارد. روابط روسیه و اسرائیل هیچ تاثیری بر تعهد ایالات متحده به امنیت اسرائیل ندارد و حضور نیروی دریایی روسیه خطری برای آزادی دریانوردی در مدیترانه ایجاد نکرده است. گاها بر اهمیت حباب «اِی2/اِی.دی» روسیه در سوریه اغراق شده چراکه در عمل، دامنه عملیاتی این دارایی ها محدود است و در درگیری احتمالی با ایالات متحده و متحدان آن در ناتو، این دارایی ها در برابر سلاح های دوربرد از انواع مختلف سامانه های زمینی، هوایی و دریایی، آسیب پذیر خواهند بود.

روسیه برای حفظ نفوذ و ظرفیت اعمال قدرت در مدیترانه با محدودیت های طولانی مدت روبرو است. روسیه تمایل، توانایی و شراکتی با کشورهای منطقه برای حل چالش های بیشماری که آنها در برابر امنیت، ثبات و رفاه خود با آن مواجه هستند، ندارد. چنین امری مستلزم تعهد به تخصیص عمده منابع و درگیری عمیق تر در درگیری های منطقه با همه خطراتی است که به دنبال دارد. هیچ نشانه ای از آمادگی روسیه برای انجام این نوع سرمایه گذاری دیده نمی شود. رویکرد معاملاتی روسیه در روابط با سایر کشورها، حصول و ماندن در قدرت را به طور تسهیل و محدود می کند. و به رغم همه شعارهای جسورانه و بی پروای روسیه، این کشور با احتیاط و خویشتن داری در منطقه عمل کرده و تمایلی به خطر کردن نشان نداده است.

این ارزیابی از رفتار روسیه در دریای مدیترانه سه نتیجه گیری اصلی را در پی دارد: اول، توانایی های روسیه در منطقه محدود است و این کشور در تحقق جاه طلبی های خود با موانع قابل توجهی روبرو است. دوم، دلیل اصلی بازگشت روسیه به مدیترانه، احتمال رویارویی نظامی در تئاتر اروپا بیش از تمایل به دستیابی دوباره به موقعیت قدرت بزرگ بوده است. بنابراین، منطقه یک صحنه تابع اصلی برای تقابل روسیه و غرب است. سوم و آخر، بازگشت روسیه به مدیترانه با هدف دستیابی مجدد به موقعیت قدیمی دوران جنگ سرد، البته با تخصیص منابع اندک، و با انگیزه اهداف پایدار در رویارویی با غرب بوده است.

بازگشت روسیه به مدیترانه به معنای ادامه مداخلات در منطقه برای طولانی مدت است و از جاه طلبی ها، منافع و ادراک تهدیدهایی ناشی می شود که در چند قرن گذشته وجود داشته اند. هیچ دلیلی برای پیش بینی تغییر این وضعیت در آینده نزدیک یا دور وجود ندارد. روسیه وارد مدیترانه شده است تا در آنجا بماند و همچنان با عزم راسخ برای گسترش حضور دریایی، هوایی و زمینی خود در آنجا تلاش خواهد کرد.

 

منبع:http://irdiplomacy.ir/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *