در این میان شیعیان نیز برای طالبان، به نوعی مانع سیاسی هستند چراکه با طالبان همراهی نمیکنند. در دودهه اخیر نیز قومی که بیشترین بهره را از برقراری دولت در افغانستان برده، هزارههای شیعه بودهاند. چراکه جنگ و نظامیگری را کنار گذاشته و در توسعه کشور سهم جدی گرفتهاند. حال اگر شیعیان جلوی طالبان بایستند، کشته خواهند شد و بواسطه تفاوت در قومیت و مذهب، با حس انتقامجویی بیشتری کشته خواهند شد. حادثه مزارشریف و قتلعام یکاولنگ گواه این مسائل است. در حادثه مزارشریف، هزاره شیعه و ازبک سنی با هم قتلعام شدند. چراکه طی چند نبرد پیش از آن با طالبان جنگیده بودند و شکستهای سختی به آنان وارد ساخته بودند.
حال این مسئله وقتی که به فراتر از مرزها کشیده میشود تبعات دیگری دارد. تاکید بر شیعهکش نبودن طالبان در جمهوری اسلامی ایران باعث بروز حساسیتهای مذهبی خواهد شد؛ چرا که به دیگری، یعنی اهلسنت این پیام را میرساند که ایران فقط به فکر شیعه است و اگر کل کشور درگیر جنگ و خونریزی شود، برایش مهم نیست. در نوع عملکرد افراطی و تکفیری طالبان، تردیدی وجود ندارد، اما حال که ایران شیعیان را برای خودش جدا کند و دائما بر امنیت آنان توسط طالبان تاکید کند، باعث میشود تا اهلسنت گمانههای منفیشان راجع به سیاست خارجه ایران تقویت شود. از طرف دیگر یکی از دلایل کافر دانستن خود طالبان توسط داعش، ارتباطشان با ایران است. یعنی طالبان بواسطه ارتباط با شیعه و به زعم آنان رافضی، توسط برخی جریانهای تندتر متهم هستند و این نوع موضعگیری ایران، باعث تقویت گفتمان داعش در افغانستان خواهد شد. به عبارت دیگر تاکید دائم ایران بر شیعهکش نبودن طالبان باعث سرپوش گذاشتن بر تکفیر سیاسی آنان نمیشود و این مسئله در افکار عمومی باعث تایید گمانه اتحاد و پیوندهای عمیق جمهوری اسلامی ایران و طالبان میشود.
یکی از اشکالات دیگر این سیاست این است که عموم شیعیان افغانستان همدل و همراه طالبان نیستند و این سوال جدی را پیش میآورد که آیا ایران در پی نجات شیعیان است در صورتی که با خود شیعیان همکاری نمیکند و کاری به آنان ندارد؟ به عبارت دیگر ایران دقیقا در پی چه چیزی است؟ لذا این گمانه شدیدا تقویت میشود که ایران مسئله شیعیان را تنها بهانهای برای حمایت از طالبان ساخته است. در واقع ایران هم بر گفتمان مذهبی تاکید کرده و زمینهساز تفرقه مذهبی شدهاست و هم شیعیان را از متحد مذهبی خود رنجانده است. منطق حکم میکند اگر ایران واقعا به فکر شیعیان افغانستان است، باید این کار را با همراهی خود آنان انجام دهد، نه با کسانی که بهزعم شیعه دشمنشان است؛ و اگر به فکر مسلمانان و اسلام و نظام اسلامی است و رویکرد فرامذهبی دارد، باز هم باید رویکرد کلاننگر و آیندهنگرانهای در پیش بگیرد. آنچه که در این زمان که نیروهای خارجی در حال خروج از کشور هستند، اولویت دارد، حفظ دماء مسلمین و تلاش برای توقف جنگ و خونریزی در کشور است.
منبع:http://shouba.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.