اهمیت کنترل مرزها در استراتژی نطامی طالبان

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
یک مسئله مهم در جریان پیشرویهای طالبان توجه این گروه به کنترل مرزهای افغانستان باز می‌گردد به صورتی که اکنون بخش زیادی از مرزهای افغانستان با کشورهای همسایه به دست نیروهای طالب افتاده است.

تحولات افغانستان در ماه‌های اخیر به سرعت در حال دگرگون شده است به صورتی که به فاصله اندکی از اعلام شروع روند خروج نیروهای نظامی خارجی در این کشور، شبه نظامیان طالبان به سرعت در حال پیشروی نظامی و به دست گرفتن کنترل مناطق مختلف افغانستان هستند به صورتی که به ادعای مقامات این گروه بیش از 250 وسوالی از 398 وسوالی شامل 85 درصد از خاک کشور را در اختیار گرفته‌اند. در یک کنفرانس مطبوعاتی در مسکو ، شهاب الدین دلاور ، مذاکره کننده طالبان گفت که “85 درصد از خاک افغانستان” ، شامل 250 وسوالی از 398 وسوالی کشور تحت کنترل این گروه است.

اکنون در خلا حضور نیروهای خارجی، عدم ثمربخشی مذاکرات صلح و نبود افقی روشن از جدیت طرفین برای حل اختلافات بر پای میز مذاکره و همچنین ضعف نیروهای نظامی دولت افغانستان برای ایستادگی در برابر طالبان، وضعیت صلح و ثبات در این کشور به سمت تکرار اتفاقات سالهای دهه 90 میلادی و بروز جنگ داخلی پیش می‌رود تا همچنان مردم افغانستان صلح را رویایی دست نیافتنی در آینده‌ای نامعلوم تلقی کنند.

 

سرانجام مهلک ارتش ناتویی در افغانستان

این روزها انتشار تصاویر تسلیم شدن سربازان و پرسنل ارتش افغانستان به نیروهای طالبان و یا فرار نیروهای مرزبانی ارتش به آن سوی مرزها از بیم حملات طالبان در رسانه ها شوک بزرگی به جامعه افغانستان وارد کرده است. بدون تردید اینکه چگونه طالبان توانسته است در مدت کوتاهی طی چند ماه بیشتر خاک افغانستان را از دست نیروهای دولتی خارج کند امر حیرت آوری است که جای پرسش دارد. بسیاری این ناکارآمدی نیروهای ارتش افغانستان را به شکست پروژه های نظامی ناتو و آمریکا در افغاستان برای سازماندهی، تعلیم و تجهیز یک ارتش قوی نسبت می‌دهند که اکنون نیز که به کمک نیاز دارد به حال خود رها شده است. تجربه مشابه این وضعیت در عراق نیز روی داد درست در زمانی که در ساب 2014 تروریست های داعشی با تعدادی بسیار کمتر از پرسنل ارتش عراق توانستند در مقابل چشمان نظاره گر غربیها بخش زیادی از مناطق عراق تا بغداد را به کنترل خود درآوردند و درخواستهای دولت عراق برای کسب حمایت از سوی غربی‌ها بی پاسخ ماند.

این موارد مشابه نشانگر آن است که آمریکا و ناتو اولاً از بی ثبات شدن افغانستان و پیشروی های طالبان کاملاً سود برده و این تحولات در راستای منافع و برنامه‌های سیاسی غربیها برای منطقه است چنانکه به گفته شهاب الدین دلاور «هیچ توافقی با ایالات متحده برای عدم حمله طالبان به مراکز اداری باقی مانده در کنترل کابل وجود ندارد». ثانیاً حضور نظامی ناتو و غرب به بهانه‌های مختلف تأمین امنیت و ایجاد ارتش و دولت‌سازی تنها ظواهری برای تداوم حضور نظامی در این مناطق بوده است و اقدامات واقعی در راستای این اهداف صورت نگرفته و یا ناقص و عقیم بوده است.

 

استراتژی نظامی طالبان

اما در این میان یک مسئله مهم در جریان پیشرویهای طالبان توجه این گروه به کنترل مرزهای افغانستان باز می‌گردد به صورتی که اکنون بخش زیادی از مرزهای افغانستان با کشورهای همسایه به دست نیروهای طالب افتاده است.

این گروه روز پنجشنبه گذشته کنترل گذرگاه مرزی “اسلام قلعه” بین ایران و افغانستان را به دست گرفت. این مرز بسیار مهم از مرز ایران تا مرز با چین را شامل می‌شود. این در حالی است که در حملات تابستانی استان شمال شرقی بدخشان را نیز به کنترل خود درآوردند و به مرز کوهستانی با منطقه سین کیانگ چین رسیدند. با توجه به ارتباطات تاریخی طالبان با گروه های شبه نظامی اویغوری سین کیانگ وابسته به القاعده ، این پیشرفت در گذشته موجب نگرانی پکن شده بود.

همچنین روز جمعه خبرگزرای اینترفکس به نقل از وزارت خارجه روسیه گزارش داد که گروه طالبان دو سوم مرزهای افغانستان و تاجیکستان را به تصرف خود درآورده اند.

بدون تردید توجه طالبان به کنترل مرزها امری اتفاقی نیست و بسیار هدفمند دنبال می‌شود. اولاً نیروهای مرزی به دلیل اینکه از عقبه حمایت نظامی برخودار نبوده و دور از دسترس نیروهای دولت مرکزی هستند بسیار آسیب پذیرتر می باشند. ثانیاً از دست دادن مرزها برای دولت مرکزی از حیث تبعات سیاسی و بعد روانی بسیار سنگین تمام شده و از دست دادن مرزها تداعی کننده شکست دولت مرکزی است. در این زمینه طالبان به خوبی آگاه است که تصرف پایتخت هم به دلیل تمرکز نیروها بسیار سخت است و هم می تواند حساسیت خارجی را در پی داشته باشد. ثالثاً با کنترل مرزها قدرت دولت مرکزی برای کسب کمکهای نظامی و لجستکی و همچنین منابع درآمدی و واردات کالا کاهش می‌یابد و این به مرور موجب ناتوانی دولت مرکزی برای انجام کارکردهای ضروری مورد نیاز جامعه می‌شود.

منبع:http://alwaght.net/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟