طالبان از ۲مسیر عمده تغذیه میشود. یکی از بیرون مرزهای افغانستان؛ جریانهایی گروه طالبان را حمایت کرده و سلاح و مهمات مورد نیاز نیروهای آن را تامین میکنند. دیگری از داخل افغانستان؛ مهمترین منبع درآمد طالبان، از طریق تجارت موادمخدر است. باید به واقعگرایی رو آورد و پذیرفت که این دولتها هستند که میتوانند طالبان را مهار کنند. چرا که دولتها همچنان قدرت اصلی را در جهان در دست دارند.
کشورهای همسایه افغانستان بهطور خاص و کشورهای اسلامی بهطور عام وظیفه دارند با استفاده از ابزارهایی که در اختیار دارند، این گروه را مهار کنند. در مرحله اول، دولتها میتوانند مسیرهای اصلی تغذیه طالبان را مسدود کنند. آنها میتوانند مانع رسیدن پول و سلاح بهدست طالبان شوند. در عین حال، درصورتی که طالبان تجارت پرسود خود از فروش موادمخدر را از دست بدهد، بخش مهمی از منبع درآمد خود را از دست داده است. اما فراتر از اینها، مهمترین ابزار موجود در دست دولتها، ابزار دیپلماتیک است.
مسئله به رسمیت شناختن طالبان اکنون مسئله مهمی است که مورد توجه رهبران این گروه نیز قرار دارد. طالبان میداند که در دنیای امروز، بدون «شناسایی» از سوی دولتهای دیگر و بهخصوص کشورهای همسایه افغانستان، نمیتواند به قدرت دست پیدا کند. به همین دلیل است که طی روزهای اخیر، هیأتهای مختلف به نمایندگی از طالبان عازم کشورهای همسایه افغانستان و همچنین پایتختهای هند و روسیه شدهاند.
افغانستان کشوری محصور در خشکی است و بدون عبور از قلمرو سرزمینهای همسایه نمیتواند با جهان خارج در ارتباط باشد. بنابراین طالبان نیازمند شناسایی بینالمللی است. اما آنچه از سوی این گروه دنبال میشود، تقویتکننده تروریسم و تجارت موادمخدر است که هیچیک در هنجارهای بینالمللی پذیرفته شده نیست. اکنون افغانستان در شرایط حساس و حیاتی به سر میبرد و وقت عمل کردن دولتها رسیده است.
دولتها باید اعلام کنند که اگر طالبان بخواهد به زور قدرت را در دست بگیرد و دولت موجود، یعنی جمهوری اسلامی افغانستان، را ساقط کند، مورد شناسایی قرار نمیگیرد. این اقدام میتواند با پیشقدم شدن کشورهای همسایه افغانستان آغاز شود. ترس از انزوا، میتواند طالبان را مهار کند و مانع ادامه حملات این گروه به شهرها و روستاهای افغانستان شود که جز کشتار مردم بیگناه، نتیجه دیگری ندارد.
همه کشورهای همسایه افغانستان به جز چین، عضو سازمان کنفرانس اسلامی هستند. این کشورها میتوانند با ایجاد سازوکاری مثل سازمان امنیت و همکاری اروپا(OSCE)، نقش تاریخی خود را برای حل بحران افغانستان ایفا کنند. در چارچوب مدل این سازمان، میتوان ۳اقدام اساسی انجام داد:
۱- کمک به دولت افغانستان برای ایستادگی در برابر طالبان
۲- برقراری آتشبس
۳- تشکیل یک نیروی نظامی حائل، متشکل از سربازان کشورهای اسلامی بین ۲طرف
دیگر کشورهای اسلامی که هممرز با افغانستان نیستند نیز میتوانند در چارچوب سازوکار جدید، برای پایان دادن به جنگ خانمانسوز در افغانستان وارد شوند. این سازوکار میتواند همچون سازمان امنیت و همکاری اروپا حول مسائل امنیتی فعالیت کند و صرفا در مواقع لزوم تشکیل جلسه دهد. بدون شک ۴کشور بزرگ اسلامی یعنی ایران، عربستان، مصر و ترکیه میتوانند با کنار گذاشتن اختلافات خود- دستکم بهطور موقت – برای حل بحران برادران و خواهران دینی خود در افغانستان، وارد عمل شوند. این کشورها باید بلافاصله برای تشکیل نشست اضطراری سازمان کنفرانس اسلامی درخواست دهند. این اقدام، میتواند جهان اسلام را که متفرقتر از همیشه است، برای حل مسئله افغانستان متحد کند.
منبع:http://iras.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.