چرا مذاکرات برجام به «کما» رفت؟
علی ربیعی سخنگوی دولت در پاسخ به این سوال که گمانهزنیهای متعددی درباره دلایل امضانشدن تفاهمی مجدد بر سر بازگشت به برجام مطرح میشود؛ علت اصلی این امر چیست و توفیقات دولت در این مسیر تا چه حد و در چه مواردی بود؟ گفت: «تا جایی که به محدوده اختیارات دولت دوازدهم مربوط بوده، بخش اصلی مذاکرات انجام شده و تفاهمهای اولیه در رفع قسمت عمده تحریمها صورت گرفته است.»
به گزارش فرارو، ربیعی با اشاره به تشکیل کمیته برجام برای تصمیم گیری درباره مذاکرات وین گفت: «کمیته شکل گرفته در شورای عالی امنیت ملی مسئولیت تطبیق متن تفاهم شده با قانون مجلس شورای اسلامی مصوب در آذر ۱۳۹۹، این تفاهم را ناسازگار با آن تشخیص داده است. به این ترتیب، با نظر نهایی نهادهای عالی تصمیم گیر مبنی بر تداوم مذاکرات تا دستیابی به همه خواستههای مطروحه در این قانون، مذاکرات به بعد از انتقال کامل دولت موکول شده است و مسئولیت آن نیز بر عهده تیم جدید مذاکرات خواهد بود.»
این در حالی است که حسن بهشتیپور کارشناس مسائل بین الملل با اشاره به اینکه در حال حاضر آمریکا به دنبال ایجاد برجام پلاس است، به فرارو گفت: گفتگو در مورد موضوعات موشکی منطقهای، حقوق بشری و..، خواست آمریکا است که در برجام پلاس دنبال شود، آنها مدعی هستند که ایران باید در مورد این مذاکرات توافق کند تا آنها نیز به برجام بازگردند و تحریمها را رفع کنند، در صورتی که ایران میگوید وقتی که شما به تعهد خود پایبند نبودید، چگونه صحبت در مورد سایر موضوعات را پیش میکشید.
چرا مذاکرات احیای برجام متوقف شد؟
فریدون مجلسی کارشناس مسائل بینالملل در گفتگو با فرارو با اشاره به اینکه مذاکرات احیای توافق هستهای به بنبست رسیده، اظهار داشت: سیاستی که مجلس ایران در رابطه با قانون صیانت از دستاوردهای هستهای تصویب کرده، عملاً یک انعطافناپذیری است و در چنین شرایطی بعید به نظر میرسد که با شروع شدن دور جدید مذاکرات با حضور دولت آینده ایران، گرهای از برجام باز شود.
وی افزود: در حالی که مذاکرات طی شش ماه گذشته توسط تیم فعلی وزارت امور خارجه انجام شد، اما با توجه به اتمام مهلت دولت عملاً مذاکرات این مدت به هیچ تبدیل خواهد شد و با روی کار آمدن تیم جدید مذاکرات به نظر میرسد باید نقطه آغازی دوباره برای گفتگوها قائل شد، این در حالی است که با خواستههای حداکثری ایران به نظر نمیرسد که طرف آمریکایی نیز چنین چیزی را قبول کنند و به زعم بنده مذاکرات آینده روشنی ندارد و همچنان فرسایشی و به بدون نتیجه خواهد بود.
مجلسی با اشاره به اصولا آزادی زندانیان و مبادله آنها نباید به برجام ربط داده شود، گفت: به دلیل اینکه تبادل زندانیان میتواند با توجه به مذاکراتی که دو طرف با یکدیگر انجام میدهند، صورت گیرد، اما اصولاً دلیل اصلیای که این کار تاکنون انجام نشده این است که دو طرف به هیچ عنوان اطمینان به یکدیگر ندارند و بر اساس همین بیاعتمادی است که علیرغم توافقی که انجام شده، آمریکا حاضر به انجام چنین توافقی نیست.
این دیپلمات سابق کشورمان با اشاره به اینکه چشمانداز روشنی برای ادامه مذاکرات وجود دارد، یادآور شد: مجلس با شروطی که برای مذاکرات تعیین کرده، عملاً اصول توافق را به امر محالی تبدیل کرده و کار دولت سیزدهم برای رسیدن به این توافق بسیار سخت شده، این در حالی است که با توجه به موضع سفت و سختی که ایران اتخاذ کرده و ربیعی سخنگوی دولت فعلی نیز به آن اشاره کرده به نظر نمیرسد ایران از خواستههای خود عدول کند و بایدن نیز با توجه به راهبردی که در پیش گرفته، محال است که بخواهد امتیازی به ایران بدهد بنابراین میتوان گفت، این مذاکرات به محاق رفته است.
مجلسی اضافه کرد: یکی از دلایل دیگری که مذاکرات متوقف شد، این بود که دولت حسن روحانی نمیخواست در موقعیتی قرار گیرد که به عنوان یک قربانی در توافق برجام نقش ایفا کند، بر این اساس ایدهآل دولت رئیسی این بود که توافق حاصل میشد و در دولت آنها هر رفتاری که میخواستند نسبت به برجام انجام میدادند و هر وقت دلشان میخواست برجام را اجرا میکردند، یا نمیکردند و در قبال آن نیز مسئولیتی قبول نمیکردند.
وی خاطرنشان کرد: در نهایت نیز میگفتند این توافقی است که دولت قبل آن را امضا کردو ما آن را به این شکل قبول نداریم، اما دولت روحانی نیز این موضوع را درک کرد و پیش خودش گفت زمانیکه دو هفته تنها در مسئولیت نیست، چرا باید باز هم مذاکرات را انجام دهد و توافقات و عواقب ناشی از آن را نیز بپذیرد، بنابراین تمام این مسئولیتها را به دولت آینده انتقال داد.
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به اینکه آمریکا در زمان مذاکرات شدت تحریمها را بر روی ایران کاهش داده بود، ادامه داد: افزایش فروش نفت ایران به چین یک امتیازی بود که بایدن برای پیشبرد مذاکرات قائل شد، اما اگر قرار باشد که دوباره آمریکا تحریمها را سفت و سخت کند، همین مقدار فروش نفت نیز دیگر انجام نخواهد شد، زیرا که چین دیگر نمیتواند از ایران نفت بخرند، اینها حداقل عواقب شکست مذاکرات است.
مجلسی بیان کرد: بنابراین سیاستمداران و دولتمردان آینده ایران باید به این نکته توجه داشته باشند در صورت به شکست کشاندن مذاکرات هیچ آلترناتیو دیگری وجود ندارد و فشار اقتصادی بر ایران افزایش خواهد یافت، حال اینکه آنها چه راهبردهایی برای خروج از این وضعیت دارند، غیر از کارهایی که در زمان احمدینژاد انجام دادند، موضوعی است که جواب آن روشن است که غیر از دور زدن تحریمها، ایدهی دیگری وجود ندارد، اما در این وسط این مردم عادی ایران هستند که بیشترین ضرر را می کنند و باید زیر بار این فشارها زندگی خود را بگذراند و در مقابل نیز هر روز سفره و جیب آنها خالیتر از گذشته میشود.
منبع:https://fararu.com/