بازگشت فرماندهان سرشناس مجاهدین افغان به جبهه جنگ با طالبان

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
حضور میدانی برخی فرماندهان مجاهدین برای فرماندهی نبرد با طالبان، نشانه ضرورتی است که برای مقابله با خطر جدی بازگشت طالبان احساس می‌شود.

خطر بازگشت طالبان، تصرف کابل و برقراری دوباره حکومت این گروه در سراسر افغانستان بار دیگر باعث شده است مردم به فرماندهان سرشناس مجاهدین روی بیاورند؛ فرماندهانی که در ۲۰ سال گذشته برخی از آن‌ها هدف انتقاد مردم به‌ویژه نسل جدید افغانستان بوده‌اند و حتی گاه تا مرز بازداشت و زندان هم رفته‌اند؛ اما حالا که خطر بازگشت حکومت طالبان جدی شده است، هر کدام بار دیگر فرماندهی مقاومت در برابر حملات طالبان در یک گوشه از کشور را برعهده گرفته‌اند.

هر یک از این فرماندهان حالا به مناطقی رفته‌اند که به طور سنتی آنجا نفوذ دارند. اسماعیل خان، چهره سرشناس هرات، به این شهر بازگشته است و فرماندهی اهالی شهر و نیروهای مسلح دولتی در منطقه را برعهده گرفته است تا مانع سقوط شهر هرات شود. استانی که اکثر ولسوالی‌هایش (شهرستان‌ها) حالا درتصرف طالبان است و خود شهر هرات در محاصره طالبان است که بر دروازه‌های آن اردو زده‌اند.

در شمال افغانستان نیز مارشال عبدالرشید دوستم در مناطق ازبک‌نشین به‌ویژه جوزجان فرماندهی مقابله با دور جدید حملات طالبان را برعهده گرفته است و عطا محمد نور، فرمانده سرشناس جمعیت اسلامی، در منطقه بلخ و مزار شریف نیز فرمانده مقابله با طالبان در این مناطق شده است. در مناطق هزاره‌نشین مانند بامیان و سرپل و بلخاب نیز فرماندهانی چون محمد محقق علیه طالبان فعال شده‌اند.

در کابل فرماندهی نیروهای مسلح با بسم‌الله محمدی، وزیر دفاع، است که از فرماندهان سرشناس مجاهدین افغانستان است که در دوران مبارزه مردم افغانستان علیه اشغال اتحاد شوروی به بسم‌الله خان معروف و از فرماندهان ارشد تحت امر احمد شاه مسعود بود.

واقعیت این است که فرماندهانی مانند اسماعیل خان، دوستم، عطا محمد نور و محمد محقق هنوز در مناطق تحت نفوذ خود قدرت سیاسی و نظامی و اجتماعی گسترده‌ای دارند. حالا که دولت مرکزی و ارتش افغانستان از مقابله با پیشروی‌های پی‌در‌پی طالبان ناتوان مانده است، امید بسیاری از مردم در مناطق تحت حمله طالبان این است که فرماندهان پیشین مجاهدین که تجربه جنگی و توان بسیج جنگجویان محلی را دارند، مانع از پیشروی طالبان شوند. این رویکرد دست‌کم در مورد هرات و مناطق ازبک‌نشین و بامیان و مزار شریف تاکنون موفق و بازدارنده هم بوده است.

بازگشت اسماعیل خان به هرات و به عهده گرفتن فرماندهی مدافعان شهر در مردم این شهر شور و امید ایجاد کرده است. انتشار تصاویر اسماعیل خان در جبهه جنگ و فرماندهی از نزدیک او بر نیروهایش و سازماندهی آنان باعث شده است تا روحیه مدافعان شهر تقویت شود. از طرف دیگر دفع حملات متعدد روزهای اخیر طالبان به دروازه‌های هرات نشان می‌دهد که در عمل نیز حضورمیدانی اسماعیل خان در عرصه نبرد تاثیرات عینی داشته است. اگرچه واقعیت این است که معلوم نیست هرات که در محاصره است، چقدر در برابر حملات طالبان دوام خواهد آورد.

اسماعیل خان گفته است که نه با طالبان که با پاکستان در جنگ است زیرا از نظر او پاکستان حامی اصلی طالبان است و تجهیزات جنگی طالبان با حمایت پاکستان تامین می‌شود و نیروهای طالبان نیز از درون خاک پاکستان حمایت مالی، تسلیحاتی ، آموزشی و پشتیبانی می‌شوند.

در شمال افغانستان و در مناطق ازبک‌نشین نیز مارشال دوستم اقدام‌های مشابهی کرده است. دوستم حدود ۴۰ سال است که در عرصه نظامی‌گری و سیاست افغانستان حضور دارد و نفوذ او در عرصه سیاست ملی افغانستان در کابل اگر چه بالا و پایین داشته، اما او همیشه یکی از قدرتمندترین و بانفوذترین چهر‌ه‌های شمال افغانستان بوده است. در دهه ۱۹۸۰ او به عنوان فرمانده شبه نظامیان ازبک عمل می‌کرد که متحد دولت کمونیستی کابل بود و از شاهراه و تونل سالنگ که کابل را به مناطق شمالی افغانستان متصل می‌کرد، حفاظت می‌کرد.

در اوخر دهه ۱۹۸۰ و با خروج روس‌ها از افغانستان و ظاهر شدن نشانه‌های سقوط دولت نجیب، دوستم به مجاهدین پیوست و در معادلات سیاسی نظامی به احمد شاه مسعود فرمانده ارشد جمعیت اسلامی در دره پنجشیر نزدیک شد. در فاصله سال‌های ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۶ که کابل در جنگ‌های داخلی مجاهدین درگیر بود، دوستم متحد احمد شاه مسعود و با گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی، در جنگ بود.

دوستم پیش از به قدرت رسیدن طالبان در سال ۱۹۹۶ تلاش کرد در مناطق شمالی افغانستان جبهه‌ای را علیه طالبان فعال کند اما سرانجام با پیوستن یکی از مهم‌ترین فرماندهانش یعنی ژنرال عبدالملک به طالبان، مجبور به پذیرش شکست شد و به ترکیه رفت. دوستم در آن دوره در مورد کشته شدن بسیاری از اسرای طالبان به دست نیروهایش، به جنایت جنگی متهم شد.

در جریان حمله سال ۲۰۰۱ آمریکا و سقوط طالبان، دوستم در مناطق شمالی افغانستان دوباره فعال شد. او بعدها در دولت‌های حامد کرزی و محمد اشرف غنی به دوره‌های مختلفی از قهر و همکاری با دولت مرکزی وارد شد و گاه تا سطح معاون رئیس‌جمهوری بالا رفت و گاه به مرز بازداشت و زندان رسید ونیروهای دولتی به خانه‌اش حمله کردند.

واقعیت این است که دولت‌های کرزی و غنی در ۲۰ سال گذشته تلاش کردند تا آنجا که ممکن است از دست فرماندهان قدرتمند محلی مانند اسماعیل خان در هرات، دوستم در مناطق ازبک‌نشین و عطا محمد نور در بلخ و مزار شریف رها شوند. سیاست راهبردی کرزی و غنی تضعیف قدرت و نفوذ این فرماندهان محلی تا حد ممکن بود؛ اگرچه هرگاه قدرت دولت مرکزی زیاد نبود یا زمان انتخابات بود، با این فرماندهان به بده‌بستان سیاسی وارد می‌شدند و هرگاه احساس می‌کردند رئیس‌جمهوری و دولت قدرت کافی دارد، شروع به محدودسازی قدرت آن‌ها می‌کردند. اسماعیل خان، دوستم و عطا محمد نور هر سه تجربه‌های مشابهی از توافق سیاسی با کرزی و غنی و نیز تجربه‌هایی از چالش و حتی درگیری با دولت کابل دارند.

در شرایط کنونی نیز به نظر می‌رسد اگر خطر گسترده و فوری پیشروی‌های پی‌درپی طالبان نبود، محمد اشرف غنی به تکیه کردن به این فرماندهان و پذیرش احیای قدرت محلی و ملی آن‌ها راضی نبود. گفته می‌شود اسماعیل خان در هرات به شرطی حاضر شده است فرماندهی نیروهای مدافع در برابر طالبان را به عهده بگیرد که والی هرات و فرماندهان محلی ارتش تحت امر او قرار بگیرند. این در حالی است که کرزی و غنی در تمام ۲۰ سال گذشته تلاش کرده بودند با انتصاب والی‌های هرات از بین افراد مستقل از اسماعیل خان، قدرت او را به چالش بکشند و محدود کنند یا قدرت سنتی و دیرینه عطا محمد نور در بلخ را با فرستادن والی‌ها و فرماندهان مستقل از او بشکنند.

از طرف دیگر مردم افغانستان و به‌ویژه برخی از جوانان نسل جدید نیز که در دو دهه گذشته از فرماندهان مجاهدین با عنوان انتقادی «جنگ سالاران» یاد می‌کردند، حالا به نظر می‌رسد چاره‌ای جز رجوع مجدد به آن‌ها برای مقابله با خطر طالبان و خطرات مهم‌تر بازگشت طالبان به قدرت ندارند. از نگاه برخی از مردم افغانستان، جنگ سالاران با جنگ‌های داخلی هم نابودی زیرساخت‌های کشور و کشته و مجروح و آواره شدن مردم را سبب شده بودند و هم اجرای اصلاحات بروکراتیک، استقرار دمکراسی، تقویت روحیه ملی و مبارزموثر با فساد را مانع می‌شدند.

از نظر برخی تحلیلگران، رجوع مجدد دولت و مردم افغانستان به این فرماندهان بیشتر از آنکه نشانه محبوبیت آن‌ها بین نسل جدید افغانستان باشد، نشانه ضرورتی است که در مقابله با خطر فوری بازگشت طالبان به قدرت و نتایج مخرب‌تر آن در صورت پیروزی طالبان احساس می‌کنند. از نظر آن‌ها اگر طالبان برنده این نبرد باشد، افغانستان به عقب می‌رود و امارت اسلامی باز خواهد گشت و اگر طالبان برنده این نبرد نباشد، پیروزی افرادی چون اسماعیل خان، دوستم، عطا محمد و محقق بر طالبان بار دیگر وزنه قدرتمندان محلی در افغانستان را تقویت خواهد کرد و دولت آینده افغانستان به راحتی نمی‌تواند خود را از زیر دین و نفوذ دوباره آن‌ها خارج کند. با وجود این، واقعیت میدانی این است که حضور فرماندهان سرشناس مجاهدین در برخی جبهه‌های جنگ توقف پیشروی طالبان را در پی داشته است.

 

منبع:https://www.independentpersian.com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *