این هفته، موج فعالیت دیپلماتیک در واشنگتن روشن ساخت که به رغم بیشترین تلاش دولت جو بایدن برای احیای برجام، این توافق احتمالا مرده است. حال اگر دولت بایدن، برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای، یک طرح B دارد، باید یک طرح کاملا سری باشد. زمان هم به نفع آمریکا نیست.
قمار دولت بایدن بر سر ایران، همیشه یک هدف دشوار بوده است. از زمان کنار کشیدن دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق ایالات متحده از برجام در سال 2018، ایران سطح غنی سازی خود را افزایش داده، سانتریفیوژهای پیشرفته تری ساخته، بر فلز اورانیوم کار کرده و موانع تازه ای بر سر راه بازرسان بین المللی قرار داده است. همه این گام ها، نقض برجام است. اینکه تهران در برابر گشایش در تحریم ها، به تعهداتش بازگردد، شاید هیچگاه یک هدف واقع بینانه نبوده است.
اکنون گزارش می شود که دولت آمریکا تلاش دارد چین را ترغیب کند که واردات نفت از ایران را قطع کند تا تهران برای بازگشت به گفت وگوها زیر فشار قرار بگیرد اما پکن تا به اینجا، نشانه ای از همراهی بروز نداده است.
در ظاهر امر و در غیاب یک گزینه روشن دیپلماتیک و در نبود یک چشم انداز واقعی برای بازگشت واشنگتن به یک رویکرد متکی بر فشار، به نظر می رسد که دولت بایدن هیچ جایگزین آماده ای ندارد. همزمان، برنامه های هسته ای و موشکی ایران به جلو می رود.
آرون دیوید میلر، عضو بنیاد کارنِگی که اخیرا با رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران مصاحبه کرد، می گوید: “بایدن میان دو تعهد گیر کرده؛ اینکه به ایران اجازه دستیابی به سلاح هسته ای را ندهد در حالی که این واقعیت وجود دارد که ایران اکنون یک کشور در آستانه هسته ای شدن است.”
اکنون و با تاخیر، دولت بایدن درمی یابد که ایران هیچ عجله ای برای بازگشت به توافق ندارد. از نظر سیاسی، این به سود بایدن است چرا که از هزینه توجیه این نتیجه برای یک کنگره بدگمان، رها می شود. اما از منظر امنیتی، با یک چشم انداز مبهم روبه رو هستیم. اینکه صرفا به جهان بگوییم که سرگرم کار روی دیگر “گزینه ها” هستیم و با متحدانمان جلسه بگذاریم، کافی نیست. اکنون باید دولت بایدن درباره آنچه می خواهد برای جلوگیری از پیشرفت بیشتر برنامه هسته ای ایران در عمل انجام دهد، به سرعت تصمیم بگیرد و آن را اعلام کند. آمریکا باید پیش از آنکه ایران به نقطه ای برسد که اسرائیل واکنش نشان دهد و ایالات متحده را به جنگ بکشاند، دست به اقدام بزند. بی گمان، این راهبرد تازه بخش های دیپلماتیکی هم دارد، باید مورد پذیرش اروپایی ها باشد و همچنین نیازمند برخی سازگاری ها و انطباق های امنیتی است، از جمله تدابیری را برای بازدارندگی منطقه ای در خود دارد.
یک امیدواری این است که حکومت ایران، ناگهان دریابد که کنار گذاشتن جاه طلبی هسته ای و کژکرداری منطقه ای، به سود خودش است و بنابراین به میز گفت وگوها بازگردد اما امید نمی تواند یک راهبرد باشد.
منبع:http://irdiplomacy.ir
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.