در حالی که یمن به پایان هفتمین سال شروع جنگ و تجاوز ویرانگر خارجی ائتلاف سعودی نزدیک میشود، با تشدید حملات ائتلاف آتش جنگ همچنان شعلهور است و چشماندازی از خاتمه جنگ در آینده نزدیک مشاهده نمیشود.
در این میان در حالی که تلاشهای بین المللی برای حل بحران نیز به بن بست خوردهاند، شعارهایی که جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در دوران رقابتهای اننخاباتی در انتقاد از سعودیها و در مورد لزوم پایان سریع جنگ یمن داده بود نیز کم کم به دست فراموشی سپرده شده و اکنون شواهد نشان میدهد که آمریکا خود در حال افزایش مداخلات نظامی در یمن به سود نیروهای ائتلاف میباشد.
در این رابطه پس از آنکه ادعاهایی در مورد حضور نیروهای آمریکایی در جبهه جنگ مأرب علیه نیروهای مشترک کمیتههای مردمی و ارتش یمن در اواسط ماه ژانویه سال جاری میلادی (دی ماه) از سوی رسانهها مطرح شد، اکنون شواهد دیگر نشانگر آن است که کاخ سفید قصد دارد تا در اقدامی کاملاً همسو با منافع متجاوزان بار دیگر انصارالله را به لیست گروههای تروریستی مورد ادعا خود برگرداند و از این طریق مهر مشروعیت بر تداوم محاصره غیرانسانی یمنیها بنهد.
از طرف دیگر روز گذشته رویترز نوشت: اسکادرانی از جنگنده های اف ۲۲ آمریکا از دیروز شنبه در پایگاه «الظفره» ابوظبی مستقر شده اند. بنابر ادعای نیروی هوایی آمریکا، استقرار جنگندههای نسل پنج اف ۲۲ در الظفره، در پی هماهنگیهای انجام شده میان «لوید آستین» وزیر دفاع آمریکا و «محمد بن زاید آل نهیان» ولیعهد ابوظبی انجام شده است.
همچنین ادعا می شود که این اقدام نشانه ای از حمایت های همه جانبه آمریکا از امارات است که طی هفته های گذشته به دلیل فتنه انگیزی در جنگ یمن، هدف حملات موشکی انصارالله بوده است.
اکنون پرسشی که مطرح میشود این است که استقرار جنگندههای پیشرفته آمریکا در خاک امارات با چه انگیزههایی صورت میگیرد و آیا قادر به تغییر وضعیت معادلات جنگ خواهد بود؟
اعتراف تلخ امارات و شکست سیاست سانسور
اعلام ارسال هواپیماهای جنگی پیشرفته آمریکا به امارات به منظور دفاع از امنیت این کشور، در ابتدای امر حاوی این پیام نمادین است که ضربات موشکی و پهبادی انصارالله علیه امارات کاملاً توانسته است به اهداف اصلی خود در موضوع به مخاطره انداختن امنیت دشمن و وارد کردن ضربات دردآور به اقتصاد امارات دست یابد و ابوظبی با وجود ادعاهای بسیار در مورد مقابله با حملات یمنیها و داشتن قدرت نظامی کافی برای حفظ امنیت خود در برابر تداوم این حملات در آینده، با درخواست سریع کمک از آمریکا و حتی دست به دامن صهیونیستها شدن عملاً اعتراف ناخواسته و تلخی درباره ناتوانی از حفظ امنیت خود و تأثیرپذیری شدید از حملات یمنیها میکند.
امارات از زمان شروع حملات پهبادی و موشکی انصارلله علیه مراکز مهم اقتصادی و استراتژیک این کشور، تلاشهای بسیار زیاد برای جلوگیری از درز میزان ویرانیها و هزینههای حملات هوایی یمنیها کرده است و سیاست سانسور شدید رسانهای را در پیش گرفته است.
اکنون به طور حتم، اعلام خبر ورود هواپیماهای نظامی پیشرفته آمریکایی به خاک امارات با درخواست سران ابوظبی، نه تنها یمنیها از تداوم حملات به عمق راهبردی امارات مأیوس نخواهند بلکه کاملاً برعکس این درخواست عاجزانه کمک انگیزه رهبران صنعا را در مورد تشدید حملات تا واداشتن امارات به پذیرش شکست و عقبنشینی از خاک یمن افزایش خواهد داد.
بازی دو سر باخت کاخ سفید
در ماههای گذشته سیاست دولت بایدن در مورد جنگ یمن با انتقادات فراوانی رو به رو است که عمدتاً به بحث ناتوانی در عمل به شعارهای انتخاباتی برای متوقف کردن سریع جنگ و واداشتن ریاض به آمدن بر پای میز مذاکره با صنعا بوده است. بحران انسانی یمن در پی افزایش حملات ائتلاف و تداوم محاصره، روز به روز تشدید میشود و این امر در کنار فروشهای تسلیحاتی به عربستان، که قطعاً در جنگ یمن مورد استفاده قرار میگیرند، شعارهای انتخاباتی بایدن درباره در دستور کار قرار دادن مسئله حقوق بشر در سیاست خارجی آمریکا و بویژه روابط با متحدان این کشور، را شدیداً زیر سوال برده است.
با در نظر گرفتن این وضعیت ارسال تجهیزات و نیروی انسانی به امارات، چه به منظور مشارکت در جنگ یمن و چه با هدف نمادین حمایت از متحدان، بازی دوسر باخت برای سیاست منطقهای کاخ سفید محسوب میشود.
اولاً حضور نظامی آمریکا در جنگ پدیده جدیدی نیست و در واقع تصور اینکه دولت عربستان بدون دلگرمی به حمایتهای نظامی و تجهیزاتی و اطلاعاتی غرب قادر به تداوم جنگ یمن بوده است بسیار سادهلوحانه میباشد. کشیده شدن جنگ به عمق خاک عربستان و ناتوانی ریاض از مقابله با پیشرویهای زمینی نیروهای یمنی و همچنین دادن هزینههای سنگین مالی برای جذب مزدوران خارجی در طول سالهای گذشته همگی حاکی از ضعف نظامی ائتلاف در جنگ میباشد. بنابراین حمایتهای سیاسی و نظامی و تسلیحاتی آمریکا از عربستان خود مصداقی از مشارکت در جنگ و عامل تداوم آن در طول هفت سال گذشته بوده است.
حال با وجود حمایت قاطع غربیها، ائتلاف شکست خورده سعودی- اماراتی هیچگونه دستاوردی از حضور در خاک یمن کسب نکرده و با گذشت زمان این یمنیها بودهاند که با خودباوری و انگیزه مضاعف توانمندیهای نظامی خود را ارتقا داده و به مرور ورق معادلات جنگ را به سود خود برگرداندهاند. در این شرایط به طور افزایش کمکهای نظامی آمریکا به ائتلاف نیز قادر به ایجاد تغییر جدی در معادلات جنگ نبوده و سایه تهدید همچنان بر سر عربستان و امارات حفظ خواهد شد.
در بعد دوم قضیه، اگر هدف اصلی کاخ سفید تنها انجام اقدامی نمادین و اعلام حمایت از متحد خود بوده باشد، این امر نیز همانگونه که گفته شد تنها انگیزه یمنیها را برای تداوم حملاتشان به عمق خاک امارات افزایش خواهد داد و ثمره محسوسی برای ابوظبی در پی نخواهد داشت. اما در این میان چنین اقدامی هم شعارهای اولیه بایدن در مورد لزوم قطع حمایتهای واشنگتن از ائتلاف به عنوان زمینهسازی توقف جنگ را زیر سوال میبرد و هم تلااشهای به ظاهر میانجیگرانه کاخ سفید برای تسریع روند سیاسی را ویران میکند و در عین حال مسئولیت دولت آمریکا در مورد بحران انسانی و وضعیت وخیم حقوق بشری یمن در نتیجه تداوم جنگ را افزایش خواهد داد.