فلسطین در آستانه انتخابات و مذاکرات صلح

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
انتخابات پیش رو مهمترین گام برای این بازتعریف سیاسی در فلسطین است و آنگونه که رسانه های فلسطینی گزارش می دهند قرار است ثبت نام نامزدهای انتخاباتی برای حضور در مجلس وطنی و تشریعی در فوریه آغاز شود

منازعه دیرپای فلسطین همچنان یکی از مهم‌ترین پرونده های مهم این روزهای خاورمیانه عربی است و طی ماه‌های اخیر همزمان با تحولات در دیگر منطقه شاهد تغییراتی در این عرصه بوده‌ایم. محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان ماه گذشته اعلام کرد که سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری و مجالس تشریعی و وطنی برگزار می‌شود که براساس زمانبندی اعلامی توسط وی، انتخابات مجلس تشریعی در 22 می، ریاست تشکیلات خودگردان 31 جولای و مجلس وطنی در31 آگوست 2021 برگزار می شود. روزنامه های محلی خبر داده اند ثبت نام نامزدهای مجلس تشریعی تا یک ماه دیگر آغاز خواهد شد که این تحولی مهم در عرصه عربی سرزمین های اشغالی است.

اولین انتخابات مجلس تشریعی فلسطین در 1996 برگزار شد که در آن انتخابات فتحاوی ها توانستند به پیروزی مهمی دست یابند ولی دومین انتخابات فلسطینی که در سال 2006 برگزار شد نتیجه ای متفاوت داشت و حماس با بدست آوردن 74 کرسی در مقابل 45 کرسی فتح، پیروز انتخابات شد اما این نتیجه این انتخابات شکاف‌ها را در فلسطین تعمیق کرد و از آن زمان بحران سیاسی در فلسطین آغاز شد که تا همین امروز ادامه دارد.

اما به نظر می رسد همانطور که در سال 2006 و 2007 مشکلات اقتصادی ناشی از قطع کمک های خارجی فتحاوی را به سوی «صراع الأخوه» سوق داد این بار هم مسائل مالی و اقتصادی نقش مهمی در پذیرش برگزاری انتخابات توسط محمود عباس داشت. برکسی پوشیده نیست که در نتیجه جنگ داخلی فتح و حماس کلیت فلسطین لطمه جبران ناپذیری دریافت کرده و شرایط برای طرف فلسطینی پشت میز مذاکره با طرف اسرائیلی بیش از پیش دشوار شده است.

تشکیلات خودگردان بعد از فشار 4 سال اخیر آمریکا بر ساف با بستن دفتر این سازمان در واشنگتن، قطع کمک های مالی و توقف حمایت از آنروا در وضعیتی بی سابقه قرار گرفته که حتی برای پرداخت حقوق کارمندان در کرانه با مشکل جدی مواجه شده است. اما پیروزی بایدن برای فلسطینی های متعهد به راهکار دو دولتی (مبتنی بر تشکیل دولت مستقل در مرزهای 1967 به پایتختی قدس شرقی) بارقه امیدی در شبی تاریک بود. این بارقه امید با تلاش های دیپلماتیک اردن و مصر در عرصه عمل تبدیل به مذاکراتی شد که خروجی آن تصمیم محمود عباس برای برگزاری انتخابات بود.

اگر بخواهیم بی پرده سخن بگوئیم در واقع مشکلات مالی کمرشکن و فشار امان و قاهره بر ابومازن وی را وادار به این تصمیم کرد چراکه به باور این دو کشور(مهمترین طرفداران راهکار دو دولتی در جهان عرب) بایدن آخرین فرصت برای احیا راه حل دو دولتی است که طی سال های اخیر توسط لیکود و نتانیاهو به محاق برده شده است. لذا باید در اسرع وقت مذاکرات فلسطینی و اسرائیلی را آغاز کرد و برای این مهم قبل از هرچیز باید میز این مذاکرات را آماده کرد و تا زمانی که که دولتی فراگیر در فلسطین شکل نگیرد اسرائیل در مذاکرات با فلسطینی ها جدی نخواهد بود و این مذاکرات هم به سرنوشت تلاش های  جورج میچل دچار خواهد شد. از نگاه ناظران یکی از دلایل ناکامی تلاش ها برای احیا مذاکرات سازش و متعهد کردن تل آویو به قطعنامه 181 و 3236 این بوده که صهیونیست ها با استفاده از همین اختلافات در کرانه باختری و غزه از مذاکرات جدی با فلسطین ها با وجود فشار کاخ سفید در دوره اوباما طفره می رفت و امروز برای جلوگیری از تکرار آن تجربه لازم است که در فلسطین ساختار سیاسی بازتعریف شود.

انتخابات پیش رو مهمترین گام برای این بازتعریف سیاسی در فلسطین است و آنگونه که رسانه های فلسطینی گزارش می دهند قرار است ثبت نام نامزدهای انتخاباتی برای حضور در مجلس وطنی و تشریعی در فوریه آغاز شود. در اولین مرحله قرار است تعداد اعضای مجلس وطنی (نهاد قانون گذار ساف) از 422 به 350 کاهش یابد که 200 کرسی از این مجلس به فصائل و جالیات فلسطینی در اردن، سوریه و لبنان تعلق دارد. 150 کرسی هم متعلق به کرانه و قدس شرقی است که 132 کرسی از آنها مستقیم از مجلس تشریعی به مجلس وطنی می روند و 18 کرسی هم توافقی خواهد بود. مجلس تشریعی هم که 132 عضو خواهد داشت همچنان مهمترین نهاد قانونگذار فلسطینی خواهد بود که مسئول تشکیل کابینه می شود و نخست وزیر را به رئیس جمهور معرفی می کند. البته قرار است انتخابات ریاست جمهوری در بین مجلس تشریعی و مجلس وطنی برگزار شود و احتمالا محمود عباس باردیگر برای تصدی این مسئولیت نامزد خواهد شد.

در این میان سوالات جدی درباره این انتخابات مطرح است، اول اینکه نحوه نظام انتخاباتی چگونه است آیا انتخابات لیستی خواهد بود یا فردی یا مثل دوره قبل هم لیستی است و هم فردی؟ دوم وضعیت قدس شرقی است و اینکه آیا اسرائیل به قدساوی ها اجازه می دهد در این انتخابات هم مانند 2006 رای بدهند یا خیر؟ البته فعلا بنظر می رسد تل آویو تمایلی به این کار ندارد اما دور از انتظار نیست که اسرائیل با فشار آمریکا وادار به عقب نشینی شود. وضعیت آواره های فلسطینی در لبنان، اردن و سوریه هم هنوز نامعلوم است و برخی رسانه ها مدعی شدند که سفر اخیر احمد حسنی مدیر مخابرات اردن به رام الله در ماه قبل با محوریت بررسی این موضوع بوده است و نتیجه آرا این حوزه انتخاباتی برای آینده مجلس وطنی و به طبع آن ساف دارای اهمیت راهبردی است چراکه پیروزی دحلان و برغوثی می تواند کار ابومازن را در رام الله دشوار کند. انتظار می رود در دمشق هم وضعیت اردوگاه ها بیشتر به سود جبهه خلق باشد ولی در اردن و لبنان رقابت اصلی میان تیار دموکراتیک (نزدیک به دحلان) و فتحاوی سنتی تحت رهبری ابومازن خواهد بود.

مساله دیگر آینده دولتی است که از درون مجلس تشریعی خارج می شود، آیا این دولت تکنوکرات خواهد بود یا دولت ائتلافی حماس-فتح می شود؟ وضعیت حماس در سپهر سیاسی جدید فلسطین چگونه خواهد بود و مصر و اردن چطور سازوکاری را فراهم می کنند که بن بست سیاسی کنونی برای شکل گیری دولت فلسطینی با مشارکت همه طرف ها فراهم شود؟

بخشی از پاسخ این سوالات احتمالا در قاهره در نشست گروه های فلسطینی محور رایزنی ها خواهد بود واگر مذاکرات مانند گذشته به بن بست کشیده نشود تاحدی تصویر آینده سیاسی فلسطینی هاروشن تر می شود. مهمترین چالش های نحوه مشارکت جبهه خلق در مجلس وطنی و حضور حماس در مجلس تشریعی است. گرچه حماس با توجه به شرایط جاری در غزه به این مذاکرات تن داده و عملا به معنای آمادگی اش برای مشارکت در انتخابات است ولی گویا فشارها برای حذف و به حداقل رساندن نقش حماسی ها در آینده فلسطین شروع شده است.

این امر به حدی دارای اهمیت است که می توان گفت یکی از محورهای اصلی رفت آمدهای اخیر در منطقه از جمله سفر احتمالی بنیامین نتانیاهو به ابوظبی و قاهره همین امر خواهد بود. البته تنها نخست وزیر اسرائیل دنبال حذف حماسی ها نیست و امارات هم به طور جدی خواستار این مساله است. در همین زمینه رسانه های عربی نوشته اند که فشارهای امارات به مصر درباره وضعیت حماس در مذاکرات گروه های فلسطینی بر روابط قاهره-ابوظبی تاثیر منفی داشته است. براساس این گزارش مصری ها باور دارند که حماس در عرصه فلسطین دارای نقش است و در صورت حذف، کلیت پروسه احیا مذاکرات صلح تخریب می شود درحالی که اماراتی ها این دیدگاه را قبول ندارند و نظرشان به تل آویو نزدیک است و پیش شرط حضور حماس را تعیین وضعیت سلاح آنها می داند.

گفته می شود که اردن هم با نظر اماراتی ها روی کاغذ موافق است ولکن با ایده مصری ها درباره اینکه می توان حماس را در مجلس تشریعی مدیریت کرد همدلی بیشتری دارند و آنرا به واقعیت نزدیک تر می دانند. البته غیر از این اختلاف سیاسی این امر را هم باید در نظر بگیریم که مصری ها می دانند که با رفتن ترامپ و کوشنر از کاخ سفید محمد بن زاید قدرت سابق برای نقش آفرینی در عرصه منطقه ای به ویژه پرونده فلسطین که حیاط خلوت مصر محسوب می شود را ندارد و قاهره از ابتدا هم از دخالت ها و نفوذ اماراتی ها در فلسطین با نقش آفرینی تیار اصلاح به رهبری دحلان دل خوشی نداشتند.

البته سناریو دیگری هم که در این میان می تواند مطرح باشد این است که اماراتی ها به طور مستقیم و غیرمستقیم(با واسطه اردن) تلاش دارد به مصر در مجلس تشریعی فشار وارد کند اما انتظار دارد امتیازهایش را در مجلس وطنی دریافت کند و بتواند زمینه تعمیق نفوذ دحلانی ها را در داخل مجلس وطنی فراهم نماید و جایگاه نیروهای نزدیک به خودش را در دولت عمیقه فلسطین تقویت نماید.

در پایان به نظر می رسد با توجه به پیچیدگی و عمق اختلافات برگزاری انتخابات در فلسطین طی 6 ماه آینده نقطه عطفی در تحولات این پرونده خواهد بود که می تواند چشم انداز آینده فلسطین را تعیین نماید. فلسطین درحالی به سراغ سومین انتخابات می رود که رژیم اسرائیل بیش از هر زمانی قدرت اش را در فلسطین تثبیت کرده و با برقراری ارتباط با دول عربی مشروعیت بین المللی را افزایش داده است. رژیم در سایه همین شکاف های داخلی و منطقه ای در سال های اخیر امن ترین روزهای خود را علی رغم منازعات سیاسی داشته و توانسته فلسطین را گوشه رینگ قرار دهد و احتمالا از این انتخابات ها و مباحث سیاسی هم چیزی جز تشدید اختلافات فلسطینی-فلسطینی و تضعف ایده مقاومت خارج نمی شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *