ناگل و دوبوویتز در این مقاله سعی میکنند توجه بایدن و تیم سیاست خارجی وی را به این موضوع جلب کنند که راه منع اشاعه سلاح های کشتار جمعی در خاورمیانه از بازگشت سریع به توافق برجام 2015 نمی گذرد بلکه این توسعه توافقنامه آبراهام به موضوع همکاری های هسته ای غیر نظامی است که می تواند الگویی برای دیگر کشورهای این منطقه در صورت حرکت به سمت داشتن انرژی صلح آمیز هسته ای باشد. از نظر آنها منطقه خاورمیانه به این بلوغ رسیده که بتواند شاهد دیدن این ظرفیت از همکاری میان خود، رژیم صهیونیستی و آمریکا باشد.این دو در این مقاله از علاقه مندیهای امارات متحده و عربستان سعودی در زمینه ساخت نیروگاه هسته ای سخن میگویند. امارات متحده در سال 2009 پس از امضای توافقنامه “استاندارد طلا” با آمریکا که طی آن حق غنی سازی و پردازش مجدد پلوتونیوم را واگذار کردند، توانستند به ساخت نیروگاه هسته ای اقدام کنند.
در مورد عربستان این دو محقق اول به این موضوع اشاره میکنند که این کشور در حال ساخت یک راکتور تحقیقات هسته ای است و برنامه هایی برای احداث نیروگاههای برق دارد اما سپس به این موضوع نیز اشاره میکنند که ریاض با چین در حال کار بر روی تأسیساتی جهت استخراج کیک زرد از اورانیوم است. از نظر این دو، این اقدام عربستان با توجه به اینکه ریاض همچنان از واگذاری حقوق غنی سازی و پردازش مستقل صرف نظر نکرده، خطرناک به نظر میرسد.
این مقاله سپس این اقدام و تخطی بالقوه عربستان را به توافق هسته ای ایران نسبت میدهد و بیان میکند که اگرچه برنامه هسته ای عربستان صلحآمیز است اما دو نگرانی جدی وجود دارد. اول اینکه دوستان امروز میتوانند دشمنان فردا باشند و دوم اینکه جمهوری اسلامی نیز وارث برنامه هسته ای محمدرضا شاه پهلوی بود.
این دو محقق معتقدند باید یک همکاری هسته ای چهارجانبه بین ایالاتمتحده، رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی و امارات متحده شکل بگیرد تا به منع گسترش سلاح های هسته ای در خاورمیانه کمک کند اما نباید این توافق به توافق هستهای محتمل بین ایران و آمریکا مربوط باشد. همکاری چهارجانبه میتواند طیف وسیعی از مسائل شامل ایمنی و امنیت هسته ای، آمادگی اضطراری و تمرینات مشترک نظارت و آمادگی مشترک برای مقابله با تروریسم رادیولوژیک و گسترش مواد خطرناک را در بر گیرد. این توافق می تواند زمینهای باشد تا آمریکا بتواند با همه بازیگران خلیج فارس با استانداردی یکسان تعامل کند.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.