توافق عادی سازی روابط امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید

در حالیکه جهان منتظر شنیدن اخبار نهایی درباره اختلاف بنی گانتز و نتانیاهو بر سر قانون بودجه بود و تقریباً همزمان با اعلام مصالحه آنها در موضوع بودجه، خبر توافق ناگهانی میان امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی در صدر اخبار بین الملل جای گرفت. ابوظبی در ازای تعلیق طرح الحاق بخش‌های بیشتری از کرانه باختری توسط رژیم صهیونیستی، این رژیم را به رسمیت شناخته است. این توافق نشانگر آن است که پروژه عادی‌سازی روابط میان تل‌آویو و کشورهای عربی که با اعلام دورنمای الحاق کرانه باختری به نظر می‌رسید به محاق رفته، در پشت صحنه با سرعتی چشمگیر در حال پیشرفت بوده است.

ابهام درباره توافق و تفاسیر گوناگون از مفاد آن بی‌درنگ پس از اعلام توافق آغاز شد. در حالیکه سخنگوی دولت امارات بر تعلیق دائمی الحاق کرانه باختری تاکید داشت، کابینه رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو مدعی شدند که این تعلیق موقتی است. بی بی صراحتاً اظهار داشته که همچنان به «الحاق کرانه باختری طبق معامله قرن» پایبند است. دیدگاه های متعارض سرانجام سبب شد تا «انور قرقاش»، وزیر مشاور در امور خارجه امارات اقدام به انتشار یک صفحه از متن توافق به زبان عبری کند که در آن قید شده «الحاق کرانه باختری تعلیق شده است.»

در پی اعلام این توافق ابوظبی مدعی شده صلح با تل‌آویو در راستای آرمان فلسطین است، اما فلسطینیان نخستین معترض به این چرخش امارات لقب گرفتند و ابوظبی را به زدن خنجر از پشت به فلسطین متهم کردند. در همین راستا تشکیلات خودگردان فلسطین سفیر خود را از ابوظبی فراخواند و خواستار بازگشت کلیه کشورهای عربی به مدار طرح صلح عربی 2002 شد. از سوی دیگر تهران و آنکارا نیز نسبت به صلح ابوظبی و تل‌آویو هشدار دادند. دولت ترکیه که خود سال‌هاست اسرائیل را به رسمیت شناخته و با این رژیم در سطح سفیر و کاردار ارتباط دارد، ابوظبی را به ریاکاری متهم کرده و می‌گوید ممکن است در روابط خود با این امارات متحده عربی تجدیدنظر نماید.

از سوی دیگر اما، بحرین، عمان و مصر از حرکت امارات متحده عربی تقدیر کرده اند. همچنین «یوسی کوهن»، رئیس موساد ضمن ابراز خرسندی از این توافق تصریح کرده که در سال‌های اخیر چند سفر رسمی به ابوظبی و دیگر کشورهای عربی داشته است. به نظر می‌رسد سه کشور فوق‌الذکر انگیزه مضاعفی برای پیشبرد اقدام ابوظبی دارند. در این بین منامه واکنش‌های  ایجابی تری از خود ابراز کرده است.

در عین حال بنیامین نتانیاهو در تلاش برای توجیه اقدام خود و امتیازی که (خواه موقتی باشد یا دائمی) به ابوظبی داده تصریح کرده: «با این توافق ایده صلح در برابر صلح جایگزین صلح در برابر زمین شد.» به نظر می‌رسد این ادعا به واقعیت نزدیک است، زیرا در شرایط جدید آنچه به تل‌آویو در قبال آزادی فلسطین و تشکیل یک دولت رسمی و مستقل در قلمرو آن وعده داده می‌شد (که همانا شناسایی کامل و عادی سازی روابط بود) بدون احساس قید کشورهای عربی به آرمان فلسطین در حال به دست آمدن است. در چنین وضعیتی دادن امتیازات بزرگی همچون تحویل قدس شرقی به فلسطین یا به رسمیت شناختن دولت فلسطینی و حق بازگشت فلسطینیان آواره با هدف کسب شناسایی حقوقی و بین المللی از دور خارج می‌شود.

از منظر ایالات متحده نیز این توافق اهمیت بالایی دارد. «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا از هنگامی که به قدرت رسیده چندین پاس گل طلایی به نتانیاهو داده و به ویژه در هریک از انتخابات های سه‌گانه یکسال اخیر با اتخاذ تصمیماتی چون «به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت یکپارچه رژیم صهیونیستی»، «خروج از برجام»، «افتتاح سفارت آمریکا در قدس»، «قطع کمک‌های مالی به نهادهای فلسطینی»، «به‌رسمیت شناختن حاکمیت تل‌آویو بر جولان اشغالی»، «تأیید شهرک‌سازی‌های غیرقانونی» و نهایتاً «طرح صلح معامله قرن» آشکارا حمایت خویش را از بقای نتانیاهو در راس هرم قدرت رژیم نشان داده است. به نظر می‌رسد نتانیاهو با تعلیق فعلی طرح الحاق کرانه باختری و صلح با امارات با میانجیگری کاخ سفید آن هم در هفته های منتهی به برگزاری انتخابات ایالات متحده آمریکا می کوشد تا از ظرفیت های بالقوه خویش به منظور حمایت از تداوم دوران ریاست ترامپ در آمریکا بهره جوید.

اما با انتشار خبر توافق ابوظبی و اورشلیم به منظور برقراری روابط سیاسی، واکنش‌ها در درون سرزمین‌های اشغالی نیز جالب توجه بود؛ یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون ضمن تأکید بر مثبت بودن توافق با امارات، آن را به مثابه نقطه عزیمت از الحاق یک‌طرفه دانسته که اسرائیل را در شرایطی خطرناک قرار می‌داد. در این میان سیاستمداران راست‌گرای صهیونیست اما لب به انتقادات شدیدی از نتانیاهو گشوده اند؛ همچنان که نفتالی بنت، بی بی را به از دست دادن «فرصتِ قرن» برای الحاق «یهودا و شمرون» (منظور کرانه باختری است) متهم کرده و بتصلائل اصموطریچ نیز عقب‌نشینی از الحاق را که یک ایده دست‌راستی بوده به مثابه اولویت بخشیدن نتانیاهو به ایده راهکار دو دولتی که یک ایده دست چپی است، تلقی کرده است. رهبران مجتمع‌های شهرک‎‌نشینان در شمال و جنوب کرانه باختری اما با لحن تندتری از بی بی انتقاد کرده‌اند، تا آنجا که «یوسی داگان»، رئیس مجتمع‌های شهرک‌نشینی شمال کرانه باختری نتانیاهو را به خیانت و فریب شهرک‌نشینان متهم کرده و «شلومو نیئمان»، رئیس مجتمع‌های شهرک‌نشینی در جنوب کرانه باختری نیز ضمن طرح اتهام خیانت علیه نخست وزیر، وی را تهدید کرده که دیگر رهبر جناح راست نیست و در انتخابات آتی تاوان این کار را پس خواهد داد. با توجه به اینکه سران تل‌آویو مدعی موقتی بودن تعلیق الحاق هستند و کاخ سفید در این باره موضعی نمی‌گیرد، به‌نظر می‌رسد براساس توافق مزبور تعهد بلند مدتی پیرامون پرونده الحاق متوجه این رژیم نخواهد بود و نمی‌توان آن را آنچنان که برخی تحلیل گران اعلام کرده اند پایان معامله قرن قلمداد نمود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟