بعد از پیروزی انقلابِ لیبی و کشته شدن معمر قذافی، مردم این کشور در سال ۲۰۱۲ پای صندوقهای رأی، نمایندگان نهادی بهنام کنگره ملی لیبی را برگزیدند و خواهان اجرای قوانین اسلامی در این کشور شدند. وجود قبایل مختلف در این سرزمین زمینههای اختلافات اجتماعی را در دوران بعد از قذافی ایجاد کرد، این موضوع در کنار ناکارآمدی کنگره لیبی در اداره کشور، عدم توفیق در شکل دادن به یک نیروی نظامی متحد و کارآمد و گسترش ناامنی در کشور سبب شد تا زمینه برای ظهور خلیفه حفتر بهعنوان یک فرد نظامی قدرتمند فراهم شود[۲]. اکنون مردم این کشور میان دو دولت وفاق در طرابلس و حکومت طبرق و ارتش ملی لیبی سرگرداناند و شاهد این هستند که کشورشان به عرصه تاختوتاز قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای تبدیلشده است.
پیشینه تاریخی نشان داده است که بیثباتی در لیبی و شمال آفریقا میتواند بر مسائل راهبردی غرب آسیا ازجمله نفت و گاز، بنیادگرایی دینی و مسئله فلسطین اثرگذار باشد. این نوشتار در تلاش است تا بتواند تصویری روشن از اتفاقات در لیبی ارائه دهد و با نگاه به عملکرد بازیگران این بحران به اهداف و پیامدهای پیشِروی قاره آفریقا بپردازد.
در حال حاضر لیبی از زمان سقوط قذافی رهبر این کشور تاکنون نزدیک به هشت سال است که دچار بیثباتی، انشقاق اجتماعی و ناامنی شده است. این کشور که زمانی یک وزنه تأثیرگذار در جهان اسلام به شمار میرفت، اکنون به عرصه رقابت و درگیری بازیگران منطقهای و فرامنطقهای تبدیلشده است
۱-لیبی و آنچه در آن میگذرد
مردم لیبی در فوریه ۲۰۱۱ دست به قیام زدند. انقلابی مردمی که با دخالت قدرتهای اروپایی از اهداف خود منحرف شد و این کشور را به ورطه بیثباتی انداخت. در حال حاضر لیبی از زمان سقوط قذافی رهبر این کشور تاکنون نزدیک به هشت سال است که دچار بیثباتی، انشقاق اجتماعی و ناامنی شده است. این کشور که زمانی یک وزنه تأثیرگذار در جهان اسلام به شمار میرفت، اکنون به عرصه رقابت و درگیری بازیگران منطقهای و فرامنطقهای تبدیلشده است.
دولت الوفاق در طرابلس به ریاست فایز السراج و حکومت طبرق و ارتش ملی لیبی به فرماندهی خلیفه حفتر هر دو مدعی حکومت بر لیبی هستند. دولت سراج که از دسامبر ۲۰۱۵ زمام امور را در طرابلس به دست گرفت، علاوه بر حمایت سازمان ملل از حمایت ترکیه، قطر، الجزایر، ایتالیا، آمریکا و اتحادیه اروپا نیز برخوردار است. اما حفتر تنها از حمایت عربستان، مصر، امارات، فرانسه، قبرس، یونان و روسیه سود میبرد[۳].
اکنون بیش از چند ماه است که حفتر با حمایت و پشتیبانی مصر، عربستان، امارات و فرانسه حملات گستردهای را برای تصرف غرب لیبی و طرابلس آغاز کرده است. برخی منابع از توافق مصر و امارات برای استقرار جنگندههای رافائل و اف ۱۶ در یک پایگاه هوایی در غرب مصر برای حمایت از حفتر خبر دادهاند[۴]. با گزارش کمیته تحریم لیبی در شورای امنیت و نیز انتشار تصاویر سربازان دیگر کشورها از جبهه درگیریها در منطقه طبرق لیبی، صحت ادعاها مبنی بر مشارکت نیروهای خارجی در درگیریهای لیبی و نیروهای خلیفه حفتر را به اثبات رسیده است.[۵]
از سوی دیگر مجلس ترکیه در دیماه ۹۸ با لایحه مجوز اعزام نیروی نظامی برای حمایت از دولت الوفاق در راستای توافقنامه امنیتی- نظامیِ طرابلس_آنکارا موافقت کرد و رأی به استقرار و اعزام نیروهای این کشور به لیبی داد. ترکیه از سویی با استقرار نیروهای ارتش این کشور در طرابلس به حمایت از الوفاق میپردازد و از سوی دیگر با انتقال نیروهای شبهنظامی درگیر در شمال سوریه به لیبی در تلاش است تا توازن قوا را به نفع دولت السراج تغییر دهد. این حمایتها باعث شد تا دولت الوفاق علاوه بر بخش هایی از ترهونه، پایگاه هوایی الوطیه را نیز از نیروهای حفتر باز پس بگیرد. با توجه به صحنه تحولات به نظر میرسد، تقابل کشورهای خارجی در لیبی به مرحله حادتری رسیده است، بهگونهای که هرچند ضعیف اما امکان درگیری مستقیم بین نیروهای آنها نیز دور از ذهن نیست[۶].
با توجه به صحنه تحولات به نظر میرسد، تقابل کشورهای خارجی در لیبی به مرحله حادتری رسیده است، بهگونهای که هرچند ضعیف اما امکان درگیری مستقیم بین نیروهای آنها نیز دور از ذهن نیست
۲-چشمانداز بحران لیبی
اکنون به نظر میرسد جنگ داخلی لیبی به عرصهای جدید برای عقدهگشایی رقبای منطقهای تبدیلشده است. ترکیه که در استراتژی بلندمدت خود تاکنون راهبرد افزایش نفوذ در آفریقا را برای آینده خود ترسیم کرده و منافع خود را در شمال آفریقا و دریای مدیترانه درخطر میبیند، اکنون دنبال افزایش حضور نظامی خود در این منطقه است. لذا بعد از اعلام حمایت از الوفاق، پیمان توافقنامهی دریایی را با این دولت امضا کرد که در برابر همکاریهای رژیم صهیونیستی، مصر و یونان برای اکتشاف گاز در منطقه مدیترانه دیواری نامرئی ایجاد کند[۷]. درواقع اردوغان با امضای توافقنامههای امنیتی و دریایی تلاش کرد تا از منافع خود در حوزه لیبی و آبهای این منطقه محافظت کند.
در جبهه مقابل، عربستان و امارات بر سر مسائل مختلف منطقه و بحران قطر با ترکیه اختلافنظر گستردهای دارند لذا تلاش امارات و عربستان برای تقویت حضور خود در لیبی و حمایت از نیروهای خلیفه حفتر جدای از تمام آنچه گفته شد، در رقابت با ترکیه و خالی نکردن میدان در برابر این کشور نیز صورت میگیرد. اما موضوع رقابت منطقهای باعث نشده است که این دو جبهه به رویارویی مستقیم روی آورند. هرچند حمله به نیروهای ارتش ترکیه توسط نیروهای حفتر میتوانست بهعنوان جرقهای برای رویارویی مستقیم نیروهای خارجی در لیبی مطرح شود[۸]، اما درنهایت به نظر میرسد تمام کشورهای درگیر در بحران لیبی از رویارویی مستقیم پرهیز میکنند و در تلاشاند تا با تجهیز نیروهای نیابتی خود در جنگ به پیروزی برسند[۹]. این موضوع میتواند بر دو مسئله بحران یمن و مسئله فلسطین در کنار آینده اخوانالمسلمین و نیروهای بنیادگرای دینی تأثیرگذار باشد.
امکانسنجی مداخله امارات و عربستان در لیبی و تأثیر آن بر بحران یمن و مسئله فلسطین
حضور امارات و عربستان بهعنوان حامیان خلیفه حفتر باعث شده است تا بحران یمن نیز به نفع انصارالله پیش برود. این دو کشور بهعنوان حامیان اصلی دولت مستعفی یمن، اکنون با فرسایشی شدن جنگ در یمن، کاهش قیمت نفت در روزهای گذشته و بحران اقتصادی بینالمللی ناشی از کرونا در تلاشاند تا مسئله یمن را به نحوی مسکوت قرار دهند، در حال حاضر اما امارات با استفاده از شبهنظامیان جنوبی توانسته است تا موازنه قدرت را در جنوب یمن به نفع نیروهای تجزیهطلب سوق دهد، از سوی دیگر پیروزیهای انصار الله در عرصه میدانی نشان از تضعیف مواضع نیروهای موردحمایت عربستان در یمن دارد[۱۰].
در حال حاضر کاهش قیمت نفت میتواند عربستان را با کسری بودجه ۱۷۰ میلیارد دلاری مواجه کند. این موضوع در کنار بحران کرونا، جنگ یمن، دخالت در جنگ لیبی، باجگیریهای امنیتی آمریکا، ورود در دور باطل رقابت با ایران و اختلافات درونی خاندان سعودی بر تابآوری این کشور تأثیر میگذارد و شاید کمی خوشبینانه باشد که عربستان را بتوان بهعنوان بازیگر قدرتمندی در بحران یمن برشمرد.
در مسئله فلسطین، عربستان و امارات کشورهایی هستند که به دنبال عادیسازی روابط خود با رژیم صهیونیستی هستند. ترکیه نیز روابط سیاسی و اقتصادی مستحکمی با رژیم اشغالگر قدس دارد. هرچند توافقنامه دریایی میان ترکیه و دولت الوفاق باعث اعتراضاتی از سوی رژیم صهیونیستی شده است، اما بحران لیبی و پیروزی هریک از طرفین میتواند لیبی را حداقل نسبت به آرمان فلسطین بیتفاوت سازد و یا با نفوذ طرفهای درگیر در بحران به جرگه کشورهای حامی عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی سوق پیدا کند، هرچند این موضوع در میان ملت لیبی عواقب قابلتوجهی دارد.
عربستان و امارات بر سر مسائل مختلف منطقه و بحران قطر با ترکیه اختلافنظر گستردهای دارند لذا تلاش امارات و عربستان برای تقویت حضور خود در لیبی و حمایت از نیروهای خلیفه حفتر در رقابت با ترکیه و خالی نکردن میدان در برابر این کشور نیز صورت میگیرد
تأثیر بحران لیبی بر آینده اخوان المسلمین و نیروهای مذهبی در منطقه
دولت الوفاق گرایشات اخوانی دارد، ترکیه و قطر نیز خود را بهعنوان مهمترین حامی جریانهای اخوانی در جهان اسلام میدانند. بنابراین علاوه بر منافع اقتصادی، این مسئله نیز یکی از دلایل مهم حمایت از دولت الوفاق به شمار میآید. از طرفی تفکر اخوانی یکی از رقبای تفکر سلفی به سردمداری عربستان سعودی است. با نگاه به رویکرد دینی، پیروزی هریک از طرفین در این بحران میتواند در آیندهی نیروهای اخوانی و سلفی در منطقه تأثیر به سزایی بگذارد، در صورت پیروزی دولت الوفاق به نظر میرسد که اندیشه اخوان میتواند نقش پررنگتری در معادلات آفریقا بازی کند؛ این موضوع در صورت پیروزی خلیفه حفتر نیز میتواند برای اندیشه سلفی صدق کند. اما آنچه میتوان تا حدودی بر آن اتفاقنظر داشت این است که لیبی بعد از بحران به پایگاهی برای اندیشه اخوان و یا سلفی وهابی بدل شود.
۳-ایران و بحران لیبی
با نگاه به رویکرد دینی، پیروزی هریک از طرفین در این بحران میتواند در آینده¬ی نیروهای اخوانی و سلفی در منطقه تأثیر به سزایی بگذارد، در صورت پیروزی دولت الوفاق به نظر میرسد که اندیشه اخوان میتواند نقش پررنگتری در معادلات آفریقا بازی کند؛ این موضوع در صورت پیروزی خلیفه حفتر نیز میتواند برای اندیشه سلفی صدق کند
جمعبندی
با آغاز جنگ داخلی در لیبی، این کشور با چالش ثبات و امنیت روبهرو است، این موضوع باعث شد تا کشورهای فرامنطقهای به حمایت از دو جریان الوفاق و نیروهای خلیفه حفتر وارد عرصه این بحران شوند. عربستان، امارات، قطر و ترکیه بهعنوان کشورهای تأثیرگذار در این بحران در تلاشاند تا بتوانند از منافع خود دفاع کنند، هرچند به نظر میرسد آنها سعی دارند تا بهطور مستقیم وارد جنگ نشوند و با تجهیز نیروهای نیابتی خود به پیروزی برسند.
به نظر میرسد پیروزی دولت الوفاق باعث میشود تا لیبی به پایگاهی جدید برای گسترش تفکر اخوانی در منطقه آفریقا بدل شود اما آنچه در این میان برای ایران باید اهمیت داشته باشد تلاش برای تبدیل نشدن لیبی به پایگاهی برای گسترش تفکر سلفی و یا کشوری در مسیر عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی است. هرچند پیروزی هر یک باعث میشود ایران برای بسط نفوذ خود با مشکل روبهرو شود، اما کامیابی دولت الوفاق برای ایران میتواند هزینه کمتری داشته باشد. ایران باید خود را برای دوران گذار لیبی از بحران آماده کند، زیرا لیبی کشوری ثروتمند است که جنگ و انقلاب، این کشور را به بازسازی فوری در دوران پسابحران نیازمند خواهد کرد.
منابع و پی نوشت ها
[۱] دانشجوی دکترای روابط بین الملل
[۲] علی خوانساری، «رؤیای آرامش در لیبی»، اندیشکده راهبردی تبیین، منتشرشده در تاریخ، ۴ اسفند ۱۳۹۸، قابل بازیابی در پیوند زیر:
tabyincenter.ir/35752
[۳] خبرگزاری ایرنا، «پنج کشور با بیانیه مشترک اعزام نیروی نظامی ترکیه به لیبی را محکوم کردند»، منتشرشده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، قابل بازیابی در پیوند زیر:
www.irna.ir/news/83784412/
[۴]خبرگزاری آناتولی، «دیدار ماکرون و حفتر در فرانسه»، منتشرشده در ۹ مارس ۲۰۲۰، قابل بازیابی در پیوند زیر:
www.aa.com.tr/fa/ 1760034
[۵] خبرگزاری آناتولی، «سازمان ملل: دو شرکت اماراتی مزدوران نظامی غربی به لیبی اعزام کردهاند»، منتشرشده در ۱۶ می ۲۰۲۰، قابل بازیابی در پیوند زیر:
www.aa.com.tr/fa/ 1842905
[۶] خبرگزاری العالم، «تسلط نیروهای دولت وفاق ملی لیبی بر پایگاه هوایی «الوطیه»»، منتشرشده در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۹، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://fa.alalamtv.net/news/4935966
[۷] الیاس واحدی، «مداخله ترکیه در بحران لیبی»، موسسه مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر، منتشر شده در ۲ بهمن ۱۳۹۸، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://tisri.org/?id=r3l9zlgw
[۸] بوابه الافریقیا الاخباریه، «الجیش اللیبی: نحتفظ بجثث ۴ من المرتزقه الأتراک وقیادی سوری»، منتشر شده در ۲۳ مارس ۲۰۲۰، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://www.afrigatenews.net/a/249028
[۹] روسیا الیوم، «ناشطون: ترکیا جندت ۱۱ ألف “مرتزق” للقتال فی لیبیا»، منتشرشده در ۵ می ۲۰۲۰، قابل بازیابی در پیوند زیر:
https://arabic.rt.com/middle_east/1110852
[۱۰] احد نوری اصل، «آینده پیشروی انصار الله در جبهه داخلی؛ مزایا و معایب آن»، اندیشکده راهبردی تبیین، منتشرشده در تاریخ،۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۹، قابل بازیابی
منبع:http://tabyincenter.ir/
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.