روند عادی سازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی در هفته گذشته با سفر هیات آمریکایی- صهیونیستی به ابوظبی با اولین پرواز خطوط هوایی ال عال از فراز آسمان عربستان سعودی پیگیری شد.
سفر اخیر به زعم مقامات هیات آمریکایی و اسرائیلی تاریخ ساز شد و مسیر برقراری صلح در منطقه را هموار ساخت. درحالی که روزنامه هاآرتص در تحلیل خود با عنوان “بن زاید و بیبی را با سادات و بگین مقایسه نکنید” توافق بین امارات و اسرائیل را بسیار بزرگتر از یک توافق صلح بین دو طرف عنوان کرده بود، یک مقام اماراتی نیز بر این مساله صحه گذاشت و گفت که صلح بین امارات و اسرائیل در مقایسه با صلح بین اسرائیل با اردن یا مصر متفاوت است؛ زیرا مردم امارات قصد مشارکت فعال در این صلح را دارند.
استقبال انور قرقاش از مائیر بن شبات و جارد کوشنر
در نگاه نخست به نظر می رسد توافق امارات و رژیم صهیونیستی بیانگر این امر است که اسرائیل در مقام تهدید چندین دههای برای جهان عرب، اکنون خود را به عنوان یک دوست تاثیر گذار به اعراب نزدیک میکند و در عوض این ایران و نیروهای نیابتی آن است که به تدریج به تهدید درجه اول برای اعراب در منطقه تبدیل میشوند.
در جریان سفر هیات صهیونیستی به ابوظبی، مقامات در راس این هیات با مقامات اماراتی در زمینههای مختلفی از جمله هوا و فضا، هواپیمایی، سیاست خارجی و دیپلماسی، گردشگری و حوزه سلامت، توافق همکاری دو جانبه را مورد بررسی قرار دادند. بانک مرکزی امارات و وزارت دارایی رژیم صهیونیستی بر اساس اولین توافق رسمی خود در حوزه بانکی و مالی با تشکیل کمیته مشترک مالی و سرمایه گذاری به دنبال حذف موانع برای شروع فعالیتهای اقتصادی هستند.
همکاری های بانکی، موضوع نخستین توافق دوجانبه ابوظبی و تل آویو
از سوی دیگر افتتاح سفارتخانههای طرفین در ابوظبی و تل آویو نیز مورد بحث و گفتگو قرار گرفت. آلون اوشپیز مدیر کل وزارت خارجه رژیم صهیونیستی اعلام کرد که اسرائیل با هدف تقویت همکاری بین امارات و اسرائیل قصد بهبود روابط کامل و افتتاح سفارتخانهها در دو کشور را دارد. در حالی که رژیم صهیونیستی تلاش مستمری را در راستای متقاعد کردن کشورها به منظور انتقال سفارتخانههایشان از تل آویو به قدس انجام میدهد، امارات تاکید کرده که سفارت خود را در شهر تل آویو بنا خواهد کرد و وزیر خارجه این کشور همچنان معتقد به تشکیل کشور فلسطینی به پایتختی قدس است. در همین راستا رابرت اوبرایان مشاور امنیت ملی آمریکا قول راه حل دو کشوری را داده و گفته که دولت ترامپ متعهد به راه حلی دو کشوری با هدف پایان بخشیدن به نزاع بین فلسطینیها و اسرائیلیها است. اوبرایان اعلام کرد: «میخواهیم فلسطینیها را در کشور خودشان با دولت خودشان ببینیم و همچنین شاهد تلاش آنها از نظر اقتصادی در کنار اسرائیل باشیم.»
رابرت اوبرایان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده آمریکا
با وجود مخالفت های مقامات ارشد رژیم صهیونیستی در محافل علنی نسبت به فروش جنگندههای اف 35 توسط ایالات متحده به امارات متحده عربی، در روزهای اخیر روزنامه نیویورک تایمز مدعی شده است که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به رغم تکذیب وجود توافق نظامی در موافقت نامه صلح با امارات، در واقع با فروش تسلیحات پیشرفته از جمله جنگندههای اف 35 به امارات موافقت کرده است. امارات همچنین در چارچوب توافق صلح با رژیم صهیونیستی، از این رژیم خواسته است تا در ازای عادی سازی روابط با تل آویو، طرح الحاق بخشهایی از کرانه باختری و دره اردن به سرزمینهای اشغالی را متوقف نماید. در روزهای پس از اعلام توافق، یسرائیل کاتص وزیر دارایی رژیم صهیونیستی گفت که طرح الحاق پیش از توافق با امارات تعلیق شده بود.
در همین راستا مقامات اماراتی تاکید دارند که از آمریکا و رژیم صهیونیستی تضمین گرفتند که طرح الحاق متوقف گردد و این موضوع شرط لازم برای ابوظبی به منظور عادی سازی روابط با اسرائیل قلمداد شده است؛ همچنان که گابی اشکنازی مدعی شد رژیم صهیونیستی با این هدف که به شکل مقطعی به این قائله خاتمه ببخشد با اماراتیها همنوا شده و اعلام کرده که عادی سازی روابط با کشورهای عربی جای خود را به الحاق کرانه باختری داده است.
نخستین کمیسیون مشترک هیئت های امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی در ابوظبی
اما به نظر می رسد اینگونه اظهار نظر مقامات صهیونیستی اصلا مهر تاییدی بر اقدامات آنها برای توقف طرح الحاق کرانه باختری نیست؛ چرا که تل آویو مصمم به انجام آن است و در معامله قرن نیز بر روی این مساله تاکید شده است. از سویی نتانیاهو هم اعلام کرده که حاکمیت بر کرانه باختری در نهایت محقق خواهد شد اما نه در ابتدا بلکه در پایان این فرایند. در همین راستا اندیشکده آمریکایی کارنگی در مقاله ای نوشت: «دولت نتانیاهو روند الحاق را تعلیق کرد؛ زیرا ادامه “الحاق آرام” در مقایسه با اعلام رسمی برای آغاز طرح راحت تر است. فلسطینیها چندین دهه متحمل همین سیاست “الحاق آرام” اسرائیل شدند و اسرائیل با اتکا به روش هایی همانند مخالفت با 98 درصد از درخواست ساخت مسکن فلسطینیها در منطقه C کرانه باختری، این روند را ادامه خواهد داد. از همین رو به نظر می رسد تلاش صهیونیستها برای پیشبرد طرح الحاق کرانه باختری مانعی را بر سر راه برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس در جهت عادی سازی روابط با اسرائیل قرار داده است. برای مثال عربستان برقراری روابط با رژیم صهیونیستی را مشروط به اجرای ابتکار عربی سال 2002 مبتنی بر تشکیل دو کشور کرده است. مساله فلسطین در عربستان سعودی به نظر بسیار متفاوتتر از امارات میرسد. با این حال ریاض نیز به مانند ابوظبی بر حفظ کانال های غیررسمی و مخفیانه با رژیم با هدف عدم تحریک پذیری حامیان قضیه فلسطین و جلب نظر مساعد افکار عمومی در داخل عربستان اهتمام ورزیده است.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی و محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی
گزارش “شاخص نظر اعراب” در سال 2018 نشان میدهد که 80 درصد از سعودیها فلسطین را یک قضیه صرفا مربوط به فلسطینیها نمیدانند و آن را قضیه ای عربی قلمداد می کنند. از دلایل بازدارنده سعودیها میتواند همین مساله باشد زیرا طبق همین گزارش 82 درصد از شهروندان سعودی اسرائیل را به مثابه یک تهدید خارجی میدانند. از طرفی نیز روزنامه عرب نیوز در تاریخ 26 مرداد برقراری رابطه امارات با رژیم صهیونیستی را در نظر سنجی مورد ارزیابی قرار داد که بر اساس آن 52 درصد توافق صلح ابوظبی با تل آویو را منفی ارزیابی کردند. علاوه بر تاکید عربستان سعودی و بحرین بر ضرورت اجرای طرح ابتکار عربی، اظهار نظر شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر که در کنار ترکیه و ایران از جمله حامیان جنبش مقاومت اسلامی فلسطین به حساب میآید، جالب توجه بود. شیخ تمیم روز چهارشنبه در جریان دیدارش با جارد کوشنر مشاور ارشد رئیس جمهوری آمریکا اعلام کرد، دوحه حامی راه حل دو کشوری است که بر اساس آن قدس شرقی به عنوان پایتخت فلسطین به رسمیت شناخته شود.
دیدار شیخ تمیم امیر قطر و جارد کوشنر مشاور ارشد رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.