از اظهارات رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و مدیر کل آژانس پس از دیدار دو ساعته و همچنین بیانیه پایانی سفر گروسی این گونه پیداست که دو طرف از نتایج رایزنیهای جدید راضی و امیدوار هستند با توافق بر سر ادامه مذاکرات و دید و بازدیدهای دو سویه راه حلی برای اختلافات فیمابین بیابند.
پس از توقف اجرای پروتکل الحاقی، دیگر سطح نظارت پادمانی از نظر آژانس و قدرتهای بینالمللی برای اطمینان از برنامه هستهای ایران رضایت بخش و کافی نیست و از این رو، به دنبال راه حلی هستند که سطحی از نظارت بر اساس همان پروتکل الحاقی همچنان تداوم داشته باشد که این خواسته به نوعی در تفاهمنامه سه ماهه ایران و آژانس در فروردین گذشته برآورد شد.
اما پس از عدم تمدید این تفاهم نامه و متعاقب آن توقف مذاکرات وین و کاهش سقف توقعات و خوشبینیها درباره این مذاکرات حداقل در کوتاه مدت، فشارهای آژانس، آمریکا و اروپا دوباره برای تداوم کار نظارتی فراپادمانی و در چارچوب پروتکل الحاقی آژانس افزایش یافت و در این میان، گزارشهای اخیر آن و نشست فردای شورای حکام قبل از شروع آن به محملی برای تشدید فشارها از طریق صدور قطعنامه احتمالی علیه ایران و دیگر اقدامات تبدیل شد.
ایران که مدتی درخواست سفر گروسی را در راستای تقویت و تکمیل شروط خود برای از سرگیری مذاکرات وین و دستیابی به امتیازی بزرگ قبل از آن از جمله در مساله آزاد سازی داراییهای بلوکه شده بیپاسخ گذاشته بود، بالاخره جمعه شب با انجام این سفر یک روز مانده به نشست شورای حکام موافقت کرد؛ مسالهای که نشان از تمایل تهران برای مهار وضعیت تنشی جدید و خنثی کردن تحرک احتمالی در شوراست. این تمایل با رسیدن به تفاهمی مشترک با آژانس که در بیانیه مشترک انعکاس یافت، نمود بیشتری پیدا کرد؛ تفاهمی که شباهتهایی با توافق سه ماهه دولت روحانی با این نهاد بینالمللی دارد.
در آن سو نیز نفس سفر گروسی به تهران نشان از تمایل قدرتهای غربی برای جلوگیری از خروج وضعیت از کنترل از طریق یک سری کنش واکنشهای متقابل و متعاقب آن کان لم یکن شدن مسیر دیپلماتیک شروع شده دارد. همین خود تاکیدی بر این مدعاست که اساسا آمریکا و اروپا به دنبال صدور قطعنامهای در شورای حکام که تنشها را تشدید و تهدیدی جدی برای این فرایند باشد، نبودند؛ اما تهدیدات فزاینده و روزمره مقامات اسرائیلی و نگرانیها از اقدامات یکجانبه آن در سایه تاکید بر دستیابی قریب الوقوع ایران به توانمندی لازم برای ساخت بمب اتم از یک سو و بن بست حاصله در مذاکرات و بینتیجه ماندن تلاشها برای از سرگیری آن از سوی دیگر، کم کم طرف آمریکایی و اروپایی را به سمت مسیری ناخواسته در مواجهه با ایران از طریق تشدید فشارهای بینالمللی سوق میداد.
اما سفر گروسی به تهران و تفاهم حاصله در آن حداقل در کوتاه مدت مانع تشدید تنشها شده و به نوعی گشایشی در بن بست کنونی به شمار میرود؛ گشایشی که به نظر میرسد محصول اتخاذ استراتژی لبه پرتگاه (Brinkmanship) از جانب ایران و دیگر طرفهای مقابل است؛ راهبردی که طرفهای نزاع با هدف به عقب راندن طرف مقابل از مواضع خود تا سر حد سوق دادن بحران به لبه پرتگاه در پیش میگیرند.
به هر حال، اختلافات میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی تنها میان دو طرف قابل حل نیست و آینده آن با سرنوشت برجام گره خورده است. از این رو، با وجود این که کاهش تنش میان ایران و آژانس و تقویت رویکرد تعاملی و همکاری میان هر دو، میتواند تاثیر مثبتی بر احیای برجام و آینده این توافق داشته باشد، اما اگر به موازات این روند، گفتگوهای وین از سرگرفته نشود و در صورت از سرگیری، پیشرفتی در آن حاصل نشود و به توافقی ختم نگردد، امیدی به حل و فصل اختلافات میان ایران و آژانس در آینده نیست و بن بست در وین لزوما به تشدید این اختلافات خواهد انجامید.
حال باید منتظر ماند و دید که آیا اندک گشایش حاصله پس از سفر گروسی برگردانی دیگر با از سرگیری مذکرات وین خواهد داشت و اگر این مذاکرات دوباره شروع شود، به توافقی ختم میگردد یا خیر؟
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.