موسسه تونی بلر برای تغییرات جهانی در گزارشی مفصل به قلم «سعید گلکار و کسری اعرابی» به تبیین و بررسی جناحگرایی در نخبگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرداخته است که در بخش ذیل به نکات و گزارههای اصلی این گزارش اشاره خواهیم کرد.
ما از طریق الگوی مدلسازی زیر میتوانیم به چارچوبی مناسب برای شناسایی جناحها و ائتلافها بین فرماندهان و تعیین اولویتها و منافع سیاسی رقیب درون سپاه پاسداران دستیابیم. این الگو میتواند به ما در فهم اختلافات ظریف در ایدئولوژیهای سیاسی موجود در پایگاه اجتماعی تشکیلدهنده سپاه پاسداران کمک گستردهای کند. رقابت و همکاری درون نخبگانی محرکهای مهم ثبات یا بیثباتی در همه نظامهای سیاسی است؛ بنابراین مطالعه جناحهای سپاه پاسداران به پیشبینی آینده جمهوری اسلامی کمک میکند. مطالعه متون زیر برای دولتها و سیاستگذارانی که سعی در پیشبینی مسیر آینده نظام روحانیت (آخوندی) دارند، مفید خواهد بود.
با مطالعه و بررسی ارتباط اعضا و فرماندهان کلیدی سپاه پاسداران میتوان، آنها را بر اساس سه مدل اقتصادی، سیاسی، امنیتی و اطلاعاتی دستهبندی کرد تا مشخص شود که متعلق به چه جناحهایی هستند. بهنوبهی خود، این مدل جدید به دولتها و سیاستگذاران این امکان را میدهد تا پیشبینی کنند که فرماندهان سپاه در صورت دستیابی به مناصب عالی، چه نوع اولویتهایی را دنبال خواهند کرد.
الف ) بخش اقتصادی: فعالیت اقتصادی سپاه پاسداران از زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی در اوایل دهه ۱۹۹۰ گسترشیافته و عمدتاً زیر نظر قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا متمرکز بوده است. ردههای سپاه پاسداران مرتبط با این رأس بیشتر به مسائل اقتصادی ایران و مداخلات سپاه پاسداران در فعالیتهای اقتصادی داخلی و برونمرزی علاقه دارند. سعید محمد، رستم قاسمی و پرویز فتاح نمایندگان این قشر هستند.
دستورکار سیاست خارجی این جناح عمدتاً بر توسعه اقتصادی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کشورهای به اصطلاح محور مقاومت عراق، لبنان و سوریه متمرکز میباشد.
ب ) بعد سیاسی: فعالیتهای سیاسی سپاه پاسداران پس از جنبش دانشجویی 1999 که در آن فرماندهان سپاه پاسداران، سید محمد خاتمی و اصلاحطلبان را تهدید کردند، افزایش یافت. اولویتهای اصلی بخش سیاسی سپاه پاسداران، پیشبرد منافع سیاسی و ارتباطات راهبردی و ارتقای بینش سیاسی فرماندهان سپاه پاسداران میباشد. با توجه به اینکه بازوی سیاسی سپاه پاسداران با دفتر ولیفقیه (بیت رهبری) بسیار نزدیک است، این گروه نیز به دنبال پیشبرد، حفظ و حراست از منافع رهبری در سپاه پاسداران است. عبدالله حاجی صادقی و یدالله جوانی نمونه خوبی از پاسداران نزدیک به رأس سیاسی هستند.
ج) بعد امنیتی و اطلاعاتی: سپاه پاسداران از بدو تأسیس تاکنون در عملیات امنیتی و اطلاعاتی شرکت داشته است. با این حال، واحدهای اطلاعاتی داخلی سپاه در سال 1984، زمانی که وزارت اطلاعات و امنیت (واجا) برای ادغام چندین سازمان امنیتی و اطلاعاتی زیر یک نهاد تأسیس گردید، منحل شد. در دوره دولت خاتمی، به دلیل پاکسازی سازمان واجا در سال 1377 پس از قتلهای زنجیرهای روشنفکران ایرانی توسط پرسنل واجا، شاخه اطلاعات داخلی سپاه دوباره به دستور آیتالله خامنهای فعال شد. امروز رأس امنیتی-اطلاعاتی سپاه در سازمان اطلاعات سپاه پاسداران تعبیه شده است که بهطور رسمی در سال 2009 پس از شورشهای جنبش سبز ایجاد شد. حسین طائب روحانی تندرو بهعنوان سرپرست این نهاد جدید منصوب شد. اصلیترین فرماندهان امنیتی سپاه پاسداران در ایران، ازجمله حسین نجات، متعلق به این مرکز قدرت هستند؛ مانند بازوی سیاسی سپاه، رأس امنیتی – اطلاعاتی بهشدت با دفتر مقام معظم رهبری همسو میباشد. حجتالاسلام غلامحسین رمضانی، رئیس سازمان ضداطلاعات دفتر مقام معظم رهبری نمونه کامل افرادی است که متعلق به رأس امنیتی-اطلاعاتی سپاه پاسداران هستند. اولویتهای اصلی تمرکز امنیتی-اطلاعاتی سپاه، پاسداران، سرکوب مخالفان، حفظ نظم سیاسی و حفاظت از نظام آیتالله خامنهای میباشد.
با استفاده از این مدل، میتوان فرماندهان نظامی فعلی و سابق را بر اساس ارتباطات و روابط آنها با این سه بخش دستهبندی کرد تا مشخص گردد که آنها به کدام مراکز قدرت در سپاه پاسداران نزدیک هستند. برای نمونه محسن رضایی، حسین دهقان و علی شمخانی در امتداد محور بین کانونهای سیاسی و امنیتی و اطلاعاتی قرار دارند. این در حالی است که یدالله جوانی شدیداً به رأس سیاسی گرهخورده و محمدباقر قالیباف در محور سیاسی و اقتصادی قرار دارد. غلامحسین رمضانی، حسین طائب، حسین نجات و محمدرضا نقدی معاون هماهنگکننده سپاه و رئیس سابق بسیج مستقر در رأس امنیتی – اطلاعاتی قرار دارند.
مرتضی رضایی در این میان در محور اقتصادی-امنیتی دیده میشود. جمال آبرومند نیز به همین ترتیب نزدیک به محور سیاسی-اقتصادی و سعید محمد و پرویز فتاح نزدیک به بخش اقتصادی قرار دارند.
علاوه بر این مدل جدید، لایه دیگری که میتواند به سیاستگذاران در تعیین جهانبینی فرماندهان کلیدی سپاه کمک کند، دستهبندی بر اساس ایدئولوژی است. بر این اساس میتوان سه ایدئولوژی سیاسی اصلی را شناسایی کرد:
الف ) حامیان نظام: حفظ نظام و منافع آن مهمترین هدف حامیان نظام میباشد. افراد این دسته بدون توجه به ساختار، سیاستها و رهبران نظام از آن دفاع میکنند. این گروه را شاید بتوان به بهترین وجه بهعنوان ماکیاولیستی اسلامگرا توصیف کرد و آنها برای حفظ نظام مقدس، از هر ابزاری استفاده میکنند. درنتیجه، از میان تمام گرایشهای ایدئولوژیک راست اسلامگرا، این گروه عملگراترین و فرصتطلبترین گروه میباشد. بهعنوانمثال، اعضای این گروه علیرغم اینکه در جناح راست اسلامگرای تندرو قرار دارند، درصورتیکه به نفع حفظ نظام باشد، آماده تعامل با ایالاتمتحده (مشابه برجام) هستند.
ب) پیروان کیش شخصیت (آیتالله) خامنهای: رایجترین ایدئولوژی سیاسی در میان اعضای سپاه پاسداران، بهویژه در ردههای ارشد سپاه، بر اساس کیش شخصیت (آیتالله) خامنهای است. پیروان این ایدئولوژی بر اساس برتری روحانیت و اندیشه ولایتفقیه از نظام حمایت میکنند. محور این رشته، ارادت مطلق به ولیفقیه بهعنوان نماینده خدا در زمین و نائب امام دوازدهم است. بهاینترتیب برای این گروه رعایت فرامین عملی و روزمره مقام معظم رهبری بیش از هر اولویت دیگری اهمیت دارد. اطاعت مطلق از دستورات آیتالله خامنهای همیشه برای اعضای این گروه حرف اول را میزند، حتی اگر اجرای آن دستورات موجودیت و بقای نظام را به خطر بیندازد.
ج) عدالت خواهان اسلامگرا: عدالت خواهان به اصطلاح اسلامگرا شاید کوچکترین اما متعصبترین گروه از حوزه راست مذهبی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باشند. از دیدگاه آنان، ولیفقیه و نظام تا زمانی مشروع هستند که از شریعت اسلامی و مهمتر از همه از عدالت پیروی میکنند.
«جمهوری اسلامی شبکهای درهمتنیده از جناحهای روحانی و ارگانهای امنیتی است. انتخاب سید ابراهیم رئیسی در ژوئن 2021 بهعنوان رئیسجمهور ایران، اولین گام بهسوی ایجاد حکومت اسلامی است. پایههای این دولت، سپاه پاسداران و بسیج خواهد بود. سپاه پاسداران بهعنوان وفادارترین و پایهگذارترین رکن انقلاب اسلامی مورد اعتماد آیتالله خامنهای و سید ابراهیم رئیسی است. در این زمینه، به احتمال زیاد اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که برگرفته از بخشی از جامعه ایران هستند که بستر حمایت از آیتالله خامنهای را فراهم میکنند، نقشهای کلیدی را در دولت بعدی ایران ایفاء خواهند کرد.»
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.