نسخه سیسی از اسلام

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
درخواست سیسی برای تجدید_گفتمان_دینی در چارچوب تلاش رژیم برای متمرکز کردن قدرت در دستان خود با تحمیل نسخه سلسله مراتبی از اسلام که توسط دولت حمایت می‌شود و ریشه در ارزش‌های اجتماعی محافظه‌کارانه دارد، قرار می‌گیرد.

در 23 اوت 2021، رئیس جمهور سیسی طی یک برنامه تلویزیونی با این استدلال که نظام اعتقادی کنونی بدون درک صحیح یا تفکر انتقادی به ارث رسیده است، خواستار «بازنگری در فهم اعتقادات» شد. این صحبت‌های سیسی گوشه‌ای از اظهارات متعدد سیسی از زمان تصدی پست ریاست جمهوری است که در همه آنها به تجدید گفتمان دینی برای مقابله با افراط‌گرایی و فرقه‌گرایی استدلال می‌کند. به عنوان مثال، در سپتامبر 2019، سیسی در کنفرانس ملی جوانان استدلال کرد که تفسیر برخی از متون دینی واپس‌گرایانه است و 800 سال است که پیشرفت نکرده است و بنابراین #افراط‌گرایی و #خشونت_مذهبی را ترویج می‌کند.

🔹در ظاهر، فراخوان برای تجدید گفتمان دینی را می‌توان به عنوان تلاشی از سوی رژیم برای مقابله با افراطیون مذهبی خشن و همچنین کاهش جذابیت اسلام سیاسی و در نتیجه تضعیف #اخوان المسلمین تفسیر کرد. با این حال، حتی اگر تا حدی این انگیزه باشد، انگیزه‌های اولیه رژیم به طور مشخصی شوم‌تر است. به عبارت دیگر، رژیم در صدد ایجاد نام و نشان اسلامی خود است که توسط دولت تصاحب شده و در ارزش‌های اجتماعی محافظه‌کارانه به عنوان ابزاری برای کنترل اجتماعی لنگر انداخته است. این سیاست مبتنی بر سرکوب یا انقیاد نهادها و اندیشمندان مستقل مذهبی است، حتی اگر آنها در دیدگاه رژیم برای تجدید گفتمان دینی مشترک باشند. این بخشی از تلاش بی‌امان رژیم برای متمرکز کردن قدرت سیاسی و اجتماعی در دستان خود و جلوگیری از توسعه مراکز رقیب قدرت اجتماعی است.

🔹مانع اصلی سیاست رژیم برای ملی کردن مذهب، #الازهر و رئیس آن شیخ #احمد_الطیب بوده است. اصطکاک بین الطیب و رژیم زمانی آغاز شد که الطیب یکی از معدود شخصیت‌های برجسته بود که از پراکنده ساختن خشونت‌آمیز تحصن‌های میدان رابعه العدویه و النهضه در سال 2013 انتقاد کرد. به دنبال آن اختلافی آشکار بین سیسی و الازهر به وجود آمد، هنگامی که رئیس جمهور در فوریه 2017 خواستار قانونی برای تنظیم و محدود کردن طلاق شفاهی، که طبق شرع مجاز است، شد. الازهر در یک اعتراض علنی نادر با صدور بیانیه‌ای درخواست رئیس جمهور را رد کرد و قانونی بودن #طلاق_شفاهی را تایید کرد. الطیب در رد غیرمستقیم درخواست‌های مستمر سیسی برای تجدید گفتمان دینی تاکید کرد که تجدید نباید با میراث مذهبی موجود در تضاد باشد.

 

این اقدامات اعتراضی علنی، رژیم را به تلاش برای محدود کردن استقلال الازهر و ایجاد نهادهای مذهبی انعطاف‌پذیرتر سوق داد: جدی‌ترین تلاش در ژوئیه 2020 با ارائه قانونی برای تنظیم #دارالافتاء، که مسئول صدور تفاسیر و فتاوای دینی است، آغاز شد. این قانون تلاش کرد تا دارالافتاء را به یک نهاد مذهبی رقیب در مقابل الازهر تبدیل کند، به ویژه با قرار دادن آن تحت نظارت شورای وزیران و دادن اختیار به رئیس جمهور برای تعیین #مفتی_اعظم، به جای رویه فعلی که به موجب آن شورای علمای ارشد الازهر یک مفتی را انتخاب می‌کند. این قانون با توجه به تعارض شدید میان الطیب و مجلس وابسته به دولت، بر اساس این ادعا که مخالف ماده 7 قانون اساسی مبنی بر تضمین استقلال الازهر است، پس گرفته شد. سیسی در واکنش به ردّ این قانون، فرمان 338 ریاست جمهوری را در اوت 2021 صادر کرد که بر اساس تعریف ماده 21 قانون خدمات کشوری، دارالافتاء را دارای «ماهیت ویژه» اعلام کرد. این فرمان به سیسی اجازه می‌دهد با وجود رسیدن به سن بازنشستگی، دوره مفتی فعلی را برای یک سال دیگر تمدید کند و همچنین به وی اجازه می‌دهد الازهر را دور بزند و جانشینی برای مفتی تعیین کند.

🔹انقیاد الازهر با سرکوب متفکران دینی‌ای همراه است که به طوری متناقض، در هدف اعلام شده رژیم برای تجدید گفتمان دینی شریک هستند و تمایل رژیم برای کنترل و دیکته کردن گفتمان دینی خود را برجسته می‌کند.

🔹بنابراین، رژیم در تلاش برای تحمیل کنترل خود بر «ملی‌کردن خطاب دینی» و استفاده از آن به عنوان ابزاری محافظه‌کارانه برای برقراری ثبات اجتماعی، این سیاست منسجم و روشن را در پیش گرفت. این تنها به سرکوب و انقیاد مخالفان و حتی متحدان محدود نمی‌شود، بلکه با تلاش آشکار برای دادن هاله‌ای مذهبی به رژیم و معرفی آن به عنوان حافظ این ارزش‌ها مشخص می‌شود. به عنوان مثال، در 22 مارس 2020، در طول همه‌گیری کووید۱۹، پس از اذان‌ها دعایی با صدای سیسی برای نجات مصر از شر پخش می‌شد. این دعا در طول روز از طریق رسانه‌های خصوصی و دولتی پخش شد. از این نظر، هر کس که سیسی را یک اصلاح‌طلب دینی می‌داند در اشتباه است، بلکه تنها هدف او این است که کنترل خود را بر گفتمان، اندیشه و نهادهای دینی به گونه‌ای تحمیل کند که در سال‌های آینده بتواند بر اندیشه دینی تأثیر بگذارد و او به دنبال این نیست که یک چهره واقعی اصلاح‌طلب باشد. این تفکر دینی مبتنی بر آزادی عقیده نیست، بلکه بسیار محافظه‌کارانه، پدرانه، ظالمانه و از همه مهمتر بسیار خودکامه است. این به رژیم سطح بی‌سابقه‌ای از کنترل و قدرت اجتماعی می‌دهد و در نهایت مانعی برای تجدید حیات واقعی دین در سال‌های آینده می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟