تحلیل توماس فریدمن از مذاکرات وین: مثل یک بازی سنگین پوکر شده، همه چشم به دست یکدیگر دوخته اند تا ببینند چه کسی بلوف می‌زند

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
“توماس فریدمن” در “نیویورک تایمز”می‌نویسد: داوران، داوری خود را کردند و حکم دادگاه این است: تصمیم دونالد ترامپ به پاره کردن برجام در سال ۲۰۱۸ – تصمیمی که مایک پمپئو و بنیامین نتانیاهو هم مشوق آن بودند – یکی از احمقانه ترین، نابخردانه‌ترین و زیانبارترین تصمیمات حوزه امنیت ملی آمریکا در دوران پس از جنگ سرد بود.

این تنها سخن من نیست. زمانی که برجام به امضا رسید،”موشه یعلون”، وزیر جنگ اسرائیل بود و به شدت مخالف آن. اما او هفته گذشته در یک کنفرانس امنیتی گفت که “هرچند برجام یک توافق بد بود، تصمیم ترامپ، با تشویق نتانیاهو، برای خروج از آن، کاری بود از آن هم بدتر. مهمترین اشتباه یک دهه گذشته. “

دو روز بعد،”ژنرال گادی آیزنکوت” که در سال ۲۰۱۸، فرمانده ارشد ارتش اسرائیل بود، گفت که خروج از برجام “یک اقدام مطلقا زیانبار برای اسرائیل بود، ایران را از همه محدودیت‌های هسته‌ای اش رها کرد و برنامه هسته‌ای اش را به مرحله بسیار پیشرفته تری رساند. “

تا زمانی که ترامپ از برجام – که ایران به آن پایبند بود – خارج شد، زمان گریز هسته‌ای ایران یک سال بود و ایران توافق کرده بود که برای پانزده سال این محدوده را رعایت کند. اکنون کارشناسان مستقل می‌گویند که این مهلت به سه هفته کاهش یافته هر چند به باور مقام‌های آمریکایی، هنوز هم ایران برای ساخت کلاهک قابل حمل هسته‌ای به حدود دو سال وقت نیاز دارد، اما این نوعی خوش خیالی است.

این که گفتگو‌های هسته‌ای که دوباره در وین آغاز شده است به کجا می‌انجامد، برای هیچ کس روشن نیست. این گفتگو‌ها همچون یک بازی سنگین پوکر شده که بازیگران پرشماری دارد – از جمله اسرائیل – که چشم به دست یکدیگر دوخته اند تا ببینند چه کسی بلوف می‌زند.

البته همه مسائل دیگر به کنار، اگر رژیم ایران به مردمش بگوید که بعد از سه سال زندگی زیر آن همه فشار تحریم‌های سخت و همه گیری کووید ۱۹، باید همچنان تحریم‌های بی پایان را همراه با گونه تازه ویروس تحمل کنند، واکنش مردم چه خواهد بود؟

رهبران ایران، کاری کردند که ترامپ و پمپئو دریابند که کارشان در خروج از برجام، نه یک خودکشی که قتل عام بوده است. پس به سراغ چین رفتند تا نفت شان را بخرد و شروع به انباشت آن مقدار اورانیوم غنی شده کردند که آن‌ها را به کشوری در آستانه هسته‌ای شدن تبدیل کرد. همچنین ترامپ و پمپئو، هیچ طرح جایگزینی هم نداشتند. تنها کاری که کردند، این میراث وحشتناک را تحویل جو بایدنِ بینوا دادند. اما بایدن هم بویژه دستش را خوب بازی نکرد. به جای اینکه بلافاصله تصمیمات ترامپ را لغو کند و در برابر کاهش ذخیره اورانیوم غنی شده ایران، آمریکا را به پایبندی به برجام بازگرداند، درگیر یک جنگ بی معنی دیپلماتیک با ایرانی‌ها شد بر سر اینکه چه کسی باید گام نخست را بردارد. همزمان هم با تمرکز فوریت دار، بر خروج از خاورمیانه – که نقطه آغازش افغانستان بود – هراسی به دل ایرانی‌ها نینداخت؛ بنابراین هیچ کس گام نخست را برنداشت و ایران به غنی سازی ادامه داد.
این است که می‌بینید اسرائیلی‌ها سرک می‌کشند تا ببینند بایدن با کدام کارت هایش بازی خواهد کرد.
ممکن است راهی برای خروج وجود داشته باشد. اتحادیه اروپا می‌تواند به‌عنوان یک میانجی واقعی عمل کند، همانطور که در آوریل تلاش کرد، اما نتوانست این کار را انجام دهد. این اتحادیه باید با تعیین جدول زمانی که در آن هر طرف گام‌های مرحله‌ای و همزمان را برمی‌دارد، وارد عمل شود. در این جدول، ایالات متحده چند تحریم را لغو می کند، ایران نیز همزمان چند سانتریفیوژ را نابود می‌کند.

اما در همین حال، چندین سیاستمدار آمریکایی، از جمله برخی از اعضای دولت بایدن، گفته‌اند که بازگشت به شرایط توافق ۲۰۱۵ به اندازه کافی خوب نیست. آن‌ها می‌گویند که زمان زیادی از توافق ۲۰۱۵ گذشته است و با توجه به اینکه برخی از اقدامات توافق در سال ۲۰۲۵ منقضی می‌شود و ایران پیشرفت بیشتری در راستای ساخت بمب هسته‌ای نسبت به آن زمان داشته است، باید شرایط توافق تغییر کند.

“آنتونی بلینکن”، وزیر امور خارجه در اکتبر گفت: ما در حال نزدیک‌تر شدن به نقطه‌ای هستیم که در آن بازگشت به پایبندی به توافق به خودی خود مزایایی که در سال ۲۰۱۵ مدنظر بود را به همراه نخواهد داشت. در اینجا می‌توان به دو نکته اشاره کرد. اول، بلینکن و همکارانش باید این واقعیت را در ژانویه می‌دیدند و اعلام می‌کردند. دوم، دیدگاه او کوته بینانه است. درست است، اگر همین هفته توافق با ایران احیا می‌شد، می‌توانستیم در مورد عقب انداختن تاریخ‌های انقضای اولیه صحبت کنیم. اما حالا که شرایط مهیا نیست، چرا توافق اولیه را احیا نکنیم و سپس برنامه‌ی گام به گام در راستای لغو تحریم‌ها و برچیدن سانتریفیوژ‌ها طراحی نکنیم، اما یک بند اضافه کنیم که اگر توافق جدیدی تا سال ۲۰۲۴ امضا نشد، معامله یک بار دیگر متوقف می‌شود. به هر حال، اگر جمهوری خواهان دوباره به قدرت برسند، ممکن است توافق از بین برود.

بسیاری از سیاستمداران، اکثر جمهوری خواهان و چند دموکرات می‌گویند که این پیشنهاد عملی نیست. آن‌ها می‌خواهند توافق جدیدی ایجاد کنند که نه تنها تاریخ انقضای تعهدات هسته‌ای ایران را به عقب می‌اندازد، بلکه تولید موشک و کمک ایران به گروه‌های تروریستی را محدود یا لغو می‌کند. اوباما و تیمش در جریان مذاکرات اولیه به دنبال گنجاندن این مسائل در توافق بودند، اما به دو دلیل آن‌ها را کنار گذاشتند.

اول اینکه ایران با آن محدودیت‌ها موافقت نمی‌کرد و دوم، مهم‌ترین وظیفه این بود که ایران از ساخت سلاح هسته‌ای بازداشته شود. توافق هسته‌ای ایران در سال ۲۰۱۵، با سرزده‌ترین رویه‌های راستی‌آزمایی که تا به حال در یک توافق کنترل تسلیحات مورد مذاکره قرار گرفته بود، پایان یافت. گزینه‌های واقع بینانه این بود که یا ایرانی را بپذیریم که موشک می‌سازد، به تروریست‌ها کمک می‌کند و سلاح هسته‌ای دارد یا با ایرانی روبرو شویم که دو فعالیت اول را انجام می‌دهد، اما سلاح هسته‌ای ندارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟