از آنجایی که نظرسنجی از افکار عمومی در عربستان نادر است، بنابراین، ارزیابی واکنشها در برابر تلاشهای شاهزاده محمد برای باز کردن و اصلاح یکی از بستهترین و نابردبارترین کشورهای جهان دشوار است. اما شنیده ها از داخل پادشاهی نشان می دهد که حداقل سه گروه ناراضی وجود دارد:
1️⃣سلفی ها، که از نسخه بنیادگرایانه اسلام حمایت می کنند
2️⃣شاهزادگان خاندان آل سعود
3️⃣شهروندان عربستانی که همه چیز را آنطور که بود دوست داشتند
که تنها ترس از سرکوب مانع از تلاش این سه گروه برای خلع شاهزاده محمد و برگرداندن ساعت به عقب است.
سلفیها میگویند بن سلمان اتحاد میان آنها و آل سعود را که سه قرن قدمت دارد، شکسته است. شاهزاده اختیارات پلیس مذهبی را کاهش داده، زیرا دیگر نمی توانند مغازه ها و رستوران ها را مجبور کنند که پنج بار در روز برای نماز تعطیل کنند یا مانع از سلام و احوالپرسی و روبوسی مردان و زنان شوند. مقامات ریاض، خطبه های نماز جمعه را دیکته می کنند. واعظانی که در رسانه های اجتماعی محبوب هستند، از توئیت هر چیزی به جز ستایش از دستاوردهای ولیعهد منع شده اند.
بسیاری از شاهزاده های خاندان سلطنتی نیز ناراحت هستند. آنها مدتها قدرت درخواست از پادشاه را داشتند و پول زیادی برای خرج کردن برای مردم و خودشان داشتند. اما شاهزاده محمد آنها را سرکوب و پول نقد و داراییها آنان را ضبط کرد و بسیاری از امتیازاتشان مانند پروازهای رایگان، خدمات آب و برق و مراقبت های پزشکی مجانی را لغو کرده و گرفتن کمیسیون در قراردادهای دولتی برای آنها سخت تر شده است. شاهزادگان سعودی معتقدند، شاهزاده محمد یک سیستم سیاسی توافقی تر را به حکومت یک نفره تبدیل کرده است.
هرچند این اتفاق بسیاری از سعودی ها را که می بینند شاهزاده های فاسد مجازات شده اند، خوشحال هستند و دیگرانی از گسترش آزادی های شخصی به وجد آمده اند. اما برخی با این همه تغییر، احساس ناراحتی می کنند. دیدن دخترانی که در دبستان با پسران درس می خوانند والدین را ناراحت کرده است. مردان اغلب توانمندسازی زنان را ناتوانی خود می دانند. یک نظامی بازنشسته میگوید، پیشتر اگر خروج شبانه بدون اجازه دخترم را گزارش می کردم، او را با دستبند بازمیگرداندند اما حالا اگر بخواهم جلوی او را بگیرم، آنها من را بازداشت می کنند. تا جایی که برخی از عربستانی ها معتقدند شاهزاده محمد، به جای جایگزینی تعصب مذهبی با اعتدال، به طور کلی دین را کنار می گذارد و او مانند اروپا، می خواهد خدا را با کلیسا بیرون کند.
سیاست های اقتصادی بن سلمان نیز بر نارضایتی ها افزوده است. بازرگانان شکایت دارند که شاهزاده از صندوق ثروت ملی و سایر نهادهای سلطنتی برای از بین بردن بخش خصوصی استفاده می کند. یارانه ها کاهش یافته است، در حالی که مالیات، عوارض و جریمه ها افزایش یافته است. قیمت بنزین در حکومت بن سلمان چهار برابر شده است. پاسخگویی کمی وجود دارد و بار عامی که شاهان پیشین برای تظلم مردم برگزار می کردند، اکنون تعطیل شده است.
اما سوال اصلی اینجاست که آیا در پس این همه رنج اتفاقی خواهد افتاد؟ تعداد کمی باور دارند که واعظان مذهبی برای همیشه سکوت کنند. برخی می پرسند که آیا ممکن است نسخه سعودی آیتالله روحالله خمینی، که قیام علیه حکومت شاه در ایران را رهبری کرد، پدیدار شود. یکی از مقامات ارشد سابق با یادآوری ترور ملک فیصل به دست برادر زاده اش در سال 1975 می گوید،شاهزاده محمد می داند که خانواده چه کاری می توانند انجام دهند و آنها او را نخواهند بخشید. برخی دیگر امیدوارند که جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، مانع جانشینی شاهزاده شود. برخی از تحلیلگران معتقدند که اصلاحات او نتیجه عکس دهد زیرا از بالا تحمیل شده و پایه های مردمی ایجاد نکرده است.
اما این سناریوها بعید به نظر می رسند. به نظر می رسد سرکوب شاهزاده محمد کارساز بوده و شاهزادگانی که اقدامات او را زیر سوال می برند (از جمله دو ولیعهد سابق) در بازداشت خانگی هستند. مخالفان می گویند که هزاران واعظ از جمله سلمان العوده که 14 میلیون دنبال کننده در توییتر داشت، پشت میله های زندان هستند. حتی منتقدان شاهزاده در لندن قبل از انتقاد تلفن های خود را خاموش می کنند. نظارت دقیق در عربستان کامل شده و با فناوری به کار گرفته شده بعید است شورش یا کودتا امکان پذیر باشد.