اندیشکده جریان ؛ به قلم:محمد جواد قهرمانی
چین به عنوان عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل، یکی از طرف های حاضر در مذاکرات هسته ای ایران به شمار می رود که نقش و اثرگذاری آن نیز همسو با ارتقای جایگاه این کشور در نظام بین الملل در موضوعات مختلف ارتقاء پیدا کرده است. با توجه به اینکه پکن یکی از مهم ترین شرکای برجسته جمهوری اسلامی ایران قلمداد می شود و با توجه به تأثیرگذاری روزافزون آن در اقتصاد و امنیت جهانی، مواضع و رویکرد آن در پرونده هسته ای ایران تأثیر زیادی در آینده آن و به ویژه مذاکرات پیشرو خواهد داشت. بر همین اساس، تبیین رویکرد چین نسبت به پرونده هسته ای تهران در مقطع کنونی ضرورت دارد. در همین راستا، در مقاله پیش رو ابتدا به رویکرد چین پرداخته می شود و در گام بعد به ارزیابی وضعیت مطلوب برای چین پرداخته خواهد شد.
سیاستهای اعلامی و اعمالی چین در آستانه مذاکرات
چین به تدریج از 2010 نقش فعالانه تری را در پرونده هسته ای ایران ایفاء کرده است. منطقی که چین از آن زمان بر مبنای آن این نقش را برای خود تعریف می کرد ممانعت از برخوردهای نظامی احتمالی در منطقه خاورمیانه بر سر برنامه هسته ای ایران بود. در راهبرد کلان چین، حفظ ثبات در نظام بین الملل و به تبع آن در این منطقه به عنوان یکی از حوزه های اصلی تأمین کننده انرژی این کشور حیاتی قلمداد می شود. از سوی دیگر، به نظر می رسید در آن زمان چینی ها نگرانی از این موضوع نداشتند که توافق هسته ای باعث شود ایران بیش از پیش به آمریکا نزدیک شود. این ادراک را می توان در اظهارات هوآ لیمینگ، سفیر سابق چین در ایران، مشاهده کرد که حامی نقش فعالانه چین در برنامه هسته ای بود. در نتیجه در دور پیشین گفتگوهای هسته ای ایران با 1+5، پکن با اتخاذ رویکردی متوازن، نقشی میانجیگرایانه را دنبال می کرد که از ایران و آمریکا خواستار نزدیک کردن مواضع خود به منظور به نتیجه رسیدن این گفتگوها بود.
اما با به قدرت رسیدن جو بایدن و مطرح شدن بحث گفتگوها میان طرف های توافق هسته ای، چین همچنان هم از تهران و هم از آمریکا خواستار مصالحه و بازگشت به تعهدات برجامی شده، در عین حال سیاست های اعمالی و اعلامی این کشور حاکی از این است که چین تا حدی از مواضع ایران نیز حمایت کرده است.
در این خصوص، در حوزه سیاست اعلامی این کشور می توان به اظهارت شی جین پینگ، رئیس جمهور چین در گفتگوی تلفنی با حسن روحانی، رئیس جمهوری پیشین ایران، اشاره کرد که طی آن پکن از «خواسته های معقول» تهران در رابطه با توافق هسته ای ایران حمایت می کند. بنا به اظهارات وی، چین از خواسته های منطقی ایران در مورد برنامه جامع اقدام مشترک در موضوع هسته ای ایران حمایت و آماده تقویت هماهنگی با ایران و حفظ منافع مشترک دو طرف است.
از سوی دیگر، وانگ یی، وزیر خارجه چین در گفتگو با حسین امیرعبداللهیان، به دنبال تصمیم تهران برای بازگشت به میز مذاکره، ضمن تأکید بر نگرش مثبت ایران برای از سرگیری پایبندی به توافق، بر لزوم انجام اقدام اصلاحی و جبرانی از سوی آمریکا تأکید کرد. به گفته وی «ایالات متحده که به طور یکجانبه از توافق خارج شد، باید ابتدا اقداماتی را برای جبران سیاست های خود انجام دهد و ایران ممکن است بر این اساس اجرای تعهدات هسته ای خود را از سر بگیرد. در این تماس تلفنی وانگ همچنین تاکید کرد که واشنگتن باید ابتدا قبل از احیای پایبندی کامل ایران به توافق، اقدامی انجام دهد.
وانگ یی در مجمع سالانه جهانی صلح در 3 جولای که توسط دانشگاه چینگخوا برگزار شد نیز از آمریکا درخواست کرده بود تا تحریم ها را علیه ایران بردارد و به توافق هستهای بازگردد. وی همچنین اظهار داشت که ایالات متحده باید اشتباهاتش را تصحیح و به طور کامل همه تحریم های غیرقانونی و یکجانبه علیه ایران و هر طرف ثالثی را لغو کند تا در مذاکرات پیشرفت حاصل شود.
ما ژائوژو، معاون وزیر امور خارجه چین، نیز در تماس تلفنی با رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران، خواستار تلاش مشترک همه طرف ها برای پاسخ به نگرانی های منطقی ایران و اتخاذ رویکردی فعالانه و عمل گرایانه برای حرکت به سمت احیای برجام شد.هواچینینگ، سخنگوی وزارت خارجه چین، در آوریل به این موضوع اشاره داشت که «خروج یکجانبه آمریکا از برجام علت اصلی تنش در وضعیت هسته ای ایران است.» به گفته وی اکنون «وظیفه مبرم این است که ایالات متحده تمام تحریم های غیرقانونی علیه ایران را لغو کند. این یک الزام ذاتی بازگشت به برجام است. بر این اساس ایران باید اجرای کامل توافق هسته ای را از سر بگیرد.
در حوزه سیاست عملی نیز پکن در این دوره زمانی دست به اقداماتی زده که می تواند دست ایران را در مذاکرات قوی تر کند. مهمترین اقدام پکن امضای چارچوب توافقی 25 ساله با تهران در مارس 2021 است که با واکنش ها و اظهارنگرانی هایی در میان مقامات آمریکا نیز همراه بوده است. اقدام دیگر پکن در این خصوص خرید نفت از تهران است که از زمان به قدرت رسیدن جو بایدن در آمریکا روندی صعودی را تجربه کرده است. میانگین سه ماهه اخیر واردات نفت این کشور از ایران به 560.000 بشکه در روز رسیده است که از میانگین 478.000 بشکه در روز در ژوئن و ژوئیه فراتر رفته است. این محموله ها در ماه می به قله 730.000 بشکه در روز رسید، در حالی که میانگین واردات نفت چین از ایران در سال جاری میلادی تا پایان اکتبر 562.000 بشکه در روز بوده است.
این موارد را می توان به چند عامل مهم نسبت داد:
افزایش تنش های چین و آمریکا: به طور کلی نمی توان نقش تنش ها میان چین و آمریکا را در رویکرد پکن نسبت به تهران نادیده گرفت. این موضوع را می توان در اظهارت هوآلیمینگ، سفیر سابق پکن در تهران، نیز مشاهده کرد؛ به گفته وی در گذشته پکن به دلیل حساسیتها از نزدیک شدن بیش از حد به تهران اجتناب میکرد، اما با تغییرات اساسی در روابط چین و آمریکا در ماههای اخیر، آن دوران خاتمه یافته است. با نگاهی به سیاست خارجی چین می توان به این نتیجه رسید در سایه افزایش تنش با آمریکا و البته در کنار آن افزایش توانمندی های این کشور، پکن تا حدی سیاست اتحادسازی غیررسمی را نیز دنبال می کند.
البته این به معنای مشابهت آن با شبکه اتحادی آمریکا نخواهد بود. این رویکرد چین را می توان در روابط این کشور با پاکستان، یا روسیه مشاهده کرد. در بحبوحه تشدید تنش با ایالات متحده، ارزش استراتژیک ایران برای چین بیش از پیش نمایان می شود. در این خصوص می توان به اظهارات وانگ کون، نماینده چین در آژانس بین المللی انرژی اتمی، در تاریخ 26 نوامبر نیز اشاره کرد که طی آن وی با انتقاد از پیمان آکوس از استانداردهای دوگانه آمریکا انتقاد می کند. به گفته وی، چگونه ایالات متحده و بریتانیا نمی خواهند ایران اورانیوم بالاتر از 3.67 درصد تولید کند در حالی که چند تن اورانیوم 90 درصد را به استرالیا انتقال می دهند. به نظر می رسد پکن از کارت ایران برای به چالش کشیدن پیمان آکوس و پیامد آن برای سیاست منع گسترش استفاده می کند. البته در این ارتباط باید ملاحظات دیگر از جمله زمان و وضعیت پیش روی روابط دو کشور، روابط چین با کشورهای منطقه و غیره مدنظرقرار گیرد.
آماده کردن خود برای توافق احتمالی: با وجود چالش ها در دستیابی به توافق هسته ای و یا احیای برجام، چین با چشم اندازی مبنی بر احتمال دست یابی به توافق، زمینه را برای حضور و سرمایه گذاری در ایران و در نهایت پیاده سازی توافق 25 ساله فراهم خواهد کرد. این مورد را می توان در سفر شی جین پینگ به تهران در سال 2016 به دنبال امضای برجام نیز مشاهده کرد. بر این اساس، چین می خواهد از هم اکنون زمینه ورود شرکت های این کشور به ایران در صورت شکل گیری توافق را فراهم کند.
کسب اعتبار نزد افکار عمومی ایرانیان: یکی از چالش های چین در توسعه روابط با ایران موضوع همراهی افکار عمومی است. با انجام اقداماتی از این دست از جمله انتقال واکسن به ایران به نظر می رسد چین نگاهی به تقویت همراهی افکار عمومی ایرانیان با خود را نیز دنبال می کند.
ایفای نقش مستقل تر از گذشته به واسطه درک از ارتقای جایگاه چین: همسو با ارتقای جایگاه بین المللی چین، طبیعتاً این کشور خواهان ایفای نقشی متفاوت تر از گذشته همسو با این تغییر جایگاه خواهد بود. همین منطق در تلاش چین برای ایفای نقشی در پرونده های مختلف منطقه ای و بین المللی نمایان است. اگرچه پکن همچنان آگاه است که در بسیاری از این پرونده ها همچنان نقش برتر و تعیین کننده ندارد.
نگرانی از بی ثباتی: یکی از مهم ترین نگرانی های چین در ارتباط با مسئله هسته ای ایران بی ثباتی در منطقه خاورمیانه در نتیجه عدم دستیابی به توافق میان ایران و دیگر طرف های مذاکره کننده به ویژه آمریکا است. هرگونه بی ثباتی در منطقه می تواند سیاست پکن در منطقه و حتی رشد اقتصادی این کشور را با چالش مواجه سازد.
ارزیابی: وضعیت مطلوب برای چین و نگاهی به آینده
یکی از مسائل مهم مربوط به رویکرد چین در برنامه هسته ای ایران مطلوبیت های این کشور در خصوص وضعیت هسته ای ایران است که ذکر چند نکته در ارزیابی مقاله ضروری است. اولین نکته مهم این است که دستیابی تهران به سلاح هسته ای مطلوب چین نخواهد بود؛ چراکه این کشور محدود بودن باشگاه های هسته ای در نظام بین الملل را ترجیح می دهد. با این حال نگرانی های آمریکا در مورد رژیم منع گسترش در چین وجود ندارد، چراکه شکست رژیم منع گسترش در واقع بیش از چین برای نقش هژمونی آمریکا هزینه دارد. نکته مهم دیگر این است که یکی از محاسن تنش میان ایران و آمریکا در خاورمیانه این است که واشنگتن نمی تواند تمام توجه خود را به آسیاپاسیفیک معطوف سازد.
اما از سوی دیگر دستیابی به توافق می تواند منافع مهمی برای این کشور به شرح زیر داشته باشد. نخست اینکه، در نتیجه توافق، چین امکان حضور در بخش انرژی ایران را خواهد داشت. مضافاً، پکن نسبت به یکی از منابع مهم تأمین انرژی خود اطمینان پیدا خواهد کرد. دوم اینکه، شکل گیری عرصه جدید برای سرمایه گذاری برای چین به ویژه در لوای ابتکار کمربند و راه در ایران به وجود خواهد آمد. سابقه رفتار چین در مواجهه با تحریم های آمریکا نشان می دهد این تحریم ها مانعی جدی برای حضور و تعاملات تجاری و سرمایه گذاری چین و ایران بوده است.
مهمتر از همه، دستیابی به توافق می تواند موجد ثبات در منطقه خاورمیانه باشد؛ چراکه در صورتی که نزاعی در منطقه شکل بگیرد بسیاری از ابعاد اقتصادی چین از جمله تأمین انرژی از منطقه و یا سرمایه گذاری های چین در این منطقه با خطر مواجه خواهد شد.
با این حال ذکر دو نکته در پایان ضرورت دارد. اول اینکه، با وجود آنکه تنش میان چین و آمریکا می تواند فضای مناسبی برای جمهوری اسلامی ایران به وجود آورد. با این حال آمریکا در تعامل با چین در موضوع هسته ای تلاش می کند ایران را مقصر به نتیجه نرسیدن گفتگوها بداند و در این راه پکن را با خود همراه سازد. استمرار وضعیت کنونی و عدم تحصیل نتیجه ابزارهای مناسبی را در اختیار آمریکا قرار می دهند. علاوه بر این، بیان این نکته نیز ضروری است که همراهی چین با ایران با نگرانی رقبای منطقه ای جمهوری اسلامی ایران مواجه خواهد بود. فشار این کشورها و همچنین روابط گسترده چین در ابعاد مختلف با کشورهای منطقه ممکن است باعث شکل گیری انتظاراتی از جانب پکن نسبت به سیاست های منطقه ای تهران شود.