مقدمه
جنگ در اوکراین و در نظری موسع تر راهبرد شرق گرایی ناتو، اتحادیه اروپا را بیش از پیش در خط رویارویی تنش روابط با روسیه قرار داد. می توان روند حرکتی جنگ در اوکراین و به اصطلاح قربانی بودن اروپا را در قالب چالش ها و سناریوهای محتمل که بر سیاستگذاری های داخلی و خارجی اروپایی مؤثر واقع شده اند را در مقوله پازل تشدید تنش ناتو و روسیه به شرح ذیل برشمرد.
چالش ها و سناریوهای محتمل
- افزایش هزینه کرد بودجه نظامی دول اروپا: جنگ در اوکراین و تهدید تهاجم روسیه، کشورهای آلمان، ایتالیا و نروژ را وادار به افزایش بودجه نظامی کرد؛ به تبع این مهم سناریوی محتمل کشورهای کوچک تر نیز تحت فشارها رفتاری مشابه خواهند داشت. در این راستا، گرچه عرف رایج بین الملل قائل به این است که افزایش هزینه کرد نظامی به رشد و توسعه آسیب می زند؛ اما به تناسب شرایط محیطی این رابطه آنقدرها هم مستقیم نیست. براساس سناریوی محتمل فوق در صورت نامتوازن سازی ارقام بودجه ای و عدم تعدیل آن، در بلند مدت خود را در قامت شکاف های طبقاتی ـ معیشتی و نارضایتی فیزیکی در آن جوامع اروپایی بروز و ظهور خواهد داد.
- آینده ابهام برانگیز برنامه دفاعی پسکو اتحادیه اروپا در قبال راهبرد شرق گرایی ناتو: طرح همکاری ساختاری دائمی در زمینه دفاع (پسکو) که ترسیم کننده ساز و کار «ظرفیت عملیاتی دفاعی مستقل اروپایی» خواهد بود، آینده ابهام برانگیزی را در پیش رو دارد. کشورهای دانمارک و مالت از مخالفان این طرح به شمار می روند. لذا، اخیراً بحث الحاق کشورهای فنلاند و سوئد به ناتو و حمایت فرانسه ـ بازوی نظامی اروپای پسابرگزیت ـ از الحاق این دو کشور، این سوال را به ذهن متبادر می کند که آیا برنامه پسکو تحت تأثیر راهبرد شرق گرایی ناتو قرار گرفته و موقتاً به فراموشی سپرده شده یا خیر؟ و این مهم حاکی از استدلال نگارنده از آینده ابهام برانگیز برنامه پسکو اروپاست.
- لزوم متنوع سازی منابع انرژی در کوتاه مدت از سوی اروپا: آلمان به عنوان ایستگاه پر حجم پمپاژ گاز وارداتی از روسیه به اروپا به تبع جنگ در اوکراین اقدام به توقف تزریق گاز روسیه در خط لوله نورد استریم 2 کرد. گرچه توقف و نه تعلیق گاز نورد استریم 2 ابزار فشار تحریمی اروپا علیه کرملین به شمار می رود از سوی دیگر به طور قابل ملاحظه ای بر تولیدات صنعتی آلمان اثر گذار خواهد بود و ممکن است موجب سهمیه بندی انرژی در این کشور ـ اقتصاد اول اروپا ـ شود. قطعاً نروژ منبع گاز طبیعی اروپا نمی تواند کل گاز وارداتی از روسیه را پوشش دهد و جایگزین کردن آن با گاز LNG حداقل به صرفه نیست. تسریع در برنامه سرمایه گذاری 300 میلیارد یورویی اتحادیه اروپا برای کنار گذاشتن سوخت های فسیلی روسیه تا سال 2030 از اهم اقداماتی است که بروکسل باید در مقابل سلاح انرژی کرملین در میان مدت عملیاتی کند. بنا به گفته خانم فن درلاین ـ رئیس کمیسیون اروپا ـ این سرمایه گذاری ها شامل 10 میلیارد یورو برای زیرساخت های گازی، 2 میلیارد یورو برای نفت و مابقی آن برای انرژی پاک خواهد بود. به نظر می رسد این سرمایه گذاری مقدمه ورود اروپا در بلند مدت به پیمان سبز 2050 باشد.
- رفتار دوگانه اتحادیه اروپا در قبال پناهجویان اوکراینی برخلاف بحران مهاجرتی سال 2015: بروکسل با پوشش رسانه ای و طرح های کاریابی نشان داد بر خلاف سال 2015 نه تنها ورود پناهجویان اوکراینی را «یک تنش و بحران» نمی داند بلکه آغوش خود را برای استقبال میلیون ها پناهجو باز نگه داشته است. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل تخمین زده است که از زمان آغاز جنگ در اوکراین در ماه فوریه، بیش از 5/3 میلیون اوکراینی کشور خود را ترک کرده اند؛ اغلب مقصد آنها دول اروپای غربی است. چالش و سناریوی محتمل اینجاست که اصطکاک هویتی و معیشتی بین پناهجویان اوکراینی و مهاجرین خاورمیانه ای سال 2015 در اروپا که بعضاً آواره و بدون سند هویتی هستند، دول اروپایی را مجاب به انتخاب بین دو گزینه خواهد کرد؛ نخست، تناسب سازی امتیازات و تعدیل رفتاری در قبال دو گروه پناهجویان. دوم، نفرت پراکنی منتهی به تنش بین دو گروه پناهجویان.
- موازنه سازی ترکیه در سایه تنش ناتو و روسیه؛ سناریوی محتمل: آنکارا ضمن محکومیت روسیه نسبت به تجاوز به اوکراین، موضع میانجیگری و میزبانی از گفتگوهای پایان جنگ میان کرملین و کی یف در استانبول و نیز اخیراً بهانه گیری در طرح عضویت فنلاند و سوئد به ناتو، موازنه سازی روابط در دو اردوگاه شرق و غرب را اتخاذ کرده است. به نحوی که با میزبانی از اجلاسهای کرملین ـ کی یف سعی دارد حُسن نیت خود را به غرب نشان دهد تا حداقل برخی تحریم های اعمالی غرب علیه آنکارا به دلیل خرید سامانه «اس 400» از روسیه را ملغی کنند. با رفع این تحریم ها و احتمال خرید جنگنده های «اف 35» از آمریکا، چالش و سناریوی محتمل اینجاست که در بحبوحه جنگ در اوکراین، ترکیه ابزار چانه زنی سخت نظامی در جناح جنوب شرقی ناتو یعنی مناقشه ترکیه ـ یونان را دو چندان خواهد کرد. قطعاً اتحادیه اروپا توان تحمل شروع تنش دیگر این بار در مدیترانه شرقی اضافه بر بحران اوکراین را نخواهد داشت.
نتیجه گیری
بنابراین به نظر می رسد راهبرد شرق گرایی ناتو با محوریت آمریکا که نه تنها آتش افروز جنگ روسیه و اوکراین در منتهی الیه اروپای شرقی بوده است، اتحادیه اروپا را خواسته یا ناخواسته قربانی خط رویارویی تشدید تنش ناتو با روسیه کرده است. فراتر از آن را اگر بخواهیم متصور باشیم این است که آمریکا ـ راس هرم ناتو ـ فلسفه وجودی ناتو در دوره کنونی را به نحوی ترسیم کرده که مشغول کردن روسیه با ناتو و قربانی بودن بروکسل در این چالش، سبب می شود تا واشنگتن از سوی دیگر به دل مشغولی خود یعنی چین برسد.