نگاه تهران و ریاض به بازیگری مسکو در خاورمیانه

در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید

به موازات تحولات پرشتاب منطقه­ ای و پویایی­ های برآمده از کنش- واکنش بازیگران دولتی و غیردولتی، زمینه برای حضور و جایگاه ­یابی قدرت ­های فرامنطقه ­ای مانند روسیه در خاورمیانه و به ­خصوص خلیج فارس در حال فراهم شدن است.

درآمد

به موازات تحولات پرشتاب منطقه­ ای و پویایی­ های برآمده از کنش- واکنش بازیگران دولتی و غیردولتی، زمینه برای حضور و جایگاه ­یابی قدرت ­های فرامنطقه ­ای مانند روسیه در خاورمیانه و به ­خصوص خلیج فارس در حال فراهم شدن است. در این رهگذر ایران و عربستان سعودی به عنوان دو قدرت منطقه­ ای، ضمن بهره­ گیری از نفوذ روسیه در منطقه، نگاه بعضا متفاوتی به این بازیگر در مناسبات و ترتیبات امنیت منطقه­ ای دارند. اینکه روسیه می‌ تواند عامل ثبات‌ ساز باشد یا خیر؟ مسکو چه نگاهی به حضور در نظم حوزه خلیج فارس دارد و آیا می­ تواند نقش‌آفرین باشد یا خیر؟ اصولا در روابط تهران و ریاض، مسکو می‌ تواند عنصر واگرا باشد یا همگرا؟ یا این‌که ترجیح روسیه این است تا فاصله منطقی خود را از این دو بازیگر حفظ کند؟

جایگاه خاورمیانه در سند استراتژی امنیت ملی روسیه

استراتژی امنیت ملی فدراسیون روسیه تا سال 2020 که در تاریخ 12 می 2009 توسط «دیمیتری مدودف» رئیس جمهور سابق روسیه مورد تصویب قرار گرفت، به مرحله گذار در سیستم بین­ المللی پرداخته و خواهان احیای ظرفیت های روسیه از طریق یک سیاست عمل ‌گرایانه شده است. بر مبنای این سند روسیه می ­کوشد بر اساس منافع ملی، رویکرد سیاست خارجی خود را به سمت گسترش مناسبات با کشورهای آمریکای لاتین، آفریقا و خاورمیانه تغییر جهت دهد.

بر این اساس روسیه باید حضور و نفوذ خود را در مناطق مختلف از جمله خاورمیانه را افزایش دهد؛ زیرا خاورمیانه با توجه به منابع نفت و گازی که در اختیار دارد، همچنان در کانون توجه قدرت ­های بزرگ خواهد ماند و عرصه­ ای حیاتی برای بازیگران قدرتمند در پروسه گذار نظام بین ­الملل به یک سیستم چند قطبی محسوب می­ شود.

راهبرد امنیت ملی 2015 روسیه نیز که نسخه به روز شده نسخه قبلی بود، به دنبال افزایش امنیت انرژی بوده و هدف دکترین نظامی روسیه را گسترش همکاری های نظامی- سیاسی و نظامی- تکنیکی با کشورهای خارجی دانسته است. سند جدید استراتژی امنیت ملی روسیه مورخ می 2021 که جایگزین نسخه قبلی این سند می‌ شود، نسبت به رشد بی­ ثباتی ژئوپلتیکی و نزاع، تشدید تعارضات بین کشورها با افزایش تهدید استفاده از نیروی نظامی هشدار می دهد.

بر این مبنا و تا دهه اول قرن 21، در استراتژی امنیت ملی روسیه، خاورمیانه در مقایسه با اروپا و آسیا از اهمیت استراتژیک کمتری برخوردار بوده و در واقع، روسیه فرصت ‌های محدودی را در این منطقه برای پیشبرد منافع حیاتی خود می‌ دیده است. اما ماهیت تعامل روسیه با منطقه خاورمیانه از سال 2012، بعد از انتخاب پوتین برای دور سوم ریاست‌ جمهوری تغییر کرده و مسکو حضور خود را در منطقه افزایش داده است.

تحولات سوریه، لیبی، یمن، رشد افراط­گرایی، انرژی و بازار تسلیحات باعث توجه بیشتر روسیه به خاورمیانه و همکاری با بازیگران مهم منطقه ­ای همچون ایران و عربستان سعودی شده است.

در واقع رویکرد روسیه در قبال خاورمیانه پس از بهار عربی بر اساس نشانه ­هایی از واقع­ گرایی روسی از جمله موازنه نرم، روابط متعادل با تمامی کنشگران از جمله ائتلاف تاکتیکی و راهبردی با بازیگران منطقه­ ای و در نهایت، موازنه مستقیم و ایفای نقش متوازن­ کننده در برابر ایالات متحده امریکا تحقق یافته است.

روسیه موافق ظهور یک قدرت هژمون در منطقه خاورمیانه نیست؛ چون چنین قدرتی می‌ ‏تواند منافع روس‏ ها را هم در خاورمیانه، هم در آسیای مرکزی و قفقاز و حتی در مناطق مسلمان ­‏‌نشین روسیه به چالش بکشد. بنابراین، سیاست روسیه در خاورمیانه تقویت یک بازیگر در مقابل دیگری نیست، بلکه حفظ تعادل در روابط با کشورهای منطقه و موازنه میان بازیگران مختلف است؛ تا هیچ ‏کدام نتوانند به موقعیت برتر دست یابند.

همچنین از دید تحلیلگران؛ روسیه عمدتا از خاورمیانه به عنوان یک اهرم قابل اتکا در معادلات قدرت جهانی و در برابر تهدیدات ایالات متحده و غرب بهره می گیرد. در این راستا، یکی از اهداف راهبردی روسیه در خاورمیانه این است که محیط فعلی منازعه را از منطقه دریای سیاه و شرق مدیترانه به مناطق جنوبی و غربی این دریا و در مرحله بعد به درون اقیانوس اطلس یعنی حوزه سنتی نفوذ غرب و ناتو بکشاند. از این رو، نوعی منطقه ­گرایی جدید در نگاه روسی در حال تقویت است که امنیت و رشد اقتصادی را در تقویت ایده­ های اتصال منطقه­ ای برای ارتقای جایگاه جهانی دنبال می ­کند.

نگاه ایران

نگاه ایران به حضور و جایگاه روسیه در خاورمیانه را می ­توان ناشی از واقعیت­ های قدرت روسیه، پویایی ­های منطقه ای و ملاحظات و ادراکات تصمیم گیرندگان جمهوری اسلامی دانست. به این معنا که روسیه امتداد سیاست همسایگی ایران با شوروی در مرزهای شمالی و حوزه قفقاز، دریای خزر و آسیای میانه است. منطقه ­ای که با شیفت قدرت در سطح بین­المللی در حال جایگاه یابی در نظم جدید است. متقابلا روسیه نیز موقعیت ایران را گذرگاه ورود به خلیج فارس و شورای همکاری می­ داند که اتصال آن با این مجموعه می­ تواند نقش متوازن روسیه در منطقه را با قدرت بیشتری به پیش ببرد.

فعل و انفعالات منطقه­ ای در یک دهه گذشته نقش موثری در تغییر نگاه روسیه به حضور جدی­ تر در خاورمیانه و به ­خصوص خلیج فارس داشته است و این برای مقامات جمهوری اسلامی ایران به منزله متوازن ­سازی راهبرد مواجهه با آمریکا و شریک کردن روسیه در مناسبات و ترتیبات امنیت منطقه­ ای است. نقشی که روس­ ها با احتیاط به آن نگاه می­کنند و برخلاف ایران نمی­ خواهند برای آن چندان هزینه کنند. به­ ویژه که مسئله تحریم ­های روسیه در کنار اقتصاد محصور در تحریم ایران، چندان انگیزه ای برای مسکو در همراهی با راهبرد آمریکاستیزی تهران ایجاد نمی­کند.

با این وجود ایران در تلاش است تا ضمن بهره­ مندی از همکاری­ های اقتصادی با روسیه، عمدتا در حوزه ­های سیاسی و نظامی-امنیتی، مسکو را تشویق به نقش فعال­ تر در منطقه کند. نقشی که مبتنی بر راهبرد شرق گرایانه جمهوری اسلامی است که اساس آن شکل­ دهی به یک نظم مبتنی بر امنیت دسته ­جمعی با عناصری از موازنه قدرت است که بتواند جایگزین نظم آمریکایی شود و به استراتژی عقب زدن آمریکا از منطقه کمک کند.

نگاه عربستان

در یک دهه گذشته و به ­خصوص بعد از حل و فصل نسبی بحران سوریه، روابط عربستان با مسکو وارد فضای نوینی از همکاری ­های چندجانبه شده است. روابطی که در شرایط کنونی در ابعاد سیاسی، اقتصادی و نظامی- امنیتی در حال گسترش است و ریاض، مسکو را در چارچوب «متنوع سازی شرکای راهبردی» در سطح بین المللی و در قالب استراتژی «موازنه نرم» در مقابل آمریکا در خاورمیانه می ­بیند.

در واقع یکی از عناصر بسیار مهم در افزایش سطح مبادلات و تماس­ های مسکو و ریاض، متغیر روابط عربستان و آمریکا بوده است. از این رو این عنصر نقش بسیار مهمی در نگاه سعودی به مسکو و حضور این بازیگر به ­عنوان یک قدرت موازنه­ گر داشته است.

با این حال از سال 2015 و با تغییر هرم قدرت در عربستان، ریاض راهبرد سیاست خارجی خود را نسبت به شرق به­ویژه دو قدرت چین و روسیه و همچنین دیگر بازیگران همچون ژاپن و هند متوازن کرده است که این مسئله هم ناشی از واقعیت ­های حضور پکن و مسکو در مناسبات منطقه است و هم ناشی از تغییری است که در روابط ریاض با واشنگتن به وجود آمده است.

در این چارچوب نقش و جایگاه روسیه به ­عنوان یک قدرت دارای حق وتو، عضو سازمان شانگهای، قدرت نفتی و تسلیحاتی برای عربستان سعودی حائز اهمیت است. متقابلا مسکو هم باید با عربستان برای تضمین قیمت انرژی بالاتر در چارچوب اوپک پلاس کار کند؛ زیرا قیمت انرژی برای اقتصاد و پیشبرد برنامه ‌های این کشور حیاتی است.

تعامل روسیه با کشورهای عرب خلیج‌ فارس از این نظر نیز مهم است که مسکو باید مانع برخورد میان شرکای خود، ازجمله ایران با این کشورهای سنی و رژیم ­صهیونیستی شود. همچنین نگاه عربستان به بازار تسلیحاتی روسیه که اخیرا به شکل یک توافق نظامی بین مقامات دو کشور در نمایشگاه دفاعی روسیه صورت گرفت، ریاض را نسبت به دریافت تسلیحات پیشرفته روسی ترغیب کرده است.

در واقع جذابیت ­های عربستان برای روسیه در ابعاد چندگانه باعث شده تا مسکو تمایل بیشتری به حضور در مناسبات خلیج فارس و مشارکت در طرح­ های سیاسی و امنیتی برای منطقه داشته باشد. نکته مهم ­تر در این میان عمل­گرایی در سیاست خارجی عربستان است که باعث می ­شود تا هزینه­ های همکاری روسیه با عربستان برعکس ایران با هزینه ­های کمتری همراه باشد؛ چرا که روابط عربستان با بلوک غرب و رژیم ­صهیونیستی باعث می­ شود تا روسیه سیاست متوازن و کم هزینه ­ای را در پیش بگیرد. اگرچه روس­ ها به خوبی واقفند که هرگونه حضور جدی­ تر و شکل­ دهی به یک نظم ضدآمریکایی طبیعتا با واکنش ریاض مواجه خواهد شد.

از این ­رو روسیه تلاش کرده تا در چارچوب بازیگر بی ­طرف فعال، نسبت به پیشبرد همکاری های اقتصادی، سیاسی و نظامی با عربستان خیز بلندی بردارد. در این میان نقش همزمان عربستان در حمایت و مدیریت افراط­ گرایی در مرزهای روسیه باعث خواهد شد تا روس­ ها نسبت به همکاری­ های جدی­تر با ریاض علاقه بیشتری نشان دهند.

چشم انداز

با این وجود و علی ­رغم سیاست هوشمندانه روسیه در چارچوب راهبرد بازیگر بی طرف فعال و بندبازی ماهرانه میان ایران و عربستان اما باید اذعان داشت که ویژگی اصلی الگوی دشمنی و منازعه در خاورمیانه، همچون الگوی دوستی در این منطقه، پیچیدگی و چندبعدی بودن است. اگرچه روسیه در دور زدن الگوی دوستی و دشمنی در خاورمیانه تا حدود زیادی موفق بوده است. اما آیا این موفقیت همیشگی خواهد بود؟

به‌‏ نظر نمی ‏رسد این‏گونه باشد. پیچیدگی الگوی دوستی و دشمنی در خاورمیانه می ‌‏تواند هر لحظه شرایط متفاوتی ایجاد کند. از همین زاویه است که روس ­ها بسیار آگاه و در عین حال مراقب هستند که در وضعیتی قرار نگیرند که مجبور به انتخاب یکی از دو بازیگر یعنی ایران و عربستان شوند، چرا که قرار گرفتن در چنین وضعیتی یعنی قرار گرفتن در موقعیت دشوار که می ­تواند هزینه­ های جدی ای را بر سیاست خارجی روسیه تحمیل کند.

همین مسئله باعث خواهد شد تا برخلاف خوشبینی ­های رایج که سیاست مسکو را به در پیش گرفتن یک نقش جدی در خاورمیانه بشارت می دهد، روس ها با راهبرد خزنده و گزینشی اما در عین حال به ظاهر فراگیر و متوازن خود نسبت به در دام افتادن در باتلاق خاورمیانه، با چشمان باز حرکت کنند.

منابع پژوهش در دفتر اندیشکده موجود است .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟