بهره‌برداری روسیه از حربه گاز در آلمان

 
در twitter به اشتراک بگذارید
در whatsapp به اشتراک بگذارید
در telegram به اشتراک بگذارید
جمهوری فدرال آلمان با خط لوله گاز از طریق دریای بالتیک در موقعیت نامناسبی قرار گرفته است. روسیه اکنون از این موضوع استفاده می کند. آلمان باید اقدامات متقابل را انجام دهد، و می تواند این کار را انجام دهد.
 

به درازا کشاندن مشکلات نه تنها باعث از بین رفتن آنها نمی شود، بلکه آنها را بزرگ تر هم می کند. این تجربه عمومی در مورد بزرگ ترین مشکل سیاست خارجی آلمان که آن را با وابستگی انرژی به روسیه رنج می‌دهد هم صدق می‌کند. هیچ بحثی در رابطه با وجود این وابستگی نیست، قبلا و در طول جنگ سرد هم وجود داشته است و همیشه با این استدلال که هر دو طرف – عرضه کننده و متقاضی – به یکدیگر نیاز دارند و باید تجارت و سیاست را برای حفظ منافع از هم جدا کرد، کم اهمیت جلوه داده می شد.

این تحلیل فقط تا حدی درست است. آلمان به گاز روسیه نیاز دارد و روسیه به پول آلمان احتیاج دارد. اما در عین حال این هم درست است که روسیه حاضر است بهای بیش تری را برای این وابستگی بپردازد تا منافع مهم تری را حفظ کند. آلمان به فکر زمستان و ائتلاف بعدی دولت است. رئیس جمهوری روسیه اما راهبردی فکر می کند و درآمد برای او در اولویت نیست.

برای مدت هاست که روسیه راهبرد تجزیه اتحادیه اروپا و جدایی دولت‌ها از آن با ایجاد وابستگی به خود و در نتیجه شکستن قوی‌ترین سلاح اروپا، یعنی وحدت اقتصادی را دنبال می‌کند. این امر روسیه را از اعمال تحریم ها علیه آن محافظت می کند، ترس همسایگان را افزایش می دهد و در خدمت هدف اصلی دور نگه داشتن اتحادیه اروپا از آرمان های دموکراتیک است. یک اتحادیه اروپای چند دسته برای همه کشورهایی که از طریق عضویت و یا همکاری با آن انتظار ثبات و حفاظت از خطر روسیه را دارند، جذابیتی ندارد. از مقدونیه شمالی گرفته تا اوکراین و گرجستان – تعداد زیادی از آن ها وجود دارد.

پوتین مشکل فنی ندارد بلکه اهداف سیاسی دارد

آلمان مهم‌ترین هدف این سیاست بی‌ثبات کننده است، زیرا این کشور بیشترین نفوذ را در اروپا دارد و اینکه جامعه و محافل سیاسی در دیدگاه خود نسبت به روسیه از هم گسسته هستند. از مذاکرات احزاب سیاسی برای تشکیل دولت ائتلافی در جهت افزایش شکاف استفاده خواهد شد. گاز دوباره به عنوان یک سلاح مورد استفاده قرار خواهد گرفت، حتی اگر دولت کنونی که در حال خروج است هرگز از تاکید بر این موضوع خسته نخواهد شد که دلایل بی شمار مرتبط با بازار، مسائل فنی و یا تصادفی وجود دارد که باعث می شود تقاضای گاز برآورده نشود و قیمت ها افزایش یابد. این دوشنبه هم بدون آن که افزایش برنامه ریزی شده مقدار گاز تحویلی که وعده آن داده شده بود به نتیجه برسد، گذشت.

البته هیچ مشکل فنی پشت این مسئله نیست، بلکه یک نیت سیاسی است که رئیس جمهور ولادیمیر پوتین صادقانه در اغلب موارد آن را بیان کرده است: اگر خط لوله نورد استریم-۲ بالاخره به بهره برداری برسد، کمبود گاز به پایان خواهد رسید. این شرط به صراحت ذکر شده است – اما در این کشور (آلمان) عمدا نادیده گرفته می شود زیرا باج خواهی مستلزم تصمیم سختی است: آیا تسلیم آن می شوید – یا مقاومت می کنید؟

دولت فدرال و صدراعظم احتمالی آینده از مسائل مربوط به روند این کار دوری خواهند کرد: آژانس ارتباطات فدرال (که رسیدگی به برق، گاز، ارتباطات، پست و راه آهن آلمان را بر عهده دارد) و کمیسیون اتحادیه اروپا در مورد تایید خط لوله نورد استریم-۲ تصمیم خواهند گرفت. علاوه بر این، برای آسودگی وجدان، اوکراین در روند تصمیم گیری آژانس گنجانده خواهد شد. طبق دستورالعمل انرژی اتحادیه اروپا، برای دریافت تاییدیه، تامین کننده گاز و اپراتور خط لوله باید از هم جدا باشند. با این حال، گازپروم می خواهد این دستورالعمل را دور بزند و یک پیمانکار فرعی داخلی را برای اجرای آن به کار بگیرد. در این صورت، شرط انرژی اتحادیه اروپا تنها به طور ساختگی جدی گرفته می شود و الزامات اتحادیه اروپا در واقعیت برآورده نمی شود.

در صورت لزوم، خط باید بسته شود

آیا دولت فدرال اکنون امیدوار است که شاید دادگاه تصمیم گیری را از دست آن ها بگیرد؟ آیا دولت نسبت به پارلمان اروپا امیدوار است که در نهایت می تواند در این روند مشارکت داشته باشد و پارلمان هم قطعا تاییدیه را رد می کند؟

تایید خط لوله نورد استریم-۲ مهم ترین تصمیم سیاست خارجی است که دولت فدرال فعلی به ارث خواهد گذاشت و بلافاصله ائتلاف جدید را مجبور به موضع گیری خواهد کرد. از آنجایی که مشکل برای مدتی طولانی به درازا کشیده خواهد شد، استدلال های پوششی که از معامله حمایت می کنند نیز در این زمینه تضعیف خواهند شد. به عنوان مثال بحث در مورد جریان معکوس (دریافت گاز روسیه توسط اوکراین از کشورهای غربی اروپا) را در نظر بگیرید : هنگامی که روسیه شیر گاز را ببندد، اوکراین یا سایر کشورهای اروپای مرکزی باید از طریق آلمان گاز خود را دریافت کنند. ممکن است این راهکار در ابتدا کار کند، اما زمانی که گاز کمیاب شود و تامین کنندگان انرژی آلمان بر سر هر متر مکعب با هم درگیر شوند، درگیری به اروپای غربی منتقل خواهد شد.

بنابراین مجموعه مشکلات بسیار زیاد است. خریدار در شبکه ای از وابستگی ها و شرایط مطلوب برای باج گیری گرفتار شده است. فروشنده از این وضعیت سوء استفاده می کند. راه حل فقط می تواند این باشد: خارج شدن از وابستگی به روسیه – از طریق منابع دیگر انرژی، انرژی های جایگزین، سخت گیری در تفسیر قرارداد و در نهایت تصمیم سیاسی برای تعطیلی خط لوله. در صورت اجرایی شدن خط لوله نورد استریم-۲ نه تنها اوکراین در برابر سیاست گاز روسیه آسیب پذیر می شود، بلکه آلمان نیز به شدت وابسته خواهد شد. مشکل بزرگ تر خواهد شد و نه کوچک تر.

 

 

منبع:http://irdiplomacy.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا مطمئن هستید که می خواهید قفل این پست را باز کنید؟
باز کردن قفل باقی مانده : 0
آیا مطمئن هستید که می خواهید اشتراک را لغو کنید؟