. پس از چندین نوبت موضعگیری چهرههای اصلی تشکیل دهنده تیم سیاست خارجی جدید آمریکا در مورد خارج کردن موقت نام انصارالله از لیست تروریسم و بازنگری در حمایت از جنگ یمن، نهایتاً روز جمعه جان کربی سخنگوی وزارت دفاع آمریکا(پنتاگون) از توقف تمامی حمایتهای غیر نظامی از جمله اطلاعاتی، برخی مشاورهها و پشتیبانی تاکتیکی از عربستان در جنگ یمن خبر داد. پس از آن مارتین گریفیتس نماینده سازمان ملل در امور یمن راهی تهران شد و هیئتی نیز از کشورهای اروپایی به عدن سفر کرد.
سفر هیئت شورای انتقالی به مسکو
در این میان جنوبیها که فرارسیدن چنین تغییر و تحولات را از پیش استشمام کرده بودند، هیئتی به سرپرستی عیدروس الزبیدی، رهبر «شورای انتقالی جنوب» را به مسکو فرستادند. در حالی که تمامی توجهات معطوف به ایران، عربستان، امارات و آمریکا به عنوان بازیگران اصلی تحولات یمن است اما به نظر میرسد بازی پشت پرده روسها تأثیر بسزایی بر روند تحولات داشته باشد.
کرملین و جنوبیها در پی احیای روابط تاریخی
سفر هیأت جنوبی به روسیه را ابتدائاً باید به عنوان تابعی از شکست چندین باره طرح صلح ریاض برای متحد کردن شورای انتقالی و دولت منصور هادی دانست. پس از انفجاری که در فرودگاه عدن در لحظه ورود هیئت دولت جدید کابینه منصور هادی به جنوب یمن روی داد و انگشت اتهام بیشتر به سوی شورای انتقالی راهی شد که مسئولیت امنیت فرودگاه را در دست دارد و متمایل به بازگشت اقتدار منصور هادی در عدن نیستند، اختلافات اکنون به حدی رسیده که روز 15 بهمن منابع محلی در شهر عدن اعلام کردند که وزرای دولت منصور هادی، در حال ترک این شهر و انتقال به ریاض هستند.
لذا در این میان با توجه به اینکه جنوبیها برآورد احتمال پایان جنگ و شروع مذاکرات صلح را میدهند، به دنبال کسب حامی قدرتمند بینالمللی برای حمایت از ایفای نقش این گروه در مذاکرات صلح و حتی موضوع جداییطلبی هستند؛ و در این میان مسکو را با توجه به پیشینه اتحاد سوسیالیستی دو کشور و عضویت دائم روسیه در شورای امنیت مناسبترین گزینه یافتهاند.
در سالهای اخیر روسیه نیز تلاش کرده است که روابط نزدیک گذشته با جنوبیها را حفظ کند. در حالی که شورای انتقالی از مذاکرات یمن به رهبری سازمان ملل کنار گذاشته شده بود در سپتامبر سال 2018 «ولادیمیر دیدوشکین»، سفیر روسیه در یمن گفته بود که جنوب یمن منطقه مهمی از این کشور است که باید در هر توافق صلحی نمایندگانی داشته باشد.
این دیدگاه با استقبال اعضای شورای انتقالی جنوب (STC) مواجه شد. در مارس 2019، وزارت امور خارجه روسیه اولین طرفی بود که مقامات شورای انتقالی جنوب را برای انجام یک سفر رسمی به مسکو دعوت کرد. همچنین روسیه از سپتامبر 2017، قراردادی را برای چاپ و انتقال ایمن اسکناس های بانکی از مسکو به عدن با دولت منصور هادی حفظ کرده است که به عدن کمک کرده است تا حقوق پرسنل نظامی و نیروهای امنیتی خود در جنوب یمن را بپردازد. به نظر میرسد که مسکو تحولات یمن را به عنوان نقطه عطفی در بازگرداندن نفوذ روسیه در خاورمیانه قرار داده است؛ سیاستی که به شدت تحت تأثیر ایدههای یوگنی پریماکوف نخست وزیر پیشین این کشور قرار دارد.
اهداف ژئوپلتیکی با سیاست موازنهگرایی
بیتردید مسکو از نزدیکی و تقویت روابط با یمنیهای جنوبی اهداف ژئوپلتیکی را دنبال میکند. اهداف روسیه در دریای سرخ برای اولین بار در ژانویه 2009 به صورت علنی اعلام شد زمانی که یک مقام ارشد ارتش روسیه از ضرورت ایجاد یک پایگاه نظامی در نزدیکی تنگه استراتژیک باب المندب که دریای سرخ را به خلیج عدن پیوند می دهد، سخن گفت.
همچنین سال 2017 «فلیکس گروماف» فرمانده کل سابق نیروی دریایی روسیه خواستار ایجاد پایگاه دریایی روسیه در حوالی مسیرهای تجاری خلیج عدن شد و موسسه مطالعات شرقی مسکو جزیره سقطری را به عنوان مکان ایده آل برای ساخت چنین پایگاهی توصیف کرد. اهمیت داشتن پایگاه در این منطقه برای منافع ژئوپلیتیک روسیه در حال افزایش است زیرا مسکو جنوب یمن را دروازهای برای نفوذ گسترده در شاخ آفریقا می داند.
اختلاف بین جنوبیها و امارات از یکسو و عربستان سعودی از سوی دیگر میتواند زمینه را برای بازگرداندن نفوذ روسیه به منطقه، در حالی که نفوذ آمریکا رو به کاهش است، فراهم کند.
روسیه امیدوار است از طریق برقراری روابط با طیف گسترده ای از جناح های جنوبی یمن – مانند حزب سوسیالیست یمن وابسته به STC و جنبش جدایی طلبان جنوب (حراک)، پیشنهاد علی عبدالله صالح رئیس جمهور پیشین به مسکو در مورد تأسیس پایگاه نظامی در این کشور مورد پذیرش قرار گیرد. صالح در آگوست 2016 در مصاحبه با تلویزیون دولتی روسیه 24 گفته بود: «در مبارزه با تروریسم، همه امکانات را فراهم خواهیم کرد و ما آماده ارائه فرودگاه ها و بنادر خود به فدراسیون روسیه هستیم.»
امیدواری روسیه به حمایت جنوبیها از این پیشنهاد پشتوانه دیگری نیز دارد: امارات. در سال 2017، محمد بن زاید از مسکو بازدید و با پوتین دیدار کرد. منابع اطلاعاتی می گویند که ابوظبی به مسکو پیشنهاد دادن مکانی برای لنگر انداختن کشتیهای روسی در خلیج عدن را داده بود. همچنین بن زاید به پوتین وعده تأسیس چهارمین “پایگاه توقف” (stop station) از کانال سوئز در مدیترانه تا دریای عرب را داد -دیگر پایگاهها شامل اسکندریه، عقبه و فجیره هستند.
روسیه قصد دارد به یک نیروی دریایی سبک و سریع در آبهای گرم دست یابد و این امر نیاز به ایستگاه¬های تعمیر و نگهداری عملیات دریایی درآبهای منطقه را دارد. کشورهایی مانند جیبوتی، به دلیل ترس از تنش با پایگاه های ایالات متحده و چین، بارها درخواست روسیه برای ایجاد پایگاه نظامی دریایی را در خاک خود رد کرده است.
اما از بعدی دیگر حضور در جنوب یمن میتواند به عنوان ابزاری مهم در رقابتهای انرژی به کمک روسیه بیاید. در مارس 2020، اختلاف بر سر میزان تولید نفت بین عربستان و روسیه درگرفت. این اختلاف با وجود اعلام همکاری دو کشور در اوپک پلاس همچنان ادامه دارد و بنابراین مسکو ممکن است حمایت از شورای انتقالی جنوب و یا حتی انصارالله برای کنترل تنگه باب المندب به منظور تأثیرگذاری بر صادرات نفت عربستان را گزینه خوبی بداند.
در این میان باوجود منافع ژئوپلتیکی که از تجزیه یمن ممکن است نصیب روسیه شود اما مسکو به طور مستقیم از استقلال جنوب یمن حمایت نمی کند، زیرا این اقدام اختلافات جدی با عربستان ایجاد میکند. روسیه ثبات در جنوب یمن را پیش شرط اساسی هدف خود برای توسعه حوزه نفوذ در دریای سرخ می داند. برای این منظور کرملین تاکنون خود را به عنوان یک میانجی معتبر در اختلافات جلوه داده است و در همین راستا روابط نزدیک خود را با دولت مستعفی منصور هادی و روابط غیررسمی با سیاستمداران چپگرای جنوب یمن حفظ کرده است. این موضوعی است که مورد استقبال سعودیها نیز قرار میگیرد که از برقراری صلح میان دولت هادی و شورای انتقالی عاجز مانده است.
در ژانویه 2018، وزارت امور خارجه روسیه رسماً نسبت به میانجیگری بین جدایی طلبان جنوب یمن و حامیان عبد ربه منصور هادی اعلام آمادگی کرد. در کنار این موضوع مسکو حفظ روابط با انصارالله و حمایتهای گاه وبیگاه از صنعا در شورای امنیت را نیز مورد توجه قرار داده است تا وزن تعادل بخش خود در تحولات یمن را حفظ کرده باشد.
دو سناریو
در این میان نگاه شورای انتقالی به مسکو و تاثیر آن بر معادلات میدانی یمن را می توان در دو سناریو مورد تبیین قرار داد:
1. افزایش شکاف در جنوب
محتملترین سناریو در مورد تأثیرات مذاکرات رهبران شورای انتقالی در روسیه، بیشتر شدن اختلافات میان دولت منصور هادی و شورای انتقالی میباشد. سفر به مسکو با دستور کار کسب حامی بینالمللی برای تجزیهطلبی بیش از همه نشانگر ناکامی تلاشهای عربستان برای نزدیک کردن دیدگاههای مخالفان صنعا در عدن است. منصور هادی و اخوانیهای حزب اصلاح درگیریهای یکسال گذشته در استانهای جنوبی برای تجزیه کشور را یک پروژه اماراتی میدانند و با آن مخالف هستند، زیرا با وجود حضور قدرتمند حوثیها در صنعا، تجزیه یمن به پایان حیات سیاسی منصور هادی منجر خواهد شد.
از طرف دیگر با توجه به روابط خوب روسیه و ایران به عنوان حامی منطقهای اصلی انصارالله، مذاکرات با مسکو میتواند در جهت رساندن پیام اعلام آمادگی جنوبیها برای عدم مشارکت در عملیات نظامی ائتلاف علیه صنعا باشد که باز هم به حاشیه بردن نقش دولت هادی را در پی خواهد داشت. جداییطلبان بارها به عربستان هشدار دادهاند که در صورت نرسیدن به خواسته خود مبنی بر استقلال عمل در کنترل مناطق جنوبی، در نبرد با حوثیها نیروهای دولتی و ائتلاف را همراهی نخواهند کرد.
2. تقویت نگاه های معطوف به تجزیه یمن
جنوبیها تجربه اتحاد با شمال در دهه 90 میلادی را به صورت یک شکست تاریخی درک میکنند زیرا اولاً این تجربه در دوران رژیم پیشین علی عبدالله صالح منجر به تسلط شمالیها بر ارکان حکومت و چنبره آنها بر قدرت شد و ثانیاً در دوران پس از سرنگونی رژیم هادی نیز تجربه همراهی با انقلابیون شمالی به دستاورد سیاسی چندانی برای آنها نیانجامید و عدن با دولت تحمیل شده از سوی عربستان مواجه گردید که تنها مناقشات و بحرانهای شمال را به سوی جنوب روانه کرده است.
در این شرایط با آمدن بایدن و از دست رفتن امید به اخراج انصارالله از صنعا و بازگرداندن منصور هادی به قدرت از طریق تداوم جنگ برای عربستان، به نظر میرسد که سعودیها دیر یا زود مجبور خواهند شد برای موازنهسازی در برابر حوثیها و کسب جای پایی در آینده تحولات همکاری با امارات در موضوع تجزیه یمن را در پیش گیرند.
منابع پژوهش در دفتر پژوهشکده موجود است.
اندیشکده جریان، جریانی است نواندیش از جوانانی که باور به تحول در حوزه سیاست ورزی جهانی دارند.
جمعی از جوانان تحصیلکرده در رشته های علوم سیاسی و علوم اجتماعی و ارتباطات و اقتصاد و باورمند به اصول اخلاقی شریعت رهایی بخش حضرت دوست گرد هم آمده اند تا با انگیزه های غیر انتفاعی و غیر جناحی جهت بهبود اوضاع حیات جمعی بشر به تشریک مساعی پرداخته و با رویکردی دانش بنیان، مسئله محور، زمینه نگر و آزاداندیشانه امکان ایجاد یک هویت جمعی فضیلت خواهانه و معطوف به بازاندیشی در سیاست های جهانی را فراهم آورند.